1

معنای حضور بادیگارد کنار مهران مدیری، احسان علیخانی، گلزار و… چیست؟⇐ آیا مافياي روسي شهر نيويورك برنامه‌اي براي اخاذي از اینها دارد؟ یا نشانه‌ای از بیماری «جوگیری» است؟

سینماروزان/محمدصادق عابدینی: انتشار تصاوير متعدد از افرادي مانند احسان عليخاني، محمدرضا گلزار و مهران مدیری يا بعضي خواننده‌هاي زير‌زميني با مردان قوي هيكلي كه وظيفه محافظت از آنها را بر عهده گرفته‌اند، اين سؤال را به وجود آورده كه مثلاً به غير از درخواست امضا يا عكس سلفي، مردم چه خواسته‌اي از شخصي مانند عليخاني خواهند داشت كه وي براي فاصله گرفتن از مردم سراغ باديگار رفته است؟
به گزارش سینماروزان و به نقل از «جوان» در عوض هم افراد وقتي جلوي دوربين تلويزيون قرار مي‌گيرند، قربان صدقه همان مردمي مي‌روند كه براي دور ماندن از آنها باديگارد استخدام كرده‌اند! پارادوكس مردمي بودن در شعار و محافظ شخصي داشتن براي دور شدن از عامه مردم مسئله‌اي است كه چهره‌هاي به اصطلاح هنرمند با آن درگير هستند.
محافظ شخصي يا همان باديگارد، قدمتي طولاني در تاريخ بشر دارد. وب‌سايت شركت مشاوره امنيتي IMG در اين باره مي‌نويسد، «براي صدها سال شخصيت‌هاي برجسته براي محافظت در برابر تروريست‌هاي خارجي، شورشيان داخلي و افراد متخلف، نيازمند محافظ بوده‌اند. پادشاهان، رؤساي جمهور، پاپ‌ها و همچنين ثروتمندان و قدرتمندان محافظان ويژه را براي اطمينان از ايمني در اختيار دارند.» IMG  مي‌افزايد: «در سال‌هاي اوليه باديگاردها از سربازاني انتخاب و استخدام مي‌شدند كه تجربه رزمي‌شان به اثبات رسيده بود. با اين حال توانايي مبارزه تنها عامل مهم نبود، در عهد قديم، وفاداراي شخصي باديگارد به مديرش مهم‌ترين بخش كيفيت كار بود».
گارد جاويدان هخامنشي، واحد نظامي «Hetairoi»، سامورايي‌هاي ژاپني و محافظان سوئيسي پاپ، نمونه‌هايي از نيرو‌هاي محافظ در تاريخ هستند كه شهرت فراواني دارند. اما سال‌ها است كه ديگر محافظ داشتن از انحصار مقامات دولتي خارج شده و بخش ديگري از جامعه نيز اين نياز را در خود احساس كرده است كه بايد باديگارد داشت. شايد فردي مثل آنجلينا جولي حق داشته باشد در مقابل باندهاي تبهكاري كه ممكن است فرزندانش را بربايند، قهرمان حرفه‌اي بوكس را به عنوان باديگارد استخدام كند. يا خانواده ثروتمند ديويد بكهام، فوتباليست سابق تيم ملي انگلستان براي اينكه خانواده پر‌جمعيتش از شر پاپاراتزي‌ها و مزاحم‌هاي خياباني در لندن در امان باشد، سراغ باديگاردي رزمي‌كار با قد 2 متر قد برود كه تنها تماشاي چهره‌اش دلهره‌آور است. اما در مقابل وقتي يك چهره نا‌آشنا و تازه ظهور كرده در فضاي موسيقي زير‌زميني ايران با باديگارد در محافل عمومي ظاهر مي‌شود، اين به چه معنا است؟ آيا قرار است مافياي روسي شهر نيويورك برنامه‌اي براي اخاذي از يك خواننده زير‌زميني در تهران داشته باشد يا پاپاراتزي‌ها برايشان مهم است كه چهره نا‌آشنايي كه در گوشه‌اي از يك مراسم ختم نشسته، كيست و عكس‌هاي شخصي وي را منتشر كنند؟
تقريباً هيچ‌كدام از اين موارد در ايران وجود ندارد، حتي در بعد بين‌المللي وقتي به وب‌سايت‌هاي شركت‌هاي امنيتي مراجعه مي‌كنيم به مشتريانشان توصيه مي‌كنند كه براي سفر به مناطق نا‌امني چون سوريه، محافظ امنيتي استفاده كنند، ولي ما در ايران براي ايجاد امنيت در سوريه نيروي داوطلب اعزام مي‌كنيم. تفاوت معناي امنيت در ايران و غرب آنقدر گسترده است كه استفاده از محافظ براي چهره‌هاي غيرحاكميتي را كه الزامات و ملاحظات امنيتي برايشان اجباري است، بي‌معنا مي‌كند.

اينكه اكنون مؤسساتي در ايران اقدام به آموزش محافظ شخصي مي‌كنند و براي مشتريان داخلي محافظ در نظر مي‌گيرند، كاري است كه حتماً توجيهي دارد، اما اينكه چهره‌هاي هنرمند در رأس مشتريان اين محافظان قرار مي‌گيرند، جاي تعجب دارد. مسئله وقتي جالب مي‌شود كه اغلب كساني كه با باديگارد در محافل عمومي ظاهر مي‌شوند جزو هنرمندان ريشه‌دار و مردمي نيستند و در عوض چهره‌هاي سوپر‌استار و ستاره‌هاي يك‌شبه سينما سراغ اين‌گونه رفتار‌هاي لاكچري‌مآبانه مي‌روند. اين روزها مردم تصوير حضور مهران مديري در مشهد را با محافظ و اسكورت نگاه مي‌كنند و آن را با عبور و مرور ساده دولتمردان برخي كشورهاي خارجي مقايسه مي‌كنند و در نهايت به جوگير بودن برخي از ما در مواجهه با هنرمندان مي‌خندند!