1

محمود دولت‌آبادی در تازه‌ترین گفتگوی خود بیان کرد⇐ فقط یک بار از من دعوت شد به نمایشگاه کتاب بروم و رفتم/ بعد از آن دعوتى نشده و من هم نرفته‌ام!/ از بركت توجهات عاليه‌ وزارت ارشاد محتمل است كتابى جعلى با عنوان «زوال كلنل» (ترجمه، تقلب، تخريب و چاپ با حروف فارسي!) در نمايشگاه به اشخاص ناآگاه فروخته شود

سینماروزان/ندا آل‌طیب: محمود دولت‌آبادي براي همه كتابخوان‌ها چهره جذابي است؛ نويسنده‌اي كه با رمان‌هايش خاطرات مشترك زيادي را در ذهن همه ما ساخته، از «كليدر» تا «جاي خالي سلوچ» و «روزگار سپري شده مردم سالخورده»، «سلوك»، «آن ماديان سرخ يال» و… نويسنده‌اي كه آوازه شهرت و اعتبارش فراتر از مرزهاي وطن رفته وآثارش به زبان‌هاي مختلفي همچون انگليسي، ايتاليايي، فرانسوي، آلماني، عربي، هلندي، سوئدي و… ترجمه شده‌ است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «اعتماد» طبيعتا همه آنان كه با آثار و شخصيت‌هاي اين نويسنده خاطره دارند علاقه‌مندند گاهي هم به خلوت او سرك بكشند و دريابند كه نويسنده مورد علاقه شان چگونه به هستي و امورات آن مي‌نگرد و شايد كتاب «اين گفت و سخن‌ها» پاسخي براي همين كنجكاوي‌ها باشد. اين كتاب دربر دارنده چندين گفت‌وگو با دولت‌آبادي است كه در نشريات گوناگوني منتشر شده بود كه اكنون از سوي نشر «چشمه» منتشر و در قالب يك كتاب به چاپ رسيده است و يكي از آثار تازه‌اي است كه در نمايشگاه كتاب تهران ارايه شده است.

هرچند كه انتشار اين كتاب خبري خوشحال‌كننده براي دوستداران دولت‌آبادي است اما همچنان جاي خالي «زوال كلنل» اثر توقيفي او رخ‌نمايي مي‌كند و آقاي نويسنده همچنان اين احتمال را مي‌دهد تا باز هم نسخه‌هاي جعلي اين اثر منتشر شود. به انگيزه عرضه كتاب «اين گفت و سخن‌ها» در نمايشگاه كتاب تهران گپ و گفتي كوتاه با او داريم.

به عنوان نخستين پرسش يكي از نقاط ضعف ما نبود و كمبود منابع مكتوب درباره چهره‌هاي صاحب نام كشور است و هميشه اين سخن مطرح مي‌شود كه ما ملتي شفاهي هستيم و در مكتوب كردن تجربيات چهره‌هاي سرشناس كشورمان كم‌كاري مي‌كنيم. آيا كتاب «اين گفت و سخن‌ها» به نوعي زندگي نامه يا تاريخچه شفاهي درباره شماست؟

بله، متاسفانه تا اكنون ما ملتى بيشتر شفاهى بوده‌ايم و علت تاريخي آن از اين بابت بوده و شايد هنوز هست كه امر كتابت منحصر به بخش يا قشر نازكى از جامعه بوده است، اما از آستانه‌ مشروطيت به اين سو- اگر شده با حداقل‌هاى چاپ و انتشار كتاب و روزنامه، گرايش به سمت بيرون آمدن از موقعيت شفاهى به تدريج پديد آمده و در حال رشد بوده و هست با وجود همه‌ مضايق- البته در گذشته‌هاى دور زندگي‌نامه‌نويسى در سطح وزارت وجود داشته كه ازميان رفته بود تا دوران معاصر. خوشبختانه در اين روزگار به جبر تاريخ بسيارى از رجال و شخصيت‌هايى كه نقش قابل توجهى در دوره خودشان داشته‌اند، زندگينامه‌نويسى رونق يافته و اين بسيار خوب است. اما مجموعه‌ «اين گفت و سخن‌ها» هيچ شباهتى به زندگى نامه ندارد، بلكه بيشتر به بيان نقطه نظرهاى تجربى- آموختگي من مربوط مى‌شود، عمدتا در زمينه‌ى ادبيات با نيم‌نگاهى به مسائل اجتماعى و بعضا سياسى تا آنجا كه به حدود و حوزه‌ى حرفه‌اى من مربوط مى‌شود. بديهى است باورهاى من نسبت به مقولات مربوطه در «اين گفت و سخن‌ها» آمده است.

هميشه درباره زندگي و ديدگاه‌هاي افراد مشهور و چهره‌هاي ملي جامعه كنجكاوي زيادي وجود دارد و مردم علاقه‌مندند به زواياي پنهان زندگي آنان مانند ديدگاه‌شان نسبت به مسائل سياسي و اجتماعي، مرگ، عشق، تنهايي و… آگاه شوند. كتاب «اين گفت و سخن‌ها» چقدر به اين كنجكاوي پاسخ مي‌دهد؟

بستگى به هوشمندي خواننده دارد كه چه ميزان كنجكاو پيدا كردن پاسخ براى جواب‌هايش باشد، فكر مى‌كنم هر آنچه درباره مقولات عام معاصر به حرفه من مربوط مى‌شود، پرداخته شده است. در مواردى دقيق‌تر و در مواردى هم عميق‌تر؛ شايد بايد مى‌گفتم كه اين گفت‌وگوها در مسيرى حدودا بيست ساله كه از جانب اشخاص گوناگون انجام گرفته، به گزين شده و الزام چاپ آنها وجود داشته است، زيرا به بسيارى پرسش‌هاى پراكنده‌اى كه ازجانب اشخاص كنجكاو، اينجا و آنجا – مستقيم يا غيرمستقيم- عنوان مى‌شود، پاسخ مى‌دهد، به خصوص در بابِ چند و چون زندگي و كار در جامعه‌اى اينچنين كه همه‌ تجربه‌اش كرده‌ايم و داريم تجربه مى‌كنيم.

انتخاب اين بيست و چهار گفت‌وگو براي انتشار در اين كتاب بر چه اساس و مبنايي بوده است؛ به عبارت ديگر اين گفت‌وگوها چه ويژگي‌هايي داشتند كه براي اين كتاب انتخاب شدند؟

فكر مى‌كنم بيست و پنج گفت‌وگو باشد. بله، بيست و پنج تاست. انتخاب‌شان هم مبناى خاصّى نداشته، فكر مى‌كنم توجه شده كه مواردى مكرر نباشند كه البته ممكن است بازهم سوال يا جوابى شبيه در كتاب ديده شود؛ همين. ويژگى‌شان هم چنانچه در بالا ذكر كردم همين عرصه كار و زندگى و عقايد و باورهاى آدمى است در كسوت نويسنده‌اى در كشورِ ما ايران و در جامعه و نظام سياسى‌اى كه با آن و در آن به سر مي‌بريم!

اگر بخواهيد از جاي خالي برخي آثارتان در نمايشگاه كتاب امسال ياد كنيد، كدام اثر شما هست كه جايش در نمايشگاه كتاب تهران خالي است؟

متاسفانه چندى است كه ديگر نمايشگاه كتاب نرفته‌ام و اكنون هم دقيقا نمى‌دانم كدام يك از آثار مُجاز من در نمايشگاه در معرض ديد هست يا نيست. حدس مى‌زنم كه منطقا تمام آثار مجاز در نمايشگاه و در غرفه‌هاى ناشران باشد، اما يقين دارم سه عنوان از آثار من كه مجوز نشر نيافته‌اند در نمايشگاه هم نيستند و آن سه عنوان عبارتند از: كلنل، طريق بسمل شدن و عبور از خود. البته از بركت توجهات عاليه‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى محتمل است كتابى جعلى با عنوان زوال كلنل (ترجمه، تقلب، تخريب و چاپ با حروف فارسي!) در نمايشگاه به اشخاص نا آگاه فروخته شود كه باز هم تاكيد مى‌كنم آن كتاب به صورتى كثيف و رذيلانه وارد بازار شده و ربطى به اثر ادبي من ندارد!

اگر اجازه دهيد يكي دو پرسش هم درباره نمايشگاه كتاب تهران مطرح كنم، برخي نويسندگان معتقدند نمايشگاه بيشتر ويتريني براي ناشران است و خيلي نمي‌تواند ويتريني براي آثار نويسندگان باشد. ارزيابي شما در اين زمينه چيست؟

متاسفانه من از چند و چون امور مربوطه اطلاع ندارم، گرچه اگر هم ويترينى براى ناشران باشد باز هم به نويسنده يا نويسندگان مربوط مى‌شود، چون نويسندگان درون كتاب‌هاى‌شان هستند كه در ويترين‌ها به نمايش گذاشته شده.

يكي از اموري كه نمايشگاه كتاب مي‌تواند به عنوان برنامه‌اي جذاب براي مخاطبان خود تدارك ببيند اين است كه نشست‌هايي را براي گفت‌وگو و تبادل نظر مستقيم ميان خوانندگان كتاب با نويسندگان و مترجمان مطرح، برگزار كند. چراكه بسياري از خوانندگان كتاب علاقه‌مندند تا از نزديك با نويسندگان مورد علاقه خود گفت‌وگو كنند. نمايشگاه كتاب تهران چقدر اين فرصت گفت‌وگو را فراهم مي‌كند؟ آيا از شما دعوت مي‌كنند تا در اين نشست‌ها حضور داشته باشيد و با خوانندگان آثارتان گفت‌وگو كنيد؟

يك بار از من دعوت شد كه بروم نمايشگاه كتاب و رفتم و آن سالى بود كه يك بانوى نويسنده از كويت آمده بود و ازمن دعوت شد كه بروم سالن اهل قلم و باشم در جلسه‌ آن بانوى نويسنده همسايه‌ى جنوبي كشورمان و رفتم. بعد از آن دعوتى نشده و من هم نرفته‌ام، مگر يك بار به مناسبت معرفي كتابى از آقاى دكتر مجابى در غرفه‌ ناشر كتاب. البته اينكه شما معتقد هستيد نمايشگاه محل گفت‌وگو و آشنايى نويسندگان با خوانندگان ايشان است، نكته منطقى، معمول در همه‌ى نمايشگاه‌هاي كتاب دنيا و درست است؛ اما اينجا متاسفانه از اين بابت هم ظاهرا لنگش‌هايى داريم ما و نمى‌دانم آيا چنان ديدارهايى با نويسندگان منسوب به نظام هم انجام مى‌گيرد يا آنها هم عطايش را به لقايش بخشيده‌اند. اما تا آنجا كه به من مربوط مى‌شود جواب سوال شما «نه» است. خير، ترجيح اين بوده كه درنمايشگاه كتاب نباشم و من هم اصرارى براى بودن نداشته‌ام و ندارم.