ناتالی پورتمن، جورج کلونی و خرم سلطان در پروژهای ایرانی؟⇐ دروغ اول را چه کسی گفت؟ یک روزنامه سینمایی یا یک کارگردان حاشیهساز؟
سینماژورنال/مهدی فلاحصابر: حالا دیگر می توان راحتتر درباره اهداف راه اندازی برخی رسانه های سینمایی سخن گفت؛ همان رسانه هایی که بخش عمده مطالبشان گردآوری تولیدات دیگران است. همان رسانه هایی که مدیران شان با کرور کرور حمایت دم از استقلال میزنند. همان رسانه هایی که از مدتها پیش از برگزاری جشنوارههای مختلف با وعده تولید ویژهنامههای کاغذی، بخشی از خزانه دبیرخانه جشنوارهها را به خود تخصیص میدهند.
به گزارش سینماژورنال البته که این اهداف نامقدس در مسیر روزنامه نگاری است که باعث میشود روزبروز بر حجم گافهای صورت گرفته از این رسانهها افزوده شود و البته مخاطبان شان نیز روزبروز کمتر شوند و وابستگی آنها به بودجه های حمایتی روزبروز بیشتر شود.
یکی از تازه ترین گافهای شکل گرفته از سوی این رسانه های خصولتی ادعای خندهداری است که درباره حضور ناتالی پورتمن، جورج کلونی و مریم اوزرلی (بازیگر نقش خرم سلطان) در پروژه ای به کارگردانی علی عطشانی بیان کرده اند.
مولد حاشیه بناست پروژه ای بین المللی تولید کند
منطبق با این ادعا علی عطشانی کارگردانی که تقریبا از همان اولین فیلمش “پوست موز” گرفته تا “دموکراسی تو روز روشن”، “آقای الف” و”تلفن همراه رییس جمهور” همواره طوری روند تولید آثارش را پیش برده که حواشی خاصی را پیرامون آثارش داشته باشد، بناست فیلمی بین المللی را در آمریکا تولید کند.
طبق گفته این رسانه، این فیلم درباره برجام است(!) و مضمون سیاسی دارد و بجز مدیر فیلمبرداری و صدابردار تمامی عوامل فیلم از کشور آمریکا خواهند بود و عطشانی نیز فروردین ماه آینده برای بازدید از لوکیشنهای این فیلم به آمریکا خواهد رفت.
این “مدنا” همان دهکده “مودنا” است یا شهر 30 هزارنفری “میدنا”؟
گردانندگان این روزنامه حتی به انتخاب لوکیشن برای این پروژه دست زده اند و شهری به نام “مدنا” را به عنوان لوکیشن اصلی فیلم اعلام کرده و گفته اند قراردادها با بازیگران اصلی بسته شده و این فیلم بی نام و نشان 15 فروردین ماه در “مدنا” کلید خواهد خورد.
البته مشخص نیست این “مدنا”، دهکده مودنا است در منطقه اولستر واقع در شرق نیویورک یا مدینایی که در ایالت اهایو واقع است و فقط 30 هزارنفر جمعیت دارد. با این حال این مشخص است که این رسانه خواسته به خیال خودش با توسل به ضرب المثل “دروغ هر چه بزرگتر، باور کردنش، ساده تر” چنان فرار روبه جلویی را تجربه کند که کسی نتواند به گرد پایش برسد اما…
تاریخ مصرف این ضرب المثل مدتهاست سر آمده
اما مشکل اینجاست که این رسانه حساب این را نکرده که تاریخ مصرف چنین ضرب المثلی سالهاست به پایان رسیده و مخاطبان روزگار ما تنها با یک کلیک میتوانند بفهمند که علیرغم طرح ادعا درباره انعقاد قرارداد بازیگران و انتخاب لوکیشن و تعیین زمان فیلمبرداری، در هیچ منبع سینمایی معتبر خارجی حتی یک کلمه هم درباره این پروژه نیامده است و هیچ کدام از بازیگرانی که نامشان به عنوان گزینه های اصلی بازی در این فیلم ذکر شده-علیرغم انعقاد قراردادشان(!!)- کلمه ای درباره این ماجرا به اشتراک نگذاشته اند.
این نوع خبررسانی های سطحی که البته تأیید رسمی کارگردان هم در آن به چشم نمیخورد برآمده از آماتوریسم حاکم بر رسانههایی است که از قافله تولید محتوا و تحلیل رسانه های مستقل جامانده اند و می کوشند با تخیلنگاری آن هم تخیلات خنده دار مخاطب جلب کنند.
البته که این سطحی نگاری ریشه در سالها پیش دارد یعنی زمانی که یکی از همین سطحینویسان با ادعای اینکه نامزد “کیم نوآک” است کارگردانان ایرانی را سرکار می گذاشت و به آنها وعده حضور “برت لنکستر” در آثارشان را میداد.
در دهه های بعد و در پروژه های دیگری چون “تجارت” مسعود کیمیایی هم از این فانتزی سازیها درباره انتخاب یک هالیوودی برای نقش مقابل فرامرز قریبیان صورت گرفت اما در نهایت جز چند نابازیگر موبور کسی در فیلم آفتابی نشد.
برادر عزیز! آن فانتزی سازیها برای عصر کاغذ و قیچی بود
اما آن اتفاقات در زمانی رخ داد که نه فضای مجازی فراگیر شده بود و نه شبکه های اجتماعی در دسترس، که مخاطبان از طریق آن بتوانند به راحتی با هنرمندان یا مدیر برنامه هایشان مکاتبه کنند.
در روزگار ما که حجم مخاطبان آشنا به زبانهای زنده دنیا چندین برابر سینماگرانی است که حتی به فارسی هم درست نگارش نمیکنند، طرح چنین ادعاهای سطحی فقط و فقط عمق بلاهت به کار رفته در رسانههایی را پیش رو می گذارد که نام رسانه تخصصی را روی خود گذاشتهاند و از این نام جز برای دریافت حمایتهای ارگانی بهره نمیجویند.
پینوشت اول: حضور بازیگر میلیاردی سینمای ایران در دومین و سومین فیلمهای سینمایی کارگردانی که بناست با کلونی و ناتالی پورتمن کار کند با شکست تجاری این محصولات سینمایی همراه بود؛ امید اینکه حضور ناتالی، جورج و خرمسلطان، فروشی بالا را عاید این پروژه بینام و نشان کند!!
پینوشت دوم: چند سال قبل یک جوان عشق بازیگری با ادعای اینکه برادرخوانده ناتالی پورتمن است به سراغ اهالی سینما میرفت و از آنها میخواست فیلمی با حضور ناتالی پورتمن بسازند که نفش مقابل ناتالی را این آقای عشق بازیگر ایفا کند اما همین که کار به پیش تولید میرسید، ناتالی غیب میشد و کارگردان می ماند و این عشق بازیگر.
نکند به تازگی باز سروکله این برادرخوانده پیدا شده و این بار همراه با خواهرخوانده جورج کلونی و پسرعمه خرمسلطان به دفاتر سینمایی یا رسانهای سرمیزنند و وعده باز کردن پای بستگان خود به پروژه های را میدهند؟