سینماژورنال: “جف اندرو” منتقد سرشناس نشریه سینمایی “سایت اند ساوند” و یکی از برنامهریزان مؤسسه بنیاد فیلم بریتانیاست.
او مقالاتی درباره سینمای ایران نوشته و کتابی هم درباره سینمای کیارستمی تألیف کرده است.
اخیرا اولینجلسه گفتوگوی بیپرده جشنواره فیلم روتردام با حضور او و رضا میرکریمی برگزار شد.
به گزارش سینماژورنال این منتقد بریتانیایی در گفتگویی اختصاصی با امیر گنجوی در “شرق” کوشیده به برخی از سوالات او درباره سینمای ایران پاسخ دهد.
ناراحت کننده اینجاست که تمامی دامنه ذهنی این منتقد درباره سینمای ایران عباس کیارستمی و جعفر پناهی هستند. البته که او به واسطه همراهی با رضا میرکریمی در جشنواره روتردام هم توانسته فیلم “امروز” وی را ببیند؛ البته فقط “امروز” و نه هیچ فیلم دیگری از او.
“امروز” شخصی را نشان میدهد که قانون شکنی میکند!
این منتقد درباره آخرین ساخته میرکریمی می گوید: از “امروز” خوشم آمد. خیلیجذاب بود. تنها شاید از یکچیز خوشم نیامد، نحوه استفاده از موسیقی در فیلم؛ بعضیوقتها موسیقی زیادی قوی بهنظر میآمد، ولی بهنظرم خود فیلم درمجموع خیلیخیلی خوب بود، اما تعجب کردم که فیلم در رقابتهای اسکار نامزد نشد.
به گزارش سینماژورنال این منتقد در توصیفی عجیب از فیلم می افزاید: این فیلم شخصی را نشان میدهد که قانونشکنی میکند و درعینحال این شخص بهنوعی قهرمان و شخصیت اصلی است. خیلی عجیب بود که برای اسکار نامزد نشد. خیلی از فیلم خوشم آمد. نمیدانستم داستان به کجا میکشد. کمی شگفتزدهام میکرد.
کتابی که درباره “ده” کیارستمی نوشتم چند نسخه بیشتر فروش نداشت!
جف اندرو که پیشتر کتابی درباره فیلم “ده” کیارستمی نگاشته است درباره اینکه آیا قصد ندارد کتابی جدید درباره سینمای ایران بنویسد بیان می دارد: کتابم در مورد «ده» هم چندنسخه بیشتر فروش نداشت و ثروتمندم نکرد! ایکاش اینطور شده بود. وی سپس می افزاید: تا همین چندیپیش نمیدانستم که این کتاب به فارسی ترجمه شده است و حتی به ایران رسیده است و البته که یکپنی هم از فروش ترجمه آن به من نرسید، ولی خیلی خوشحالم که مردم در ایران میتوانند آن را بخوانند. خیلی افتخار میکنم.
هنگام دیدن “پرده” جعفر پناهی گیج شده بودم و نمیتوانستم آن را بفهمم
جف اندرو درباره فیلم تازه جعفر پناهی “تاکسی” اظهار می دارد: این فیلم یک بازگشت به فرم بود برای او، چون فکر میکنم فیلم قبلی او «پرده»، شاید خیلی نمادگرایانه بود. از وسط فیلم گیج شده بودم و دیگر نمیتوانستم آن را بفهمم و حس میکردم که تقریبا از فیلم بیرون افتادهام. این یکی خیلی فیلم بازتری بود.
“تاکسی” خیلیخیلی بامزه بود
به گزارش سینماژورنال این منتقد اضافه می کند: “تاکسی” خیلیخیلی بامزه بود. فیلم، خیلی باز و سخاوتمند بهنظر میآید. اصلا تلخی یا عصبانیت ندارد. فکر میکنم فیلم خیلیجالبی است و بهنوعی جنبههای مختلف زندگی در تهران را نشان میدهد و همچنین مرتبا فیلمهای قبلی او را بهیاد ما میآورد. فیلم خیلی زیرکانه و بازیگوشانه (playful) است.
“تاکسی” سبکتر از “ده” است
این منتقد در مقایسه “ده” و “تاکسی” بیان میدارد: شاید “ده” در نوع خودش سیاسیتر باشد! چون «تاکسی» درباره نوع درست سینما و فایده سینما صحبت میکند و اینکه سینما باید واقعیت، واقعیت تحریفشده یا واقعیت فریبنده را نشان دهد و به این سؤال میپردازد و کمتر به مسائل سیاسی اشاره میکند. بیشتر فیلم خندهدار و سرگرمکننده است، خیلیسرخوشانه است، ولی “ده” فیلمی است که کمی بیشتر به عمق میرود، چون خیلی دلواپس مسائل زنان است. “تاکسی” کمی سبکتر است.