1

فیلم “صیاد”؛ امان از صداسازی

سینماروزان/حامد مظفری:

+بازسازی نماهای جنگ کردستان افتتاحیه خوبی خلق کرده. افشار خوب فهمیده که سینما قاب عریض می‌خواهد به‌ویژه در دیباچه.

-گریم صیاد بد نیست و برخلاف تصاویر منتشره در فیلم ارتباط میسازد ولی گویش صیاد بیش از حد تصنعی و کتابی شده و افعال هم متکلف. صداسازی چرا؟ علی سرابی سعی بیهوده ای کرده بر تقلید صدای صیاد شیرازی و این صداسازی هرچه فیلم، جلوتر می‌رود نه تنها ارتباط لازم را ایجاد نمی‌کند بلکه مرتب فاصله گذاری می‌کند با یک فیلم داستانی؟ قصدتان ماکیومنتری که نبوده؟ پس چرا صداسازی؟

-کاریزمای سرگرد ارتش را نمی بینیم و نوعی سرگردانی بر بازی علی سرابی حاکم است. سرابی همچنان در همان شمایل مرد عصبی مزاج “خشکسالی و دروغ” گیر کرده. جواد افشار آن وسط چه کاره بوده؟ چرا نگذاشته شخصیت دراماتیک و نه بدلش خلق شود؟

+بازی هومن برق نورد در نقش بنی صدر، روان و بی اداست و حدود یک‌ ساعتی که هومن در کار است، انصافا با تلفیق شوخی و جدی، حداقل از آن نگاه خشک و یکطرفه مرسوم علیه چنین شمایلی جلوگیری میکند‌‌‌. بعید نیست که کاندیدای بازیگری شود؟ شباهت با بنی صدر؟ مهم نیست؛ برق نورد فهمیده دارد قصه می‌سازد حول بنی صدر پس با اندکی تامل بر حرکات و رفتارها و آن نگاه خاص بنی صدر، شبح‌شخصيت را طوری ساخته که مخاطب بی خبر از همه جا علاقمند شود به ورود به دالان هزارتوی این معمای تاریخ سیاست معاصر.

-جاهایی که صیاد در جال حرف زدن با زیردستان است به اندرز و نصیحت و تعلیم میگدرد انگار که معلم معارف است.

+حمایت ارتش مشهود است و انبوه تجهیزات نظامی جلوی دوربین؛ فراوان هلی کوپتر و کامیون و ادوات مختلف از کلاش و ژ۳ تا ضدهوایی و آرپیجی و انبوه پوتین و فانوسقه و جیپ و تانک و توپ و…، پلان های جنگی را پر کرده. دم ارتش گرم که کم نگذاشته.

+تعدد پلان شرط لازم برای دراماتیک کردن عین جنگ است و شرط کافی حذف پلان های اضافی و تدوین محرک است که برآورده نشده. البته که تعدد پلان باعث کاهش خستگی می‌شود ولی لحن کتابی صیاد همه جا بازدارنده است.

+بازی به‌اندازه و خودکنترلی ایوب آقاخانی در نقش مشاور صیاد به شدت دلنشین است. ایوب هم مثل هومن دنبال مال خود کردن شخصیت‌ بوده و اندک است حضورش و بجا.

+تجربیات تلویزیونی افشار باعث شده پروژه را شکل سریال ببیند و ساده و عامه پسند داستان هایی از زندگی صیاد را برایمان تعریف کند‌. کار شبیه یک مینی سریال شده و درمجموع بالاتر از سریال های دوران موسوم به تحولی که اخیرا تلویزیون را دربرگرفته.

-اتوبوس دوطبقه بین شهری برای اعزام نیرو به منطقه چه میگوید؟؟ فقط برای افزودن بر حجم تصویر؟

+بازسازی قابل قبول سقوط هلی کوپتر بنی صدر نشان دهنده آن است که جواد افشار هنوز جاه طلبی های خاص خود را دارد.

+قرار دادن بنی صدر به عنوان آنتاگونیست جاهایی بیش از حد تخت می‌شود چون حتی آنتاگوتیست هم باید زبر و زیر را با هم داشته باشد و شانس پروژه آن است که هومن برق‌نورد جاهایی گریز زده و بنی‌صدرِ خودش را آفریده.

+خیام وقار کاشی در شمایل رحیم صفوی، تیپی است که اذیت نمی‌کند.

+حمایت ارتش موجب شده مظلومیت ارتش خودنمایی کند که چندان هم بیراه نیست و حالا دیگر ارتشیها نیز می‌توانند چنین فیلمی را دیده و قانع باشند.

-یک ساعت میگذرد تا وارد خانواده صیاد شود. چرا این قدر دیر؟ وقتی گزینه های دیگر بازیگری کنار رفته اند تا علی سرابی در کنار همسرش مارال بنی آدم نقش صیاد و همسر را بازی کنند میشد لااقل بیشتر وارد زندگی شد تا زبری اثر کاسته شود.

+تاکید موکد صیاد بر اینکه نباید نوکر و چاکر قدرت باشید دلنشین است‌ و مناسب این روزگار.

-از رجایی تا محسن رضایی و حسن باقری و محمد بروجردی و… و همه را وارد داستان کرده برای افزایش باورپذیری وقایع داستانی. بازیگر محسن رضایی-حامد شیخی- عالی است. صدا هم که انگار صدای خودِ آقا محسن است.

+نریشن داوود نماینده در ابتدا و انتها، بهترین صدا بود برای این کار پر از تجهیزات و ادوات جنگی.