پولاد کیمیایی با حمله به منفعتطلبان سینمایی-سیاسی بیان داشت⇐ ۱۷۰ سالن به “مطرب” دادهاند و فقط ۳۳ سالن به “معکوس”!/”مطرب” اصلاً در لیست اکران پاییز نبود ولی چون دردانه برخی از آقایان بود به یک باره روی پرده رفت!/فضا را بستهاند که راهی نباشد جز ساختن “مطرب” یا تولید فیلم ارگانی!؟/با این همه بریز و بپاش در سینما، هنوز نمیتوانیم بهطور همزمان دو ماشین در حال حرکت را نشان دهیم!/هفت میلیارد صرف “متری شش و نیم” شد ولی در دوگانگی باقی ماند!!/اصلاحطلبها، آدمهاییاند که در ظاهر از خیلی مسائل نان میخورند اما از خیلیها تندروتر و بدترند!!/روحانی به هنگام انتخابات از تمام هنرمندان استفادهاش را کرد ولی وقتی به قدرت رسید زد زیر تمام وعدههایش!
سینماروزان: پولاد آقازاده مسعود کیمیایی این روزها اولین فیلمش در مقام کارگردان با نام “معکوس” را روی پرده دارد؛ فیلمی در ژانر ماجراجویانه که با تمرکز بر پدیده ماشینبازی تولید شده.
پولاد سعی زیادی کرده که یک فیلم استاندارد بسازد ولی محدودیتهایش در اکران باعث شده به فروش مطلوبی نرسد. پولاد با انتقاد از تبعیضات اکران به “تسنیم” گفت: من کارگردان جوانی بودم و این سینما قدر نمیداند و به ما انگیزه نمیدهد کار بعدی را شروع کنیم؛ چرا که فقط 33 سینما “معکوس” را نشان میدهند و 170 سینما هم به “مطرب” اختصاص داده شده است. قرار بود “مسخره باز” را در گروه اول نشان دهند و بعد از آن فیلم من را جایگزین کنند ولی به یک باره “مطرب” را سرگروه کردند. این نوع اکران کردن اجحاف به امثال فیلم “معکوس” است. معلوم نیست چه کسی قضاوت میکند این فیلم خوب است یا بد و چنین سانسها و وضعیت اکرانی را به آن فیلم اختصاص دهید.
کیمیایی تصریح کرد: فیلم “مطرب” اصلاً در لیست اکران پاییز نبوده ولی چون دردانهای برخی از آقایان بوده خواستند الان این فیلم اکران شود. این رویهها به برخی از فیلمها لطمه میزند و آنها را نابود میکند. واقعاً با چه امیدی باید فیلم ساخت و از طرفی حال مردم خوب نیست از آلودگی هوا، بیکاری، گرانی، سختی و مشکلات؛ فضا را بسته اند و یا باید مطرب ساخت، فیلمی که فاقد ارزشهای سینمایی است و صرفاً برای این ساخته شده که بیخودی مردم را بخنداند و یا باید فیلم دولتی و نهادی و ارگانی ساخت که آن هم داستانهای خودش را دارد. با این تفاسیر در سینمای مستقل این طور کارها از بین میروند و به آنها اهمیت داده نمیشود.
وی افزود: من تجربه بازیگری در کارهای پیچیده و سخت داشتم و برای اولین بار آمدم در سینما و مخاطب را در معرض کار جدید، متفاوت و چالشی جذاب بگذارم. وقتی در شب پلانی بارندگی توأمان با مسابقه ورزشی را میبینند شاید ندانند باید چندین تانکر آب و در نبود امکانات جدید و تکنولوژیهای لازم سینمایی، چقدر کارگردان مراقبت کند تا مخاطب شاهد و ناظر این موقعیت باورپذیر باشد. هنوز هم با این امکانات و بریز بپاشها ، دو ماشین در حرکت را نمیتوانیم همزمان نشان دهیم و باید به فکر آوردن تکنیکهای جدید سینمایی باشیم نه اینکه در اختیار برخی قرار بگیرد و بس.
وی با اشاره به سینمای تنبلی که ادای روشنفکری درمیآورد، خاطرنشان کرد: من فکر میکنم سینمای ما در لاک خودش رفته، تنبل است و ادای روشنفکری درمیآورد. چون نمیتواند کار بزرگتری انجام دهد میترسد سراغ کارهای جدید، متفاوت و ژانرهای متنوع برود. به همین خاطر است در این سینما، ژانرهای پلیسی، وحشت و تاریخی نمیبینیم. افتادیم به جان فضایی که ادای روشنفکری دربیاورد.
کیمیایی به لزوم راهاندازی جریان سوم سینما اشاره کرد و گفت: باید در کنار این جریانهای موجود، جریان سومی راه بیفتد که سینما به سراغ کارهای جذاب برود و ژانر پلیسی عالی بسازیم معمایی و بار پژوهشی جامعی داشته باشد. من “متری شیش و نیم” را دیدم که میخواست این راه را برود و هزینه 7 میلیاردی هم صرف کرد ولی در دوگانگی باقی ماند!! نمیخواهم بگویم فیلم خوبی نبود اما به نظر من اسلوب ژانر پلیسی را رعایت نکرد و نکتهای که باید به عنوان گرامر اصلی فیلم مطرح میشد این بود که پلیسی اکتشافی انجام میدهد و تلاش میکند به آن آدم برسد و به تدریج این کشف و شهود به منصه ظهور میرسد اما در مدیریت صحنههای بعد، سرسری با این کشف و شهود برخورد میشود. ما که دلمان برای شخصیت نوید محمدزاده در قصه سوخت و حتی مخاطب با خودش میگوید چرا باید اعدام شود؟ اما این آن نتیجه مطلوب نیست، چرا که این شخصیت باعث بیچاره کردن عده کثیری در جامعه بوده است و فیلم در دوگانگی میماند.
پولاد کیمیایی در پاسخ به این سوال که چرا برخی بازیگران و چهرههای معروف در حوزههای مختلف هنری در جریانات سیاسی بازی دخالت میکنند، توضیح داد: برای ما هنرمندان همیشه این شکلی است که اگر حرفی نزنیم محکوم به سکوت و نبودن در کنار مردم میشویم و اگر حرفی بزنیم هم میگویند سلبریتیها گفتهاند! به هر حال اتفاقات اخیر، تلخ بوده است. در زمان انتخابات من شخصاً از آقای روحانی حمایت کردم؛ شاید بپرسید چرا حمایت کردم؟ عاشق چشم و ابرو و لبخند زیبای ایشان نبودم؟ ایشان آمد وعدههایی داد و گفت ما داریم برجامی را پیش میبریم که قرار است آزادی بیان بیشتری را در جامعه شکل دهد و من به عنوان جوان انقلاب که سال 1359 بدنیا آمدم و همهچیز را تا الان درک کردهام و اگر از من سوال کنید من تمام این سالها در کنار دیدگاه اصلاحطلبی بودم، نه اصلاحطلبها! اصلاحطلبهایی که الان هستند متأسفانه آدمهاییاند که در ظاهر از خیلی مسائل نان میخورند اما از خیلیها تندروتر و بدترند.
پولاد اضافه کرد: دیدیم آقای روحانی آمده و میگویند از تفکری نو نمایندگی میکند و میگوید من کلیدی دارم و میخواهم تدبیر و امیدی راه بیندازم. ما هم آمدیم از ایشان حمایت کردیم و ایشان رأی آورد؛ جامعه ما الان چهار سال است جریانی راه انداختهاند که هر روز مینویسند و میگویند شما باعث شدید! اگر ما اعتقاد به قانون جمهوری اسلامی داشته باشیم شورای نگهبانی دارد که صلاحیت ایشان را به عنوان رئیسجمهور اعلام کردهاند. چرا برای ما هشتک درست میکنند سلبریتی بیسواد و همهجا میزنید. چرا در جاهایی که لازم است از ظرفیت هنرمندان استفاده میکنید؟ حتی آقای روحانی هم همین کار را کرد و از تمام هنرمندان استفادهاش را کرد و وقتی به قدرت رسید زد زیر تمام وعدههایش.