1

واکنش قابل تأمل یک رسانه اصولگرا به مشکل پیش آمده برای یک بازیگر زن در نتیجه عدم تأمین هزینه های درمان⇐چرا مدیران فرهنگی مملکت برای بهبود وضعیت این هنرمند بیمار و ده ها هنرمند سرشناس دیگر که از تأمین هزینه های درمان عاجزند تصمیمی بنیادی نمیگیرند؟؟/واسپاری تأمین هزینه های درمان هنرمندان به شرکتهای بعضا گمنامی که میخواهند با الصاق خود به هنرمندان برای خویش رزومه سازی کنند چقدر در ایجاد وضعیت فعلی برای هنرمندان بیمار موثر بوده است؟/چرا بخش عمده جامعه هنری همچنان از فقدان یک بیمه درمانی جامع رنج میبرند؟/چرا یک بیمارستان یا کلینیک فوق تخصصی جامع به هنرمندان اختصاص داده نمیشود؟؟/چرا وزارت ارشاد مستقیما در تعامل با وزارت بهداشت شرایط ارائه خدمات کاملا ارزان در چند بیمارستان و کلینیک جامع را برای هنرمندان فراهم نمیکند؟؟/ چرا مدیر صندوق اعتباری هنر بجای عکس گرفتن با بازماندگان هنرمندان مرحوم، شرایطی را فراهم نمیکند برای راه اندازی یک بیمارستان جامع برای هنرمندان؟؟/مدیران ارشاد و خانه سینما و خانه موسیقی و صندوق اعتباری هنر تا کی میخواهند فقط نظاره گر دردها و گلایه های هنرمندان بیمار باشند؟؟

سینماروزان: خبر ابتلای بازیگری به نام ماندانا سوری به ام.اس و ناتوانی نامبرده در تأمین هزینه های درمان زودتر از حد تصور در فضای رسانه ای پیچید و واکنشهای دردمندانه مخاطبان را به دنبال داشت ولی عجبا که هیچ واکنش مستقیمی از سوی مدیران فرهنگی در پیگیری وضعیت این هنرمند را شاهد نبودیم.

روزنامه اصولگرای “جوان” در تحلیلی پیرامون این ماجرا پرسشهای قابل تأملی را پیش روی مدیران فرهنگی گذاشته و از آنها خواسته به کم کاری خود در برابر بیمه درمانی هنرمندان پایان دهند.

متن تحلیل “جوان” را بخوانید:

مشکلات بدنه هنرمندان با تأمین هزینه های درمانی خود یا خانواده شان سالهاست که وجود دارد و متاسفانه علیرغم تمام شعارهایی که مدیران فرهنگی میدهند همچنان این مسأله لاینحل باقی مانده است. سازمان صداوسیما از طریق خانه بهداشتی که سالها پیش راه اندازی شده کوشیده به زعم خود بخشی از دغدغه های درمانی هنرمندان همکار این سازمان را حل کند ولی بخش عمده جامعه هنری از سینماگران تا فعالان موسیقی و هنرهای تجسمی و فعالان ادبیات همچنان از فقدان یک بیمه درمانی جامع رنج میبرند.

به تازگی خبری از ابتلای یک بازیگر سریالهای مهران مدیری به بیماری ام.اس و عدم توان در تأمین هزینه های درمانش منتشر شده و متعاقب آن هم برخی مخاطبان از مهران مدیری خواسته اند که به کمک وی بشتابد.

اینکه دستگیری از همنوع و در اینجا همکار از ریشه دارترین توصیه های اخلاقی بزرگان دین ماست و همین توصیه هم مخاطبان را واداشته از مهران مدیری بخواهند به کمک همکارش برود کاملا منطقی است ولی سوال اینجاست که چرا مدیران فرهنگی مملکت برای بهبود وضعیت این هنرمند بیمار و ده ها هنرمند سرشناس دیگر که از تأمین هزینه های درمان عاجزند تصمیمی بنیادی نمیگیرند؟؟

واسپاری تأمین هزینه های درمان هنرمندان به شرکتهای بعضا گمنامی که میخواهند با الصاق خود به هنرمندان برای خویش رزومه سازی کنند چقدر در ایجاد وضعیت فعلی برای هنرمندان بیمار موثر بوده است؟

وزارت ارشاد همه ساله از بودجه ای میگوید که برای تأمین هزینه های بیمه درمانی هنرمندان هزینه میکند. البته مدیران ارشاد هم راست میگویند چون واقعا بودجه ای هنگفت برای هزینه بیمه تکمیلی هنرمندان پرداخت میشود ولی مسأله آن است که شرکتهای بیمه واسطی که این بودجه ها را دریافت میکنند از حداقل کیفیت خدمات دهی برخوردارند.

چه باید کرد؟؟

به نظر میرسد یک الگوی امتحان پس داده حذف واسطه ها از مسیر درمان هنرمندان بیمار است.

فی المثل چرا یک بیمارستان یا لااقل کلینیک فوق تخصصی جامع برای هنرمندان اختصاص داده نمیشود؟؟ یا حداقل چرا وزارت ارشاد مستقیما در تعامل با وزارت بهداشت شرایط ارائه خدمات کاملا ارزان در چند بیمارستان و کلینیک جامع را برای هنرمندان فراهم نمیکند؟؟

در شرایط فعلی با صندوق اعتباری هنر هم مواجهیم که سالانه بودجه ای قابل توجه از ارشاد دریافت میکند برای خدمات رسانی به هنرمندان. آیا در ماجرای پیش آمده برای یک بیمار مبتلا به ام.اس کمترین واکنشی از سران همین صندوق دیدید؟؟ یادمان نمیرود که مدیر همین صندوق بلافاصله بعد از درگذشت یک هنرمند مشهور در خانه آن هنرمند مرحوم ظاهر شده بود و کلی هم عکس یادگاری گرفته بود با بازماندگان مرحوم.

سوال اصلی این است که چرا به جای تسلی دادن به بازماندگان هنرمندان مرحوم فعالیتهایی جامع و درجه اول صورت نمی پذیرد برای کمک به هنرمندان در قید حیات اما بیمار؟؟؟

چرا صندوق اعتباری هنر در قالب یک طرح پنج ساله و با صرفه جویی در بودجه دولتی شرایطی را فراهم نمیکند برای راه اندازی یک بیمارستان جامع برای هنرمندان؟؟

پول تأسیس بیمارستان را هم نداشته باشند یعنی قادر نیستند یک درمانگاه مجهز برای هنرمندان فراهم کنند که هنرمند بیمار لااقل دلخوش باشد به اینکه اگر بیمار شود درمانگاهی هست که با روی باز و بی چشمداشت پذیرش اش کند؟؟؟

انجام این کارها به شدت ساده و شدنی است اگر بخواهند که این کارها انجام شود به خصوص که الگوهایی مانند وزارتخانه هایی مانند نفت یا شهرداری ها و بانکها را داریم که با یک برنامه ریزی ساده کاری کرده اند که پرسنل شان به هنگام بیماری مشکلی در تأمین پرداخت هزینه های درمان نداشته باشند. چرا مدیران ارشاد و خانه سینما و خانه موسیقی و صندوق اعتباری هنر به فکر الگوبرداری از این الگوها نیستند؟؟؟ آقایان تا کی میخواهند فقط نظاره گر دردها و گلایه های هنرمندان بیمار باشند؟؟