سینماروزان: الحمدلله که در سایه فضای پیشروانهای که در سالهای اخیر از سوی معدود ژورنالیستها و رسانههای مستقل حیطه سینما شکل گرفته حتی آنها که زمانی جرأت طرح پرسش پیرامون منابع مالی پروژههای مشکوک را نداشتند نیز به قافله تکفیرکنندگان این پروژهها و صاحبان آنها میپردازند.
اگر این روزها گشتی در فضای رسانههای سینمایی بزنیم میبینیم که اغلب زوم کردهاند بر محمد امامی سرمایهگذار سریال «شهرزاد»؛ سرمایهگذاری که چهار سال قبل وقتی با شراکت محمدهادی رضوی داماد محمد شریعتمداری پروژه «شهرزاد»ی که ابتدا اسماعیل عفیفه پروانه ساختش را گرفته بود روی غلتک انداخت فقط این سینماروزان و یکی دو رسانه مستقل دیگر بودند که درباره اش نوشتند!
وقتی برای اولین بار در سینماروزان به صراحت درباره حضور داماد محمد شریعتمداری در تولید یک سریال خانگی گزارشی مبسوط ارائه کردیم(اینجا را بخوانید) نه از آن توئیتنویس متصل به ملکه(؟) خبری بود و نه آنها که این روزها داعیهدار شفاف سازی مالی پروژههای این سرمایه گذاران شده اند. بعدتر و زمانی که درباره صدور کارت تهیه کنندگی برای محمد امامی توسط خواهر همسر معمار سینمای گلخانه ای نوشتیم(اینجا را بخوانید) نه تنها این جماعت وسط لحاف گز کرده بودند بلکه برخی شان نیز مشغول برگزاری نشست برای همان سریال و مشاوره دادن به متنهای سرمایه گذاران بودند.
به هنگام اولین بازداشت محمد امامی باز خبری از این جماعت نبود و چهار سال بعد و تازه نه پس از بازداشت دوم بلکه پس از انتشار شرح اتهامات وی در دادگاه متهمان بانک سرمایه است که این جماعت منادی شفاف سازی سروکله شان پیدا شده. برای سینماروزان اسباب خرسندی است که به نوبه خود اسباب رشد تهور در این جماعت را فراهم کرده و باعث شده حالا آن قدر جرأت داشته باشند که پویش شفاف سازی مالی راه بیندازند ولی این شفاف سازی ابتر است به دلایلی که در ادامه میآید:
اول. آنها که این روزها منادی شفاف سازی شدهاند چرا همچنان جرأت ندارند بپرسند چه کسی برای امامی کارت تهیه کنندگی صادر کرد؟ و کدام مقام صنفی در جامعه تهیه کنندگان، دخترش را بدل کرد به بازیگر کاراکتری موثر در سریال «شهرزاد»؟
دوم. منادیان نورس شفافسازی چرا درباره شرکای سینمایی این سالهای امامی طرح سوال نمیکنند؟ چرا درباره همراهی حمید فرخ نژاد، سعید ملکان، مانی حقیقی، سعید سعدی و محمدحسین قاسمی با امامی و تولید «خوب بد جلف»، «ابد و یک روز»، «خوک»، «مغزها…» و «مصادره» حرف نمیزنند؟ «ابد و یک روز» همان فیلمی است که به ناگاه یازده سیمرغ جشنواره سی و چهارم فجر را گرفت؛ جشنواره ای که از ابوالحسن داوودی تا جمال ساداتیان و منوچهر شاهسواری در هیأت داوران آن حاضر بودند! هیچ کدام از این چهره ها حواسشان نبود سرمایه تولید فیلم را چه کسی فراهم کرده؟؟
سوم. منادیان نورس شفافسازی چرا درباره حمایت مجلات متبوع خویش از فیلمهای تولیدشده توسط این سرمایه گذار حرفی نمیزنند؟ چرا اینها از پرونده ویژه مجله خود برای «شهرزاد» صحبت نمیکنند؟ ایشان چرا از همراهی هممجلهایهای خود با محافل این سرمایه گذار چیزی نمیگویند؟ دقیقا بیایند و بگویند چه کسی بود که در یک مجله شبهانتلکت سینمایی(!) برای سریال امامی پرونده ای پر و پیمان تدارک دید؟
چهارم. چرا منادیان نورس شفافیت که از مجلهدرآورندگان برای «شهرزاد» تا یک فیلمساز سابقا همکار با آقازاده سیاسی و فیلمسازی که مدام با همکاری بانکها و فارابی فیلم ساخته را شامل میشود، مدام میگویند نباید فیلمهای اخیر امامی وارد جشنواره شود ولی نمیگویند امامی با کدام فیلمها متقاضی حضور در جشنواره شده؟؟ اگر واقعا متهور شدهاید رک و راست بگویید داداش کوچیکه کدام کارگردان با حمایت ایشان فیلمی ساخته که در بخش فیلم اولیهاست؟ اگر واقعا به دنبال شفاف سازی هستید بگویید کدام سریال ایشان با تهیهکنندگی یک نیروی سابقا ارزشی و اخیرا انتلکت بدون داشتن پروانه ساخت در مسیر تولید است؟ و همین تهیه کننده با کدام فیلم در بخش مسابقه فجر حاضر است؟
پنجم. منادیان نورس شفافسازی ورای اینکه باید بپرسند آیا بخشی از سرمایههای این متهم برای رد گم کردن به سمت حمایت از تولیدهای استراتژیک با مضمون قتل زنداداش یک تروریست یا تحقیر قتلهای زنجیره ای رفته تا اسباب تسهیل تولید سریالهای روتین اش را فراهم کند(؟) حتما در این باره هم طرح سوال کنند که اموال این سرمایهگذار الان کجاست؟ و آیا همان طور که در یکی از فیلمهای متبوع ایشان یعنی «مصادره» دیدیم آیا این اموال هم گرفتار مصادره خواهد شد یا از تمام اتهامات وارده تبرئه خواهد شد و به دامن پاک تولید بازخواهد گشت؟