سینماژورنال: اینکه ممیزان ما چارچوبهای خاص خود را در ممیزی آثار دارند و سعی وافری میکنند که اشارات و طعنه های تند سیاسی وارد فضای فیلمها نشود چندان عجیب نیست.
با این حال در برخی فیلمهای جشنواره اشاراتی را می بینیم که انگاری از چشمان ممیزان دورمانده است.
به گزارش سینماژورنال در بخشی از “احتمال باران اسیدی” یک شوخی نادرست و زشت با سرداران سپاه صورت گرفت! یکی از کاراکترهای فیلم که جوانی است که بعضا مخدر هم مصرف میکند برای راه اندازی کار پیرمردی که بلحاظ سن و سال جای پدرش است از طریق تلفن ثابت خود را سرداری جامیزند که به دنبال گرفتن نمایندگی یک داروی تقویت قوای جنسی در کشورهایی چون سوریه است!!!
نمی دانیم این شوخیها توسط ممیزان ما دیده شده است و به اصطلاحا زیرسبیلی آن را رد کرده اند یا ممیزان ما فیلم را بادقت ندیده اند. شاید هم ممیزان صرفا نیمه ابتدایی فیلم را که به سبک آثار شهیدثالث، کند، بی هیجان و بدون اتفاق پیش می رود دیده اند و بر همین مبنا مجوز نمایش کامل اثر را صادر کرده اند.
نکته اینجاست که اگر بناست دامنه ممیزی را کمتر کنیم بهتر است به جای شوخی با چنین نمادهایی به سراغ باز کردن خطوط قرمز سینما در برخورد با پدیده های روز باشیم؛ یعنی دست سینماگر را باز بگذاریم که مثلا درباره اختلاسهای کلانی که در کشور صورت میگیرد یک درام خوب بسازد وگرنه با طعنه های کلی و ریشخند کردن یک طیف خاص فقط و فقط هجمه آن طیف نسبت به سینماست که رقم می خورد.
اگر کارگردان “احتمال باران اسیدی” اطلاعاتی درباره درگیری یک شخص حقوقی خاص در ماجرای عرضه داروهای تقویت جنسی دارد باید این اطلاعات را به صورت کامل و در قالب یک درام سینمایی به مخاطب ارائه کند وگرنه ریشخند کردن یک طیف و به قول معروف همه را به یک چوب راندن فقط و فقط گلایه ها را از سینمای ما بالا می برد.
خوبه شما هستین اگرنه این شوخیها دودمان مملکت رو به باد میداد! واقعا این همه آدم هستن که با هر چیزی مخالفت میکنن و طاقت هیچ شوخی رو ندارن. فقط مونده بودین شما الان با سردارها نمیشه شوخی کرد؟ خونشون از بقیه رنگین تره؟ از همه افتاده تر و خاکی تر هستن والا. و با هر کدومشون برخورد کردیم خیلی هم شوخ و راحت بودن.