1

فیلم “موسی” (ابراهیم حاتمی کیا/محمود رضوی): نور زرد پرعمق!

سینماروزان/حامد مظفری: 

+صدای حاتمی کیا در نریشن ابتدایی دلنشین است؛ یادآور قرائت‌‌های حماسی فرج سلحشور. حاتمی‌کیای پا به سن گذاشته، دور از آن شر و شور پیشین حالا ابتدا با کلامش از دعوت به آرامش می‌گوید.

+تصویرسازی های اهرام منطقی است و نماهای بک گراند قابل باور، هنروران در جای درست و تصاویر متنوع و با رنگ بندی زردی که می‌شود عمق معنایش را درک کرد.

+بازی بهینه بهاره کیان افشار در جایگاه آسیه همسر فرعون و ایضا بازی بی اضافات بهنام تشکر در نقش فرعون. کنترل سر و گردن و حرکات بهنام تشکر واقعا کار بزرگی بوده که حاتمی کیا از پسش برآمده. درست نقطه مقابل بازی بیقرارش در “بهشت تبهکاران” که خنده‌دار شده بود. حتی کنترل گویش تشکر و آرام و قرار دادن به آن همه بیقراری که از او دیده ایم، کاری بوده که انگار فقط از حاتمی‌کیا برآمده.

+نماهای داخلی خوب، بجا و استاندارد و نماهای بیرونی بد نیست و به هر حال در تاریخی سازی حاتمی‌کیا بعنوان اولین کارش، قابل تامل. حاتمی‌کیا تلاش کرده همه آنچه از تاریخی سازی در تلویزیون و سینما و پلتفرم دیده، چه نمونه های تله تئاتری اولیه چه نمونه های شهرکی بعدی و چه نمونه های جعلی این سالها را رصد کرده و سعی کند با کاستن از خطاها به نوعی تاریخی سازی استودیویی برسد که می‌تواند پرشی باشد برای جریان تاریخی سازی وطنی. اینکه بخواهیم تا ابد و به سبک مختار و کلاه پهلوی و حتی سلمان، مدتها وقت را صرف دکورسازی کنیم، دوره‌اش گذشته و فقط به فرسایش بدل می‌شود. وقتی ثبات مدیریتی وجود ندارد بهترین راه تاریخی سازی همین اتکا به ساختار استودیویی و بهره گیری از سی‌جی‌آی‌کاران روزآمد است.

+حاتمی کیا در افتتاحیه #خروج نیز این ساختار را تست زده بود و حالا در #موسی آن را گسترش داده. حضور محمود رضوی تهیه‌کننده جاه‌طلبی که بعد از تجربیات مختلف در سینما و تلویزیون حالا سودای تاریخی سازی بیگ پروداکشن دارد، کمک‌‌کننده حاتمی‌کیا در نیل به ارتقای موسی بوده.

+بازی فرهاد آئیش در دو نقش یکی اهریمنی و دیگری اهورایی، شگفتی است. تا نیمه ها شک داریم که این خود آئیش است در دو نقش و در پایان یقین می‌یابیم. لایق سیمرغ‌.

-ترس از قیاس با ده فرمان؟ تمرکز کامل بر دوران پیش از تولد موسی باعث شده ، آن واهمه رنگ ببازد و شخصیت های متعددی که حاتمی کیا و مشاورانش طراحی کرده اند باعث شده به قدر کفایت بدعت باشد. اگر منتظر داستان غیرمنتظره هستید؟ اشتباه آمده اید. این داستانی است که اول و آخرش را میدانید و حاتمی کیا تصویرسازی های خوبی برای روایت آن داستان قدیمی داشته.

-معدودی نماهای تصنعی در سکانس های بیرونی را شاهدیم که می طلبد یا حذف گردد یا پولیش بخورند. مابقی نماهای سی جی آی بخصوص برای بک‌پوشانی تصاویر، استاندارد و جلوتر از تاریخی سازی هایی مثل مستوران و طوبی و سوجان و مهیار عیار و…

+انتخاب علیرضا کمالی برای عمران، درست بوده. او پیشتر با گریم کوروش در “سمفونی نهم” تاریخی‌بازی را اتود زده بود و حالا در جایگاه پدر موسی بی تظاهر، شمایل مردی در تعقیب و گریز بر حفظ ولد، خوب ظاهر شده. کمالی اینجا برخلاف “پوست شیر” اغراق ندارد و مثل موم رفته در دستان حاتمی‌کیا تا بی تظاهر فقط پدر موسی باشد و نه چیز دیگر.

+مریلا زارعی به مانند اغلب کارهای حاتمی کیا، بانویی زاهد و متقی که کار سختی برای ایفای یوکابد نداشته. البته که همین ایفای آسان نقش هم خودش موهبتی است؛ باز به نسبت انبوه تاریخی سازی های بی سر و ته اخیر تلویزیون و ردّ این فرضیه که به لطف گریم و با هر بازیگر گمنامی می‌توان تاریخی ساخت‌. مریلا هم کاندید بازیگری است!

+نمایش معجزات پساموسی خوش رنگ و لعاب است؛ باور معجزه؟ در این روزگار؟ باز بهتر از باور نکردن است.

-قرین با روزگار معاصر؟ آن تلاش برای کشف زنان باردار و معدوم کردن نوازدان پسر یادآور کودک کشی های غزه! نیست؟ می‌شد بیشتر باشد.

+تجربه حاتمی کیا باعث شده در این اتود اولیه از موسی حداقل استفاده از نماهای پرهنرور و پرزدوخورد را داشته باشد تا غلبه سی جی آی کارش را به گیم بدل نکند‌. بهترین کارهای حاتمی کیا چه آژانس و چه ارغوان و…‌ کارهایی هستند که جذابیت خود را نه از پروداکشن سنگین تصویر که از درام پرکشش می‌گیرند. این بار شاید درام پیش بینی پذیر ولی باز کنجکاوی تماشای تاریخی که هزاران بار قصه اش را شنیده ایم تحریک میکند به پیگیری به‌خصوص که برای اولین بار حالا حاتمی‌کیا دارد تولید سنگینی را تجربه می‌کند.

+پرهیز از نمایش سخن گفتن موسی در گهواره! همه معجزات را که نباید نشان داد آن هم برای مخاطب آنتی‌ساینس‌فیکشن ایرانی.

+چهره کودکی موسی، کاملا با هوش مصنوعی طراحی و خوب اجرا شده.

+آن نماهای پایانی در هور نقطه عطفی است برای موسی. هر که چنین ایده‌‌هایی به حاتمی‌کیا داده، اینکاره است.

سکانس:

پی او وی موسای نوزاد و تماشای خندان آسیه و فرعون

کاراکتر:

راموس فرمانده ی فرعون با بازی شکیب شجره و گریمی که سخت بشود شناخت.

سرنوشت:

–اگر بغض و کینه ها را کنار گذارند و اثر را ورای صاحبان اثر ببینند موسی باید در چندین رشته سرآمد سیمرغ داران باشد چون از تولید تا کارگردانی و بازیگری و فیلمبرداری تورج منصوری و…، استاندارد است و فراتر از انتظار. فیلمی که می‌تواند مجددا تاریخی‌سازی ارژینال را در ایران باب کند و مخاطب را رها کند از سریالک‌های بی سر و تهی که می‌خواهند با کلاه بوقی تاریخی‌طور باشند.