سینماروزان/حامد مظفری: خبر تعطیلی موقت یا دائم(؟) برنامه تلویزیونی #جهان_آرا به دلیل علاقمندی امیرحسین ثابتی مجری این برنامه به شرکت در انتخابات مجلس، خبر خرسندکنندهای نیست. نه اینکه ثابتی حق ندارد که مسیر تازهای را تجربه کند؛ نه! ولی اینکه چرا ثابتی برنامه ای نسبتا موفق از منظر ژورنالیستی را کنار میگذارد به امید ورود به مجلس، جای تأمل دارد.
کاری با عقبه سیاسی گردانندگان این برنامه و ایدئولوژی آنها نداریم چون به عنوان ژورنالیست مستقل سعی کردهایم بیطرف بمانیم-فقط سعی کردهایم-و اینکه انتظار داشته باشیم همگان مثل ما بیطرف بمانند، زیادهخواهی است ولی چرا جریان فکری شبکه افق اولا برنامهای تولید میکند که وامدار یک مجری خاص است و ثانیا به این راحتی قید مجری را میزند؟ ثالثا اینکه چرا ثابتی مجلس را به یک کار ژورنالیستی بدردبخور ترجیح میدهد؟
پاسخ به سوال اول ریشه در مانیفست گردانندگان افق دارد که چون خط و ربط سیاسی مجری-نه فقط فکری که حتی ظاهری-برایشان ارجح است در پیدا کردن مجری برای چنین برنامههایی کم آورده اند و حالا که نه یامین پور هست و نه ثابتی، برنامه تعطیل میشود تا شاید وقتی دیگر. اینکه چرا افق قید ثابتی را زده، لابد بهخاطر المامورالمعذور! مهمترین پرسش همان پرسش سوم است چرا ثابتی که ظاهرا ژورنالیستی عدالت طلبی است به سراغ مجلس رفته؟ مجلس چه دارد که اجرای جهان آرا ندارد؟
جهان آرا از ابتدای راه اندازی برنامه ای بود که حتی مخالفان سیاسی شبکه افق آن را زیرنظر داشتند و خوب یا بد تنها برنامه شبکه افق که مطالبش هرازگاه ارزش بازنشر داشت و به جرأت میتوان گفت خط شکنی آن بود که بعدا تولید برنامه هایی نظیر شیوه را در شبکه چهار را رقم زد. در دوره ثابتی هم بسیاری از قسمتهای این برنامه، دیدنی بود و کنارش برخی قسمتها، خنثی و مقادیری تکرار مکررات ولی به هر حال بودنش برای تلویزیون و بالاخص شبکه افق، فایدهمندتر از نبودن آن.
برسیم به پرسش اصلی؛ چرا ثابتی قید جهان آرا را زد؟ در مجلس میتوان مفیدتر بود؟ در این باره نقطه نظر سینماگر مورد استناد جریان فکری شبکه افق یعنی بهروز افخمی که زمانی وارد مجلس شد، را مرور نکردهاند؟ اتفاقا افخمی یک بار در گفتگو با ثابتی در برنامه رودررو از دلزدگی سریع از فضای مجلس در همان سال اول نمایندگی و دلایل آن گفته بود. پس بعید است ثابتی نادانسته عزم مجلس کرده باشد، او همچنان میداند اثرگذاری یک برنامه چالشی ولو در شبکه افق به مراتب از هر نوع فعالیت سیاسی رسمی و غیررسمی بیشتر است و جز این بود مدتها بعد از تعطیلی نود، همچنان فردوسیپور را به نام نود نمیشناختند!
به نظر میرسد مسأله، دردسرهای ژورنالیسم از نوع عدالت طلبانه است که در عین جذابیت، گاهی چنان آرامش برهم زن میگردد که باعث میشود تدریس و چاپ کتاب و تولید برنامه های مفرح کنار پژمان و جواد و وحید و… را بر این نوع تولید محتوا، ترجیح دهند؟
آیا دردسرهای ژورنالیسم عدالتطلب باعث شده ثابتی خسته شده و ترجیح دهد در فضایی آرام تر، ادامه مسیر دهد؟ مسیری که میتواند با نمایندگی مجلس و تدریس توامان ریشه های انقلاب اسلامی در مهمترین دانشگاه مهندسی کشور، ادامه پیدا کند؟ این را خودش باید بگوید.
اگر این ظن، درست باشد باید افسوس خورد برای ساختارهایی که حتی برای برندسازان خود نیز فضای آرام کار حرفه ای فراهم نمیکنند!
به نظر من مریم سبک زندگی هر کسی فرهنگ هرکسی اعتقادات هرکسی راه و روش زندگی هر کسی به خودش مربوطه ولی اینکه کسی این مدت طولانی و با این وسعت سعی کنه خودش رو آدم دیگری فرد دیگری شخص دیگری جور دیگری جلوه بده و جابزنه که سر دیگران کلاه بذاره و از دیگران سواستفاده کنه و به دیگران آسیب بزنه و زندگی شون رو خراب کنه از نظر هیچ فرهنگی در هیچ کجای دنیا قابل توجیه و قابل قبول نیست و فقط و فقط اسمش کلاهبرداری و سواستفاده از دیگران هست نه سلیقه ی شخصی !!!!!!!! واز نظر هیچ فرهنگی در هیچ کجای دنیا قابل پذیرش و قابل قبول و قابل احترام نیست !!!!!
اینکه کسی بین مردم یه شهرتی رو به دست بیاره و اینقدر این همه و این مدت از شهرتش برای گول زدن فریب دادن و کلاه گذاشتن سر دیگران سواستفاده کنه و هزارجور مخفی کاری پنهان کاری دروغگویی و فریبکاری کنه و خودش رو کاملا آدم دیگری شخص دیگری فرد دیگری جلوه بده. در هیچ کجای دنیا و در هیچ فرهنگی در کل دنیا قابل قبول قابل احترام و قابل پذیرش نیست !!!!!! و سلیقه ای به حساب نمیاد !!!
به نظر من سبک زندگی هرکسی راه و روش زندگی هرکسی فرهنگ و تفکر هرکسی به خودش مربوط هست البته تا آنجایی که باعث صدمات آسیب ها وخسارات به دیگران و زندگی شون و به جامعه نشود !!!
اینکه کسی مدام سر دیگران کلاه بذاره و فریبکاری و پنهان کاری کنه و این همه دروغ بگه و مدت زمان طولانی خودش رو شخص دیگری فرد دیگری جور دیگری که اصلا نیست جلوه بده و جابرنه تا از دیگران سواستفاده کنه در هیچ کجای دنیا و در هیچ فرهنگی در دنیا قابل قبول قابل توجیه و یا قابل احترام نیست !!!