موضعگیری رسانه اصولگرا به واکنشهای صورت گرفته نسبت به اعتراضات اخیر⇐نقد توئیت اختشاشی(!) بهاره و توئیت اغتشاشی ترانه+تمجید از توئیت نویسنده برزیلی
سینماروزان: واکنش چهره های مختلف هنری نسبت به اعتراضات اخیر ایران وقتی در کنتراست با واکنش یک نویسنده برزیلی قرار گرفته تحلیلی خاص از سوی روزنامه اصولگرای «جوان» را موجب شده است.
به گزارش سینماروزان این روزنامه در کنار نواختن موضع گیری چهره های داخلی نسبت به اعتراضات اخیر موضع «پائولو کوئیلو» نویسنده سرشناس برزیلی را ستوده است.
متن گزارش «جوان» را بخوانید:
در حاليكه طي چند روز التهابات چند شهر كشور و بزرگنمايي آن در رسانههاي غربي، شاهد اظهارنظر راهگشا و مدبرانهاي از سوي برخي از سلبريتيهاي ايراني هميشه حاضر در فضاي مجازي نبوديم، پائولو كوئيلو، نويسنده مشهور برزيلي در قالب يك توئيت هم پاسخي كوبنده به رضا ربع پهلوي داد و هم تلويحاً دونالد ترامپ را نواخت.
واكنش برخي سلبريتيها به ناآراميها و اغتشاشات در كشور بار ديگر نشان داد كه بخشي از اين قشر بدون درك نيازها، اقتضائات و حتي رعايت برخي از بديهيترين نكات، نظرات خود را بيان ميكنند. در اغلب پستهايي كه از سوي چهرههاي مشهور در ايام چند روزه اغتشاشات خياباني در فضاي مجازي منتشر شد، به جز يكي، دو مورد معدود، دو موضوع اساسي يعني شنيدن اعتراضات به حق اقتصادي مردم و نيز هوشياري درباره سوءاستفاده دشمن به چشم نيامد و در عوض بارها از نيروهاي انتظامي خواسته شد تا با معترضان به خشونت رفتار نشود، بدون اينكه مرز ميان اغتشاشگران و خواستههاي به حق مردم در اين مواضع مشخص شود. جالب است كه يكي از چهرههاي مشهور عرصه ادبيات در جهان در رويكردي غيرمنتظره جور همه چهرههاي مشهور در فضاي مجازي ايران را كشيد و در قالب يك توئيت هم تلويحاً ترامپ را مورد خطاب قرار داد و هم پسر شاه فراري ايران را سرجاي خود نشاند.
در روزهاي نخستي كه برخي اغتشاشگران، اعتراضات به حق مردم را در برخي شهرهاي كشور به انحراف كشاندند، رضا ربع پهلوي در گفتوگو با رويترز خواهان دخالت دونالد ترامپ، رئيسجمهور امريكا در امور ايران شده بود. او به كمك معاندين در تلاش بود تا آتش آشوب و اغتشاشات را در ايران زنده نگه دارد. در وضعيتي كه كمتر شاهد اظهارنظر هوشمندانهاي از سلبريتيهاي ايراني بوديم، پائولو كوئيلو، نويسنده مطرح برزيلي و خالق «کیمیاگر» با خطاب قرار دادن رضا ربع پهلوي، فرزند ديكتاتور مخلوع ايران در توئيتر نوشت: «خفه شو! ساواك مرده است و اگر تو به دنبال يك كودتاي ديگر باشي، مانند كودتايي كه سازمان سيا در سال ۱۹۵۳ سازماندهي كرد، مردم ايران براي دفاع از كشورشان بر ميخيزند.»
از اين منظر بايد دشمنشناسي و هوشمندي پائولو كوئيلو در مواجهه با حوادث ايران را ستود و اظهارنظر او را بسيار جلوتر و پيشروتر از اظهارنظر بسياري از سلبريتيها در ايران قلمداد كرد. اگر اظهارنظر اين نويسنده برزيلي را كه فرسنگها دورتر از ايران به شكلي هوشمندانه بيان شده، در كنار نظر برخي سلبريتيهاي ايراني بگذاريم، تفاوت ديدگاه و مرزهاي روشنفكري ميان اين افراد را كاملاً درك خواهيم كرد: براي مثال ترانه عليدوستي اينگونه به اغتشاشات واكنش نشان داده بود: «به نوبه خودم خواهش ميكنم اين رويه رو همينجا متوقف كنيد! با مردم معترض برخورد فيزيكي نكنيد! خشمشون رو درك و آرومشون كنيد. با هر نگرشي امانتدار جون و سلامتيشون باشيد؛ چه معترضان چه بازداشت شدهها. انتظار داريم در امنيت باشن و در پناه قانون.»
اظهارات ترانه عليدوستي اگرچه از ظاهري خيرخواهانه و مسالمتجويانه برخوردار است، اما در بطن خود به طور غيرمستقيم به مخاطب اطلاعات غلط داده و نميتواند دلسوزانه تلقي شود. در حاليكه همه شواهد از اغتشاش عدهاي اراذل و اوباش در برخي شهرها حكايت دارد و خشونت اصلي از سوي همين افراد با حمله به اموال عمومي و خصوصي و حتي كشتن برخي از هموطنانمان در حال رقم خوردن است، سخن گفتن از توقف خشونت از سوي حاكميت و به كار بردن عبارت «مردم معترض» به جاي اغتشاشگران و مطالبه براي توقف برخورد فيزيكي با مردم! جز مسموم كردن فضاي افكار عمومي و غبارآلودتر كردن اين فضا چه تأثير ديگري ميتواند داشته باشد؟ در موردي ديگر بهاره رهنما در يك توئيت كلمه اغتشاشگران را سهبار اختشاشگران تايپ كرده و جالب است كه وي در توئيت قبلي خود داشتن دو ليسانس و دو فوقليسانس را تلويحاً نشانه موفقيت و لابد سواد خود قلمداد كرده بود. همين غلط املايي عجيب سبب شد تا سيل واكنشهاي منفي روانه توئيت او شود.
حضور سلبريتيها در فضاي مجازي و اظهارنظر آنها درباره مسائل مختلف اجتماعي و سياسي از جنبههاي متفاوتي برخوردار است، اما فضاي عوامزده شبكههاي اجتماعي موضوعي است كه برخي چهرههاي مشهور آن را بستر مناسبي براي سوءاستفاده يا در بهترين حالت استفاده صرفاً شخصي قلمداد كردهاند. به عبارتي ديگر بخشي از سلبريتيها مسائل مبتلا به جامعه را پلهاي براي اميال شخصي خود قرار ميدهند و در واقع آنها فضاي مجازي را به عرصه جنگ نرم خود با آنچه آنها اضدادشان تعبير و تلقي ميكنند، تقليل ميدهند.
اظهارنظر سلبريتيها در فضاي مجازي برخي از مواقع بيش از آنكه دردمندانه، دلسوزانه مسئوليتشناسانه و كارشناسانه باشد؛ خودخواهانه، منفعتگرايانه، غيرمسئولانه و غيركارشناسانه است. ميتوان به جرئت گفت كه پوپوليسم امروزه اصليترين دامي است كه سلبريتيها با آن دست به گريبان هستند.
بالانس افكار عمومي درباره ماهيت فعاليتهاي شخصي سلبريتيها يكي از اصليترين انگيزهها براي اعلام موضع در فضاي مجازي به شمار ميآيد. اينكه دقيقاً چه مواضعي در شرايط فعلي همزمان ميتواند سود شخصي چهرههاي مشهور را با محبوبيت اجتماعي آنها پيوند بزند در اولويت قرار دارد.
براي مثال اگر فضاي جامعه موافق برجام است، حتي شده با پخش شيريني از پشت صحنه فيلمبرداري و انتشار آن در فضاي مجازي بايد تا جايي ذوقزدگي نشان داد كه حتي موقعيت زماني (ماه رمضان) را هم از ياد برد يا وقتي زلزله آمد براي اينكه جزو اولينها باشي و گوي سبقت را در بيان موضع از ديگران بربايي آنقدر فكر نكرده عمل كني كه جملهات به جاي كاستن از تألم آسيبديدگان نمك روي زخم آنها بپاشد.
براي مثال حضور در كمپين پشيمانم از سوي برخي سلبريتيها آن هم در زماني كه تنها چندماه از آغاز كار دولتي كه آنها براي روي كار آمدنش سنگ تمام گذاشتند، ميگذرد، خود گوياي اين است كه فضاي اظهارنظرها از سوي سلبريتيها به دور از عقلانيت لازم و آلوده به پوپوليسم است. در واقع انتظاري كه از سلبريتيها ميرود اين است كه مواضع آنها جلوتر از عوام بوده و به ايجاد روشنگري و شفاف كردن فضا بينجامد، نه اينكه اظهارات آنها فضا را غبارآلودهتر كرده و خواستههاي اصيل مردم را نيز به انحراف بكشاند.