سینماروزان: فرزاد جمشیدی مجری تلویزیون که بعد از چند سال دوری، باز به تلویزیون بازگشته و همچنان سبک کاری خود را ادامه داده است از نگاه نو و منعطف مدیران تازه رسانه ملی سخن گفته است.
فرزاد جمشیدی به روزنامه فرهیختگان گفت: محسن برمهانی بهعنوان معاون جدید سیما، شش مدیر شبکه را منصوب کرده است. همه میگویند اینها جوان هستند، همه میگویند اینها در رسانه چندان کار نکردند. اتفاقا اینچنین نیست. اینها خیلی هم خوب رسانه و همیاران رسانهای را میشناسند. خیلی خوب یارگیری میکنند و بهویژه از همه هنرمندانی دعوت میکنند که سالها در صداوسیما زحمت کشیده و رسانه را میفهمند.
وی افزود: این را بیان کنم که فقط هم از بنده دعوت نکردهاند، بلکه خبر دارم که از مجریان باسواد و باتجربهای مثل محمدرضا شهیدیفرد، علی درستکار و جناب محمد صالحعلاء نیز دعوت به عمل آوردهاند؛ مجریانی که به ناحق نبودند و بعضا حاصل سلیقه شخصی هم بود که در تلویزیون حضور نداشتهاند.
جمشیدی گفت: پیمان جبلی یا وحید جلیلی با تصمیمگیریها و انتصابات جدیدشان نوسازی کردند. چیزی را خراب نکردند، نوسازی کردند؛ نوسازی هم چیز بدی نیست. نوسازی، همان اصلاح است و البته که همیشه رفورمیشن با روولیشن فرق دارد. اصلاح با انقلاب فرق دارد. اینها همان ساختار را اصلاح کردند و این قشنگ است.
جمشیدی بیان داشت: مشکل آقای جواد یحیوی چیست؟ سال ۸۸ ایشان برنامهای برای یک کاندیدای انتخاباتی اصلاحطلبان{میرحسین} اجرا کرده است. خب جواد یحیوی به همان میزان ضربه خورد که من هم با اجرای برنامه آقای احمدینژاد (در مصلای بزرگ تهران)، از این اجرا ضربه خوردم.
وی ادامه داد: من همان زمان در صداوسیما برای اجرای فقط یک برنامه انتخاباتی برای احمدینژاد، منفور شدم، حال اینکه در صداوسیما هم فعالیت داشتم! آقای جواد یحیوی هم برنامه دیگری برای نامزد دیگری اجرا کرد و ضربهاش را هم تحمل کرد. بله داشتیم مجری خوشاقبالی هم که در دستگاه تبلیغاتی و انتخاباتی آقای روحانی وارد شد و هفت، هشت سالی به گلگشت تمنای وصال هم رسید(!) الان هرکدام از ما در کجای سپهر رسانه ملی قرار داریم؟ بفرمایید اگر مجری تلویزیون مشکلی داشت، چرا عدهای اهتمام به این امر نمیکردند تا او را بازگردانند؟ اما الان شرایط تغییر کرده.
جمشیدی با ردّ پشیمانی از اجرا برای احمدی نژاد گفت: مهم وضعیت حال آدمهاست. همه به من انتقاد کردند، چرا در مصلی رفتید و برنامههای آقای احمدینژاد را اجرا کردید. من برای رئیسجمهور این مملکت برنامه اجرا کردم، من برای شخص که برنامهای اجرا نکردم. من احساس کردم در بین افرادی که در انتخابات وجود داشت، ایشان را بهتر میشناسم.
وی تاکید کرد: اگر الان احمدینژاد رئیسجمهور بود، قطعا نمیرفتم برای ایشان برنامه اجرا کنم.
فرزاد جمشیدی درباره تعطیلی برنامه #کتاب_باز گفت: درباره قضیه آقای سروش صحت از بافتههای ذهنی خود چیزی نمیگویم بلکه یافتههایم را با شما در میان میگذارم. موضوع «آقای سروش صحت» معطوف به شخص نیست که بگویند برنامه کتاب باز با این شخص مشکل دارد. آن حرفی که آقای خوشرو- مدیر شبکه نسیم- گفتهاند که درصدد هستیم برای ارتقای فرم و محتوا، تغییراتی اعمال کنیم، به نظرم کلام درستی است. سازمان باید از مجریهای خود که «برند» میشوند به نحو شایستهای مراقبت کند. در موضوع آقای سروش صحت علیرغم همه جنجالی که در جامعه و بهویژه در فضای مجازی ایجاد شد که مجری را بهخاطر دیدگاه خاصی حذف کردند؛ نه، واقعا اینطور نیست.
وی ادامه داد: ما در رسانه تلویزیون اصطلاحی داریم که میگوییم «مجری زیاد روی آنتن باشد چرک میشود». من هم که هفت، هشت سال برنامه سحرگاهی ماه مبارک رمضان اجرا کردم اتفاقا خوب است که مدتی نباشم. نه اینکه فرزاد جمشیدی را با قهر و تشر و جبر و سلیقه شخصی حذف کنند! نه؛ بلکه نگاه حرفهای میگوید اجازه دهیم مخاطب سلیقههای دیگری را هم تجربه کند. این هم به نفع مجری و هم به نفع مخاطب است. اگر این دیدگاه انطباقی و قیاسی پیش بیاید مطمئنم آقای سروش صحت از این مدتی که نیست بعدا و در طی زمان، بسیار بسیار بهره میبرد. بارها گفتهام آقای سروش صحت «کتابخوان» نیست بلکه «کتابخور» است! یعنی آدمی نیست که فقط پاورقی روزنامهای یا صفحه عطف کتابی را خوانده باشد، این آدم کتاب را میشناسد، پس او را چرک نکنیم. مثل کالای خوب، مدتی او را از دید مشتریانش پنهان کنیم تا عزیزتر شود. اگر این دیدگاه در میان باشد، خوب است و جای امیدواری دارد!
جمشیدی افزود: این حرف را یک سال در روزهای پایانی ماه مبارک رمضان به دوست خوبم آقای احسان علیخانی گفتم که همین حالا مصاحبه کنید و بگویید سال بعد نمیخواهید اجرای برنامه پرمخاطب «ماهعسل» را بهعهده بگیرید. اجازه دهید مخاطب بداند نه شما شیفته آنتن تلویزیون هستید و برای ماندن در آن، دستوپا میزنید و نه حرفها و ایدههای شما تکراری و تمامشده است. درباره آقای سروش صحت میدانم اینطور نیست یعنی دیدگاه اینچنینی که سازمان خواسته کسی را حذف کند درباره آقای صحت اینطور نیست، شاید درباره جناب عادل فردوسیپور اینطور باشد ولی درباره آقای سروش صحت این مساله صحت ندارد.
جمشیدی با اشاره به حواشی حول تعطیلی #نود، تاکید کرد: رسانهها این قضیه را بزرگ میکنند، مثلا یک عکس در دو قاب منتشر کردند؛ اینطرف آقای علی فروغی و آنطرف آقای عادل فردوسیپور را قرار میدهند. همان لحظه عکس را به خود آقای فردوسیپور نشان دهید، میخندد. آقای عادل فردوسیپور همین الان به شبکه سه میرود و مدیر شبکه را میبیند، ممانعتی برای این کار نیست. فضای مجازی موضوع را خیلی بزرگ میکنند. امیدوارم فرامتنی که شما میگویید، بالاخره موجب ایجاد یک خردجمعی شده و این همت در مسئولان سازمان به وجود آید که عاقلاندیشی و کداخدامنشی کرده و مشکل را حل کنند و انشاءالله حل هم میشود.
جمشیدی درباره روال آموزش مجری در صداوسیما گفت: ادارهکل آموزش سازمان، دورههایی برای مجریان برگزار میکند و به اینها یک رتبهای میدهد و میگوید این آقا یا خانم مجری به این میزان ساعت در این دوره آموزشی شرکت و با توجه به آزمونهای برگزارشده، ایشان، مثلا از ۱۰۰نمره، ۹۹نمره بهدست آورده. نفر بعدی ۸۸نمره و بعدی ۷۵نمره. خب. پس چه کسی باید اول کار کند؟ آنکه در آزمونهای علمی و عملی مرکز آموزش سازمان نمره و امتیاز بالاتری ایفاد کرده ولی غالبا در تلویزیون اینگونه نیست کسی که رتبه بالاتر آورده، زودتر توسط تهیهکنندههای تلویزیونی به کار گرفته شود. عجیب نیست؟ یعنی مجریان عزیز تلویزیونی ما آموزش میبینند اما یارگیریها از میان افرادی که رتبههای بالاتر هستند انجام نمیشود. اینها صرفا دو، سه مورد از نواقص کار در زمینه حضور یا غیبت یک مجری روی آنتن تلویزیون ماست تا به سوال شما برسیم که فرزاد جمشیدی چرا مدتی در تلویزیون نبود و بازگشت او به سیما میتواند نشانه چه تحول و بیانگر چه بارقه امیدی در تصمیمسازیها و تصمیمگیریهای این سازمان مهم باشد.
جمشیدی درباره توبیخ به خاطر ذکر خیر ربنای شجریان گفت: سال ۱۳۹۰ در تالار وحدت برنامهای برای نخستین سالمرگ استاد زندهیاد آقای محمد نوری مجری برنامه بودم. آن شب، تالار وحدت، بسیار شلوغ و پرازدحام بود. من آنجا چند جمله گفتم که حیف از انگشتریهای سلیمانی هنرمندان ماست که در دست افراد خارج از کشور باشند، یعنی حیف و دریغ است که هنرمندان مطرح میهن ما بروند در خارج از ایران کنسرت بگذارند یا فیلم بسازند و بعد ادامه دادم که امیدوارم مسئولان فرهنگی و هنری ما کاری کند و سعهصدری نشان دهند که ما بهخاطر بیاوریم، سروش مردم ایران، اهل خطه خراسان و بچهمحل قرآن، محمدرضا شجریان را. همین! بنده از ایشان یاد کردم و چون دو سههفتهای بیشتر تا ماه مبارک رمضان آن سال باقی نمانده بود، اظهار امیدواری کردم که انشاءالله ما طعم رطب ربنا را در ماه رمضان از زبان استاد شجریان بچشیم. سر این قضیه بهشدت توبیخ شدم.
جمشیدی ادامه داد: در مدیریت جدید سازمان صداوسیما به این قبیل ناکارآمدیها فکر کردهاند و یکییکی دارند چارهجویی میکنند. معتقدم اگر آقای شجریان در قید حیات بودند، میشد و این امیدواری را میدهم که با مدیریت جدید حتی ربنای شجریان هم پخش شود. این موضوع چندان بزرگ و لاینحل نیست.
این مجری درباره واسپاری اجرا به بازیگران گفت: تحقیقات و پژوهشهای رسمی بنده حاکی از آن است که ۶ درصد از مجریان تلویزیون ما را بازیگران تشکیل میدهند که بیشترین ثلمه و صدمه را به بدنه و اعماق روح و کالبد اجرای تلویزیونی وارد کردهاند. آنها نهتنها حقوق و دستمزدهایی محیرالعقول دریافت میکنند بلکه سطح انتظار ملی را از اجرای تلویزیونی بهشدت کاهش و تنزل داده و در بعضی مواقع، به سخره گرفتهاند.
جمشیدی درباره اجرای بازیگرانی مثل گلزار گفت: آقای محمدرضا گلزار ویژگیهای اجرا ندارند.
وی درباره نجم الدین شریعتی بیان داشت: نجمالدین شریعتی، ستاره آسمان نجابت سازمان ماست. نجمالدین بهصورت مادرزادی، کاری را بلد است که اکثر گویندگان و مجریان صداوسیمای ما یا بلد نیستند یا بهشدت از انجام و اجرای آن، خودداری میکنند. آن هم «سکوت بجا و بهموقع روی آنتن» است. از هر موسیقیدانی بپرسید ارزش سکوت در ملودی و نوازندگی چقدر است، به شما میگوید اگر مهمتر از نت نباشد، کمتر از آن نیست. آقای نجمالدین شریعتی بلد است چگونه روی آنتن، در موقعیتهای مناسب، سکوت کند تا کلام میهمان برنامه، بهتر در جان مخاطب، بنشیند و ابتر نماند.