مهشید افشارزاده در گفتگویی تفصیلی بیان کرد⇐در اوضاع بیثباتی اقتصادی بیش از همه این سینماگران مستقل هستند که آسیب میبینند!/ در سالهای اخیر یک دوقطبی شکل گرفته که یک سرش به تهیهکنندگان ارگانی میرسد و سر دیگرش به سرمایههای خاص و مشکوک!/چرا بچهپولدارها جای بازیگران حرفهای را گرفتهاند؟!/یکی از سریالهای مطرح شبکه خانگی بهم پیشنهاد خرید نقش اصلی را داد اما نپذیرفتم!/بهدنبال تولید یک محصول مشترک هستم!!
سینماروزان: مهشید افشارزاده از نسل اول بانوان بازیگر بعد از انقلاب اسلامی است؛ بازیگری که زمانی با ایفای نقش در «بایسیکلران» تبحر خود در تصویرسازی پرسوناژهای رئالیستی را نشان داد و به دنبال آن، هم در سینما و هم در تلویزیون توانست در برخی از آثار متفاوت ایفای نقش کند.
به گزارش سینماروزان و به نقل از «جام جم» آنها که مجموعه «آینه» را مرور کردهاند حتما حضور افشارزاده در فصل سوم این مجموعه به خاطرشان مانده است. در سینمای آن دوران هم «افسانه آه»، «دخترم سحر» و «بچه های طلاق» از جمله کارهای قابل تأمل افشارزاده بود. افشارزاده مجموعه هایی همچون «بومرنگ»، «برگ و باد»، «قهر و آشتی» و «ملکوت» را در کارنامه داشته است ضمن اینکه بعد از ساخت نخستین فیلم سینماییش «پنج ستاره» با پیشنهاد ساخت سریال برای تلویزیون هم مواجه بوده است.
*بعد از ساخت نخستین فیلمتان «پنج ستاره» حضورتان به عنوان بازیگر به خصوص در تلویزیون کمتر شد. این امر خودخواسته بود یا دلیل دیگر داشت؟
بخشیاش به این برمیگردد که بعد از کارگردان شدنم خیلیها فکر کردند تغییر حرفه دادهام و دیگر بازیگری نمیکنم و برای همین حتی اگر علاقه به همکاری هم داشته باشند پیشنهاد نمیدهند. اما بخش اصلی این ماجرا شرایط حاکم بر حرفه بازیگری است. متأسفانه در سالهای اخیر هم در سینما و هم در تلویزیون نابازیگرانی که دستمزد نمیگیرند یا حتی اسپانسر تولید میشوند ارجحیت داده میشوند بر بازیگران حرفهای! زمانی بود که در عالم خوانندگی هر شخصی که پول داشت آواز میخواند و آلبوم میداد؛ حالا در تولید محصولات نمایشی هم داریم به همین سمت میرویم که هر بچه پولدار عشق بازیگری به خود جرأت اسپانسرینگ و گرفتن نقش میدهد!!
*آیا خودتان تاکنون با پیشنهادات این چنینی مواجه نشدهاید؟ یعنی به شما پیشنهاد یک نقش بدهند اما درخواست اسپانسرینگ داشته باشند؟
اتفاقا یکی از سریالهای خانگی که هنگام عرضه کلی هم سروصدا کرد چنین پیشنهادی بهم داد! یعنی علنا بهم گفتند اگر فلان مبلغ را در تولید سرمایهگزاری کنم در آن صورت یکی از نقشهای اصلی بهم میرسد اما شخصا چون این رفتارها را دون شأن حرفه خود میدانم قبول نکردم.
*از آخرین نقش تلویزیونیتان در «قهر و آشتی» چهار سالی می گذرد. در این مدت جز پیشنهاداتی که بازیگر-اسپانسرینگ هستند پیشنهاد دیگری نداشتید؟
پیشنهاد داشته ام اما نقشها در حدی نبوده که بخواهد چالش تازه در مسیر بازیگریم باشد و بود و نبودم در سریال تأثیری داشته باشد. وقتی نقش فرعی است هم که دیگر نیازی ندارد پیشنهاد را بپذیریم. به هر حال کارنامه ای در بازیگری داشته ام که نباید تحت الشعاع حضورم در پروژههای بیش از حد نازل قرار گیرد.
*به عنوان مخاطب، محصولات تلویزیون را در این سالها چطور دیدهاید؟
به نظرم حدود یک سال است که محصولات تولیدی تلویزیون کیفیت به مراتب بهتری یافته است. هم داستانها بازتر شده اند و کارگردانان میکوشند فضاهای تازهتری را کشف کنند و هم استانداردهای بازیگری به خصوص بازیگران باتجربه افزایش پیدا کرده است. همین که فضا را باز کردهاند که برخی تابوها شکسته شود و مثلا کارگردانان بتوانند راحتتر از عشقهای زمینی تصویرسازی کنند، مایه امیدواری است چون عشق از جمله مضامین دراماتیک است که هیجان قابل توجهی را به سریال تزریق میکند و این مسألهای بود که مدتها جایش در مجموعههای تلویزیونی خالی بود.
*از جمله بازیگرانی هستند که در کارگردانی هم طبع آزمایی کردهاند و اتفاقا حدی قابل قبول از استانداردها را در همان اولین کارتان «پنج ستاره» نشان دادید. آیا برنامه ای برای کارگردانی در تلویزیون ندارید؟
پیشنهاد سریال سازی برای تلویزیون داشتهام اما نپذیرفتم به دلیل اینکه نگاهشان این بود که در مدت زمانی کوتاه سریال تولید کنند و امکانات تولید هم حداقلی بود. اعتقادم این است که یا نباید کاری را انجام داد یا آن کار را به بهترین شکل انجام داد. در برنامه ام هست که یک مجموعه تلویزیونی را کارگردانی کنم اما به شکل کاملا حرفهای و با داستانی که خط قرمزهای کلیشه شده را کنار بزند و در نوع خود تابوشکنی داشته باشد.
* اما خیلیها ترجیح میدهند که کیفیت را فدای پرکاری کنند…
من هم میتوانستم بلافاصله بعد از «پنج ستاره» باز هم فیلم و حتی سریال بسازم اما صبر کردم که به بهترین پیشنهاد برسم. این را هم باید درنظر داشت که در اوضاع بیثباتی اقتصادی بیش از همه این سینماگران مستقل هستند که آسیب میبینند. در این سالها یک دوقطبی شکل گرفته که یک سرش به تهیهکنندگان دولتی برمیگردد که با پول ارگانهای دولتی کار میکنند و سر دیگرش به تهیه کنندگانی که با سرمایه گزاران خاص و مشکوک(!) مشغول همکاریند. اتفاقا من از هر دو طرف پیشنهاد داشتم اما مشکل اینجاست که این جماعت نه کارگردان خلاق بلکه نیرویی عملیاتی میخواهند که فقط کارمندیشان را انجام دهد و این با نگاه من که بعد از سالها بازیگری به کارگردانی روی آوردم و میخواهم پرقدرت این مسیر را ادامه دهم، منافات دارد.
*اخیرا درگیر کار تازهای شدهاید؟
سرگرم فراهم آوردن یک تولید مشترک هستیم. فیلمنامهای داشتم که تهیه کنندهای اروپایی برای تولیدش در ایران و یک کشور اروپایی چراغ سبز نشان داد و اگر همه چیز مطابق برنامه پیش برود امسال این کار را کلید خواهیم زد.
*…طرف خارجی، سرمایه گزار تولید خواهد بود یا صرفا ابزار تولید در خارج از کشور را فراهم خواهد کرد؟
سرمایه گزاری به صورت مشترک خواهد بود یعنی هم طرف خارجی سرمایه خواهد گذاشت و هم بخشی از سرمایه از داخل تأمین خواهد شد.
*اینکه قید فیلمسازی در داخل را زدهاید و به سمت پروژه مشترک رفتهاید بیانگر بایکوت سینماگران مستقل نیست؟
ببینید، فقط که بحث تأیید متن و پیدا کردن سرمایهگزار نیست. شرایط فیلمسازی در این چند سال عوض شده است؛ مثلا در گذشته میشد با ارقام معمولی با بهترین بازیگران، فیلم ساخت اما منتج از بریز و بپاشهایی که در این سالها شکل گرفته، دردسر اصلی تهیه کنندگان شده است تأمین هزینه دستمزد بازیگران. وقتی سریالی مانند «شهرزاد» با دستمزدهای غریب، بازیگر جلب میکند معلوم است که بازیگر سختش است که با دستمزدهای ارزان کارش را ادامه دهد و نتیجه اینکه بسیاری از آنها که میتوانستند در بخش خصوصی و به صورت کم هزینه فیلم بسازند مجبورند بیکار شوند یا تغییر حرفه دهند!!