فیلم “شنگول منگول”؛ استاندارد، چشمنواز و بیشعار
سینماروزان/احمد محمداسماعیلی: در کوران تولید فیلمهای ارگانی بیمخاطب که بیشتر برای جشنواره کودک تولید میشوند، تنها نقطه امید سینمای کودک در یک دهه اخیر رشد انیمیشن سازی بوده که توسط بهرام عظیمی در دهه هشتاد با ساخت “تهران ۱۴۰۰” شروع شد. چند فیلم موفق انیمیشن دیگر مثل “فیلشاه” و “بچه زرنگ” و… در امتداد فیلم عظیمی به لحاظ ساختار و جذب مخاطب، موفق بودند.
برادران دالوند نام آشنایی در انیمشن ایران هستند که در گذشته دور با تاسیس استودیویی در بروجرد و تلاش در تبدیل این شهر به پایتخت انیمیشن ایران شناخته شدند و چند فیلم مثل “ناسور” و “رستم و سهراب” در کارنامه کاریشان دارند.
ویژگی مهم “شنگول منگول” یا همان “گولز” در نگاه برادران دالوند به حضور فیلم در بازارهای جهانی و اتکا نداشتن به جیب ارگانها برای تولید کارشان است که به نظر می رسد با توجه به زمان تولید دوساله اش کار پرهزینهای باشد. حضور سارا امامی به عنوان تهیهکننده باعث شده برادران دالوند با خیال راحت و بدون دردسرهای کارهای ارگانی، تولید را به فرجام برسانند و حضور این فیلم در بازار فیلم برلین در چند سال قبل هم نشان از تلاش این دو برادر برای جذب سرمایه خارجی و نه استفاده از پول دولتی بوده است.
در همین راستا این دو برادر با استفاده از الهمانهای هنرهای رزمی شرق دور و لباس های این ورزش بر تن بازیگران این نگاه فراکشوریشان را تشدید کرده اند.
“شنگول منگول” به شیوه سه بعدی تولید شده و سعی بر آن بوده که از نظر کیفی از انیمیشنهای موفق روز دنیا چیزی کمتر نداشته باشد.
اقتباس غیروفادارانه از داستان بومی و محبوب شنگول و منگول ضمن هویت بخشی به فیلم باعث شده که خط داستانی متفاوتی در داستان فیلمنامه نسبت به داستان اصلی به وجود بیاید و موقعی که مخاطب متوجه می شود که سایه سرخ ناجی جنگل در اصل مادر شنگول و منگول بوده، حسابی غافلگیر میشود ضمن اینکه تقابل خیر و شر در قالب این شخصیت و گرگ، درام را پرکشش می کند.
استفاده از رنگ های شاد و گرم در تصویرسازی محیطی و همچنین لباس های رنگارنگ کاراکترها جلوه بصری چشم نوازی در اختیار مخاطب قرار می دهد.
استفاده از شعر و موزیک و آواز و لهجه نواحی مختلف ایران به خصوص لهجههای شیرین گیلکی و مازنی باعث شیرینی و جذابیت فضای فیلم و شخصیتها می شود.
انیمیشن “شنگول منگول” با یک داستان جذاب و پرتعلیق و ساختار حرفه ای و کار شده، امیدها را به رونق انیمیشن وطنی بیشتر میکند به خصوص که این فیلم به مانند انیمیشن های ارگانی بیخود و بی جهت سعی ندارد شعارهای مذهبی را به داستان منگنه کند و تلاش خود را میکند که همان داستان شیرین و البته اخلاقی خود را بی حشو و زوائد برای کودکان ایرانی روایت کند و در عین حال مخاطب خارجی نیز میتواند آن را فیلمی استاندارد قلمداد کند.