1

محمد اصفهانی که با حمایت رسانه ملی به اشتهار رسید بیان کرد⇐صداوسیما قید مخاطب‌محوری را زده چون دریافته سهم سابق را در هدایت مخاطب ندارد!

سینماروزان: محمد اصفهانی از جمله خوانندگانی است که در دهه هفتاد و بعد از باز شدن فعالیت برای موزیسین های پاپ به مدد صداوسیما توانست شهرتی پیدا کند که تا به امروز امتداد داشته است اما همین اصفهانی که با حمایتهای صداوسیما توانست اشتهار یابد هم معتقد است رسانه ملی سهم سابق را در هدایت مخاطب ندارد و برای همین است که مخاطب محوری برایش اهمیت چندانی ندارد.

اصفهانی با اشاره به نقش صداوسیما در احیای موسیقی پاپ بعد از انقلاب به «اعتماد» گفت: صدا و سيما در آن سال‌ها واقعا نقش مهم و تعيين‌كننده‌اي ايفا كرد و هم‌دوره‌اي‌هاي من مثل آقايان خشايار اعتمادي، عليرضا عصار، شادمهرعقيلي، حسين زمان و … همگي برخاسته از اين رسانه بودند و كنترل بازار موسيقي را در آن سال‌ها كاملا در دست داشتند.

این خواننده با اشاره به تغییر سیاستهای مدیران سیما ادامه داد: تغيير مديران و خوي حاكم بر فضاي فرهنگي، مقاومت شديد و به نظر من غيرهوشمندانه دربرابر تغيير شرايط زماني و گذار سختي كه همه‌چيز را كم‌كم دستخوش استحاله كرد؛ دلیل تغییر سیاستهاست.

محمد اصفهانی با تأکید بر کمرنگ شدن نقش مخاطب در سیاستگزاریهای رسانه ملی بیان داشت:  چون با گسترش قدرت شگفت‌انگيز فضاي مجازي در دايره شنيداري مردم، هركس موسيقي باب سليقه خود را جست‌وجو كرده و بالاخره آن را گوش مي‌دهد و ديگر مثل سابق نيست كه به خاطر انحصار رسانه‌هاي دولتي، مردم تمام خواسته‌هاي خود را در آنها جست‌وجو كرده و بابتش مطالبه‌گري كنند. شايد صدا و سيما هم به خاطر احساس همين تغيير و ايجاد همين دسترسي‌ها تصميم گرفته حال كه سهم سابق را در هدايت اين جريان ندارد لااقل به اصول و خطوط قرمز خود بيش از گذشته پايبند باشد و به جريان‌هاي اجتماعي نسبت به موسيقي اعتناي چنداني از لحاظ مخاطب‌محوري نكند.

خواننده «حسرت» افزود: اين موضوع هرچند صورت مساله را تغيير نمي‌دهد و حتي تغيير ذائقه‌ها را با سرعتي بيشتر شكل خواهد داد اما لااقل صدا و سيما را از شماتت و توبيخ بسياري از مخالفان سرسخت موسيقي كه در مملكت، بسيار صاحب نفوذ هم هستند در امان نگه خواهد داشت. اين مساله را از سر اطلاع مي‌گويم چون به‌طور‌مستند مي‌دانم كه كسر قابل‌توجهي از مديران سازمان، با درك واقعي از شرايط موجود به هيچ‌وجه از وضعيت خروجي‌هاي رسانه به لحاظ جاذبه براي مخاطب عام رضايت ندارند ولي از سوي ديگر دست‌شان براي عملياتي كردن اقدامات چشمگير بسته است و طبعا نمي‌توان آنان را فعال مايشاء و مقصر صفر تا صد شرايط فعلي دانست.