سینماژورنال: “اژدها وارد میشود” از جمله آثار متفاوت جشنواره سی و چهارم فیلم فجر و یکی از چند فیلم ژانر این جشنواره بود.
به گزارش سینماژورنال اینکه در ابتدای فیلم بر واقعی بودن حوادث آن تأکید شده بود اما در بخشهایی از فیلم فانتزی سازی درباره برخی اتفاقات سیاسی-تاریخی به چشم می خورد سبب ساز آن گشت نقدهایی به سمت فیلم سرازیر شود.
مانی حقیقی در حاشیه جشنواره فیلم برلین گفتگویی را با چند خبرنگار و البته خبرنگار “شرق” درباره “اژدها…” انجام داده است. وی در جایی از این گفتگو به صراحت به منبع الهامش برای نگارش سناریوی این فیلم اشاره کرده است.
در سلمانی نشسته بودم…
مانی حقیقی می گوید: الهام فیلم از منابع مختلفی میآید. این فکر ۱۵ یا ۲۰ سال پیش به ذهن من رسید. در سلمانی نشسته بودم و منتظر اصلاح موهایم بودم و خبری را در روزنامه خواندم که راجع به کشف مار بزرگی در گورستانی صحرایی بود. مار همانجا زندگی میکرد و مردم محل پیدایش کرده بودند و بعد یک پرش ژنتیکی داشت و به حیوان بزرگی تبدیل شده بود.
آخر این مار در قبرستان چه میکرده
وی ادامه می دهد: در سلمانی نشسته بودم و این خبر را میخواندم و از خودم میپرسیدم که آخر این مار در قبرستان چه میکرده و اینجا بود که تخیلم سر به دیوانگی زد. گفتم لابد داشته جسد آدمها را میخورده و اصلا شاید به خاطر همین کار زمینلرزه شود و خلاصه در این فکرها بودم که داستانی در ذهنم شکل گرفت.
فکر کردم باید دو خط داستانی داشته باشیم
این کارگردان خاطرنشان می سازد: این داستان مدتهای مدید با من باقی ماند. نمیدانستم باید با آن چهکار کنم. به نظر میرسید یا فیلم علمی – تخیلی است یا یک نوع «فیلم ب» یا فیلمی با موضوع زامبیها. مدت زیادی طول کشید تا فیلم بدل به این چیزی شد که میبینید. در طول راه خیلی اتفاقها افتاد. مهمترینش این بود که به این نتیجه رسیدم که نباید داستان خطی سادهای راجع به سه نفر بگویم که بهدنبال دلیل زمینلرزه هستند. فکر کردم باید دو خط داستانی داشته باشیم. یکی دنبال این است که ببیند چه بلایی بر سر این سه نفر آمده و یکی راجع به این سه نفر است که میکوشند ببینند چه اتفاقی در گورستان افتاده. وقتی این دو داستان را کنار هم آوردم فهمیدم میشود این فیلم را ساخت.
۲۰ سال قبل در سلمانی های ایران چه مجلاتی قرار داده می شد؟
به گزارش سینماژورنال اتفاقی که حقیقی از الهام در سلمانی در ۱۵ تا ۲۰ سال قبل گفته مخاطب را به زمانی می برد که در مغازه های سلمانی ایران بیشتر نشریاتی مانند “اطلاعات هفتگی” و “جوانان…” قرار داده می شد تا مخاطبان وقت خود را با خواندن پاورقیهای این نشریات بگذرانند.
خوراک این جور نشریات هم پاورقیهای فانتزی و علمی-تخیلی نه چندان مستند است که اتفاقا مخاطب خود را هم دارد. آیا حقیقی از یکی از همان پاورقیهای علمی-تخیلی الهام گرفته است؟
شاید هم حقیقی در نقطه ای غیر از ایران به سلمانی رفته و در صفحه حوادث یک روزنامه صبح چنین ماجرایی را خوانده است که در آن صورت هم دیگر آن ماجرا نمی تواند در ایران مابه ازای حقیقی داشته باشد…