سینماروزان/محمد شاکری: ساخت فیلم زندگینامه ای اگرچه در دنیا متداول است ولی در ایران کمتر بدان ورود میشود و دلیل اصلی هم واکنش های افراطی است که نسبت به کوچکترین تغییر داستانی نسبت به واقعیت صورت میگیرد برای همین در نگاه اول همین که تیم دونفره ورزی-شریفینیا با حمایت فارابی رفته اند و پرتره ای از زندگی پروین اعتصامی ساخته اند قابل تامل است.
“معجزه پروین” یا “پروین” فیلم پیچیده ای نیست و داستان سرراست خود را خیلی ساده و بی تکلف بیان میکند ولی بجا و در بزنگاه هایش به خوبی از خجالت جریان شبهروشنفکری درمیآید که پروین را چون اهل خانواده و سنت بود و به الگوهای خانوادگی، پایبند، مینواختند. آن سکانس تقابل نشاط-با بازی حسام نواب صفوی- با پروین محجوب را درنظر بگیرید تا همه چیز دستتان بیاید.
تجربیات متعدد شریفی نیا در پروژه های مختلف تاریخی و غیرتاریخی از امام علی(ع) و مختارنامه تا کیف انگلیسی و کلاه پهلوی و…، باعث شده حضورش به عنوان تهیهکننده “پروین” به طراحی تولید موجز و دیدنی برای فیلم بدل شود. محمدرضا ورزی نیز بعد از تجربه ساخت سریالهای متعدد اینجا دیگر تلاش دارد به اندازه طراحی گریم و فضاسازی، به داستان پردازی کلاسیک وفادار باشد و بی شعار، زندگی پروین اعتصامی را به تصویر بکشد.
انتخاب مارال بنی آدم بازیگر بااخلاق و باتجربه تئاتر که بی ادعا و بی اغراق، پروین را ابتدا یک زن پاکدامن دیده و سپس هنرمند، از دیگر نقطه قوت های فیلمی است که نمایش هایش در جشنواره فیلم فجر۴۲ و در کوران فیلمهای ارگانی پرشعار، این فرضیه را اثبات کرد که حتی در تولیدات ارگانی اگر افراد باتجربه را به کار گماریم،نتیجه به مراتب بهتر خواهد شد.
فیلم “پروین” در نقشهای مکمل نیز به سمت استفاده از بازیگرانی حرفه ای و قدرنادیده مثل رامین ناصرنصیر، محمد شعبان پور، محمدعلی ساربان، مجید جعفری، یوسف صیادی و رضا فیاضی برود که انصافا توانسته اند کاراکترهای محوله را بهاندازه و بی ادا و اطوارهای اگزجره، بپروراند.
فیلم “پروین” اگر به جای روایت تمام زندگی پروین فقط بر یکی دو فراز از زندگی این شاعره نامدار تمرکز میکرد و فی المثل همان تقابل جریان شبه روشنفکر با وی را زمینه ساز داستان پردازی پر و پیمان میکرد میتوانست به مراتب تماشایی تر باشد اما به هر حال این تازه اول راه است و اگر میخواهیم درباره پروین بیشتر بدانیم باز هم باید درباره او فیلم و سریال بسازیم…
در دورانی که اغلب ارگان های متمول سینمایی صرفا بر فیلمسازی درباره جنگ و حواشی آن تمرکز کرده اند، اینکه فارابی جایی برای روایت زندگی یک ادیب ایجاد کرده، راه تازه ای است و به راستی چرا دیگر ارگان ها هم جرأت نمیکنند و همین راه را نمیروند؟ هر ارگان بودجهگیر سینمایی باید سالی لااقل یک فیلم فرهنگی این چنینی و البته با خدمت گیری افراد توانمند تولید کند.