سینماروزان/محمد شاکری:
➕خلق معما با دست گذاشتن روی تصادفی که حین آن یکی میمیرد و دیگری صامت(!) میشود
➕داستانی که روی کاغذ، بهمانند پاورقیهای اطلاعاتهفتگی میشود یک ربعی را صرف خواندن آن کرد
➖ اجرای دمدستی سکانس چپ کردن خودرو؛ انگاری که شاسی بلند را با پتک، قر کردهاند!
➖میزانسنهای ضعیف و پایینتر از حد انتظار برای فیلمی که وارد فجر شده!
➖بازی بد هدایت هاشمی و گلاره عباسی که حتی در تیپیکالترین سکانسها که گریه و زاری بالای گور باشد نتوانستهاند حس و حال سکانسها را منتقل کنند و زور میزنند که گریه کنند و بگریانند ولی نمیتوانند
➕بازیگران محلی گمنام خیلی خیلی بهتر از بازیگران سرشناس، ایفای نقش کردهاند؛ بهخصوص که در ادای کلمات با لهجه هم گرفتار ادا نشدهاند
➖لهجه بد همدانی؛ تقریبا در تمام بازیگران شناختهشده فیلم بهخصوص علیرضا ثانیفر و هدایت هاشمی.
➖شلخته، شلوغ، درهم برهم و بدون حتی یک پلان تمیز
➖گریمهای سطحی که نه تنها به خلق کاراکتر منجر نمیشود بلکه خاطره ذهنی مثبت مخاطب از بازیگران را مخدوش میکند
➖حتی آن قدر تهور نداشته که بهخاطر حمایتی که از فارابی گرفته سکانس کلیدی تصادف را تصویری کند!! بهجای تصویرسازی تصادف، دوربین را دور خود میچرخاند و فایل صوتی تصادف پخش میکند!!
?جوک
–نماهایی از پارکینگ راهنمایی و رانندگی در اینجا هم به چشم میخورد! نماهایی که پیشتر در #سه_کام_حبس و #شنای_پروانه دیده بودیم
–تا در قافیه روایت کم میآورد پناه میبرد به سکانسهای دعوا و درگیری و اشک و ناله
–دختری که پشت فرمان بوده و در جریان چپ شدن، حتی یک خراش برنمیدارد
–ماشین شاسی بلند چپ کرده و بعد دوباره به حالت اول برگشته!!
⁉️پرسش
–چنین فیلمهای ضعیفی را وارد جشنواره کردند و کنار فیلمهای مدعیان ۴۰ساله مالکیت سینمای ایران قرار دادند که کیفیت نداشته(!) آن مدعیان(!) دیده شود؟؟