سینماروزان/محمد شاکری:
مثبت: یک ویدیوآرت ابزوردنمای پویا که سعی دارد از نفس نیفتد ولی
منفی: میفتد چون پویایی را نمیشود محدود کرد در یک بعد! پویایی نوسان زاست و نوسان لااقل دو بعد لازم دارد برای خودنمایی!
مثبت: دقت در طراحی صحنه و چیدمان نماها، تحسین دارد! هر چه جلوتر میرویم، این ظرافت بیشتر خودش را نشان میدهد و خلأ بعد دوم را پوشش میدهد! غنی زاده بسان “می سی سی پی…” صحنه ای منظم برای مرور وسوسه های ذهنیش چیده و فیلمبردارش علی قاضی را هم در خدمت همین وسوسه ها قرار داده تا با تغییر پیاپی جای دوربین، رسانایی بسازد برای انتقال اغتشاشات از ذهن خود به مخاطب!
منفی: یکی گفت تحت تأثیر گرس!؟ نه! تحت تأثیر ترکیبی از علاقمندیهای مختلف است! از تیم برتون و “آرایشگر اهریمنی خیابان فلیت” تا “پاپیون” و “درخشش” و “کیل بیل” و بالاخره “هزاردستان” همه کنار هم هستند ولی اینها کنار هم سینما نمیشود!!
منفی: ۲۵ دقیقه میگذرد تا نمای دوم سلمانی را ببینیم، یک ساعت میگذرد تا نمای اصلی بشود سن تئاتر و دو ساعت میگذرد تا پایان بندی شکل گیرد! زمان زیادی نیست؟ اگر فقط برای نمایش در محفلی خاص همچون سینماتکها تولید شده، خیر! وگرنه بیهودگی مطلق است!
مثبت: نماد میخواهید؟ دیکتاتوری؟ جبر جغرافیا؟ کانال متصل به دریا؟ اصرار بر تراشیدن سبیل خلق الله؟
مثبت: پایان بندی بامزه در شوخی با ابوالفتح صحاف و بعد زلزله و سیل و بالاخره ازدواج رویایی زیر آب با یک ملودی عاشقانه!
*کاراکتر
-جواد معروفی با بازی محسن حسینی. یک بازی کوتاه ولی بشدت در خدمت فضا‼️
*سکانس
-بازسازی نمای انتهایی “کازابلانکا” با بازی صابر ابر و هدیه تهرانی
*دیالوگ
-مو از خودمونه شاپور! دست از سر این کارخونه بدبخت وردار! زندگیمونو مو ورداشته!
-اینجا زلزله بیاد سونامی هم میاد و همه میرن زیر آب‼️
-وقتی یه چیز خوب نظم زندگیتو به هم بزنه دیگه خوب نیست!
-خوشگل مارلین مونرو بود تو کازابلانکا!!؟؟
-تو این کمد هی تکون میخوری مردم فکر میکنن چکار میکنی؟؟