#محمد_خزاعی رئیس سازمان سینمایی در گفتگویی تفصیلی اظهار داشت: جوانان فیلمساز زیرزمینی را مخالف نمیبینم!/اینها استعداد هستند و باید از آنها مراقبت کرد/اگر بيحجابي رواج بگيرد مشكل اقتصاد و معيشت مردم حل ميشود؟/چرا فلان صنف خانه سینما، برخی اعضایش را بهخاطر شرکت در جشنواره، تعلیق کرد؟/سينماي ما وقتي خالي از قهرمان شد مخاطبش ريزش كرد!/تقلید کورکورانه از سینمای جشنوارهای، مخاطب را فراری داد/به نوعی سینمای جشنوارهای دچار شدهایم که نه داستان دارد و نه پایان و نه قهرمان!/در ادوار قبل از شاخ اينستاگرامي تا پسر فلان رييس بانك و خانمي كه پرونده قضايي داشت، به صرف پول داشتن، مجوز گرفتند!//هیچ فیلمسازی بهخاطر ساخت فیلم به زندان نرفته!/ #برادران_لیلا خودش نخواست که مجوز بگيرد!/احکام زندان پناهی و رسولاف متعلق به قبل بود!/اینها حکمهایی داشتند که با فعالیتهای سیاسی اخیرشان اجرایی شد و همه هم با عفو رهبری، آزاد شدند!/من مدیر مسائل سینمایی هستم و نه مدیر مسائل سیاسی-امنیتی!/همان قدر که دلم براي سینمای مهرجویی و بیضایی تنگ شده به همان اندازه نگران فیلمسازی حاتمیکیا هستم!/هم مسعود کیمیایی بايد فیلم بسازد و هم ابوالقاسم طالبی!
سینماروزان: من اين جوانان فيلمساز زيرزميني را مخالف نميبيينم. اتفاقاً معتقدم اينها استعداد هستند و بايد حواسمان به آنها باشد و از آنها مراقبت كنيم. من معتقدم كه اينها هنوز راه و رسم مبارزه را ياد نگرفتهاند، بلكه در تصوير يك فضا و يك موج به سفارش يك جايي كارهايي ميكنند كه توضيحش را دادم. دوم اينكه اگر بگوييم شرايط اجتماعي تغيير كرده، سينما بايد به سمت شرايط اجتماعي برود، باز هم گفتم شرايط اجتماعي به معناي اين نيست كه همه مردم، تفكر و انديشهها با نظر شما موافق باشند. عدهاي از اين مردم كه اكثريت هم هستند، هنوز حاضر نيستند بپذيرند.
محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی در گفتگو با پلتفرم زینما، بیان داشت: اگر در سينما از منظر نگاه شما بحث بيحجابي رواج بگيرد مشكل اقتصاد و معيشت مردم حل ميشود؟ بعید است.
وی گفت: اصلاً سينماي ما وقتي خالي از قهرمان شد مخاطبش ريزش كرد و وقتي ديگر نتوانست براي مردم ما قصه تعريف كند و ادبياتمان دچار مشكل شد و وارد سينماي ما نشد، ما از سينماي اروپايي به خاطر جشنوارهاش تقليد کورکورانه كرديم، اتفاقي افتاد و قصههايي تعريف كرديم كه نه پايان داشت، نه داستان و نه هيچچيز ديگري و مخاطب ريزش كرد. الان مگر كل مخاطب سينما چند نفر است؟ چه چيزي باعث شده كه مخاطبمان را از دست بدهيم. شما الان كه نميتوانيد بگوييد در دو سال من اين اتفاق افتاده است.
خزاعی تاکید کرد: آقایی که برايش صندلي خالي در جشنوارههاي خارجي ميگذاشتند، پولش را از كجا ميگرفت؟ من 20 سال قبل را بحث ميكنم. من نامي از كسي نميآورم، اگر ميخواهيد من را مجبور كنيد اسم بياورم، اين كار را نميكنم، من دوست دارم كلي بگويم، همه ميفهمند. در هر زمان و دورهاي كساني كه بتوانند ارتباط برقرار كنند، از آنها حمايت ميشود.
وی ادامه داد: هیچ فیلمسازی به خاطر تولید فیلم به زندان نبوده است. اصلاً به خاطر فيلم نبوده است. شما هم ميدانيد مشكل چيست، الان در همين دورهاي كه ما هستيم چه كسي زندان رفته است؟ چه كساني رفتهاند؟ آقايان جعفر پناهي و رسولاف با عفو رهبري آزاد شدند. چه اتفاقي افتاد؟ اصلاً جريان زندان اينها متعلق به دوران ما نبوده است، حكم داشتند و جديدا كه فعاليت كردند حكمهايشان اجرايي شده است.
خزاعی با انتقاد از سیاسی کاری برخی صنوف خانه سینما گفت: واقعيت سينما مانند اين است كه صورت بسيار بزككرده خوشگل است كه صورتش بيرون آب است و بدنش پر از مشكلات و موضوعات مختلف است كه داخل آب است و اگر اين را بيرون بكشيد ميفهميد چيست. مگر ميشود در يك سينما به خاطر اينكه فيلمسازي ميخواهد در جشنواره فيلم فجر در سينماي ملي كشورش حضور پيدا كند، دچار تهديد بشود؟ در جايي كه ما همه كارها را ميكنيم صنفی هم ده تا فيلمسازش را حذف ميكند و ميگويد چون شما با حكومت همكاري ميكنيد ما بيمه شما را نميفرستيم و خفقان يعني اين، مگر ميشود بيمه يك نفر را حذف كنيم آن هم به چنين دلايلي. باز شما ميگوييد كه راجع به معيشت و اقتصاد نگو، من اين را ميگويم چون برايم مهم است و كليدواژهام است.
رئیس سینمای دولت سیزدهم اظهار داشت: واقعيت اين است كه در بعضي از مسائل، مسائلي كه مربوط به سينماي ايران ميشود من مدیر هستم، اما مسائلي كه فراتر از سينماست و وارد جريانهاي امنيتي، سياسي، ليدري، اغتشاشات، اعتراضات و مسائلي از اين دست ميشود طبيعتش اين است كه من مدير مسائل سياسي نيستم. من اختيار در پروانه ساخت و پروانه نمايش دارم. اختيار در اين دارم كه شرايط توليد را كنترل كنم و ببينم در روابط بينالملل چه اتفاقي ميافتد و به فكر رونق توليد و راهاندازي هنر و تجربه باشم، در استانها هم زيرساختها و سينما را فراهم كنم. مدير اينها من هستم و پاي اصول آن ايستادهام و كسي هم دخالت نميكند.
محمد خزاعی درباره مشکلات پیش آمده برای فیلم برادران لیلا گفت: قبل از حضور «برادران لیلا» در جشنواره کن شورای پروانه نمایش جلسه فوقالعاده گذاشت و دوستان گفتند فیلم در جشنواره کن حضور پیدا کند و فقط چهار مورد اصلاح را کنند. این اصلاحات یکی سیلی بود که پدر میخورد. یکی دستشویی بود که کاراکتر پدر در ظرفشویی ادرار می کرد که کجای فرهنگ ما اینجوریه؟ شما به عنوان کالای فرهنگی به مردم دنیا میگویی این یک ایرانیه که این کار را میکند در حالی که ایرانیها حتی قبل از اسلام هم قوم متمدنی بودند. دوستان این را هم نپذیرفتند و گفتند وقت گذشته و… گفتیم حداقل به جشنواره کن که میروید رعایت احوالات را بکنید. ما در آن مقطع دیگر در مورد «برادران لیلا» بحثی نداشتیم و قرار بود برگردند و روی اصلاحات صحبت کنیم. رفتند جشنواره کن و آن اتفاقات افتاد و آن صحبتها را کردند و از آنجا به بعد بحث «برادران لیلا» از دست ما خارج شد و نهادهای دیگر وارد شدند. «برادران لیلا »خودش بانی مشکلاتش شد. وقتی دوست دارند از دیوار بپرند من چکار میتوانم بکنم؟ قبل از اینکه بپرند می گویم از اینجا بپرید زخمی میشوید. اما میگویند دوست داریم بپریم. آنها خودشان حواشی را ایجاد کردند و این حواشی باعث شد فیلم سر و صدا کند و سرو صدایش همزمان با سایر شرایط اجتماعی منجر به این وضعیت شد.
او افزود: قوانيني كه در سازمان سينمايي هست، 40 سال است قوانين بوده، حالا به من رسيدند و ميگويند اين قوانين چيست. انگار من اختراعش كردم، من هيچچيز را در اين سينما اختراع نكردم، من فقط آمدم كه كار اجرايي بكنم. من همين الان ميگويم آقاي داريوش مهرجويي و بهرام بیضایی عزيز چرا فيلم نميسازيد؟ من دلم براي سينماي شما تنگ شده است. همينطور ميگويم ابراهيم عزيزِ حاتميكيا كاش موسي را نميرفتي و ما در اين ظرفيت دو تا فيلم سينمايي از تو ميديديم. من ميگويم آقاي مسعود كيميايي فيلمت را بساز، آقاي ابوالقاسم طالبی شما هم بايد بسازيد و آقاي پرويز شيخطادي هم بايد بسازد.
خزاعی پیرامون غلبه سرمایه بر سینما در سالهای اخیر بیان داشت: كارگردان اولي چطور شكل ميگرفت؟ در زمان قديم يك بحث بود و در زمانهاي 4، 5 سال اخير هر كسي پول دارد ميتواند فيلم بسازد؛ يا پول داشت يا دستيابي به پول داشت، استعداد كجا بود؟ كشف استعداد چه معنايي داشت؟ شاخ اينستاگرامي و پسر فلان رييس بانك و خانمي كه پرونده قضايي دارد، داشتند كارگردان ميشدند و شدند. كجاي كار هستيم؟ مگر اينها استعدادند؟ بعد آن جواني كه در همين تهران تمام دورهها را گذرانده و فيلمهاي كوتاهش هم فيلمهاي خوب است يا در همين شهرستانها چون من بچه شهرستانم و اصليت شما شهرستاني است، ما اصلاً به استعدادها توجه نميكرديم در حالی که باید به دنبال جذب استعدادها بود.