پیشنهاد عجیب یک نویسنده: جلوي ماشين شمقدري و دوستانش بخوابيم و نگذاريم كه فيلم سردار سلیمانی را بسازند!!!
سینماژورنال: قابل پیش بینی بود انتشار خبری درباره فیلمسازی با محوریت بخشهایی از زندگی سردار قاسم سلیمانی بحث برانگیز باشد.
این بحثها آن قدر زیاد بود که در نهایت خودِ سردار وارد گود شده و به صراحت از این گفت که علاقه ای ندارد درباره او فیلم ساخته شود.
به گزارش سینماژورنال با این حال بحثها همچنان ادامه دارد و در تازه ترین مورد سیدعلی میرفتاح نویسنده و روزنامه نگار اصلاح طلب با نگارش یادداشتی طنزآلود در “اعتماد” از این گفته که نباید اجازه داد فیلم سردار ساخته شود.
این روزنامه نگار دلیل اصلی خود در این باره را به کیفیت پایین حادثه پردازی در سینمای ایران ربط داده و از این گفته که وقتی حتی نمی توانیم یک نمای اکشن درست و حسابی را در فیلمهایمان به تصویر بکشیم دلیلی ندارد به سراغ زندگی شخصیتی برویم که الگوی تعداد زیادی از جوانان است و ممکن است تصویرسازی بی کیفیت از او به این نمای الگووار لطمه بزند.
سینماژورنال متن کامل یادداشت سیدعلی میرفتاح را ارائه کرده است:
انگار “بن هور” و “ده فرمان” ساخته اند!
من هم موافقم كه پهلوان زنده را عشق است اما هر پهلوان زندهاي را كه فيلم نميسازند از زندگياش، يعني الان همه فيلمها ساخته شده و همه شخصيتهايمان به پرده سينما راه يافتهاند الا سردار سليماني؟ حالا اگر هاليوود بوديم و سينما توي مشتمان عين موم بود و هر چيزي را كه ميخواستيم به طرفهالعيني ميساختيم و مورد پسند دنيا واقع ميشد يك حرفي. يك جوري برنامه ميريزند كه هركس نداند فكر ميكند “بن هور” و “دهفرمان” كه نه، بلكه “بردمن” و “موسي” و “بوي هود” را اينها ساختهاند.
حتی یک تصادف معمولی را نمیتوانیم بازسازی کنیم…
من نميخواهم سينماي مليمان را بياعتبار كنم اما ما تصادف ساده و معمولي را عاجزيم كه در سينما نمايش دهيم. يك تعقيب و گريز معمولي را صد بار گاف ميدهيم تا نماي اولش را به آخرش بچسبانيم. كسي كه “تيكن” ميسازد حق دارد بيايد زندگي ژنرالشان را به تصوير بكشد اما كسي كه “توفان شن” ميسازد، سمت سردار سليماني نرود بهتر است.
فخیم زاده با آن ادعا چه افتضاحی درآورد
سردار كه جاي خود دارد توي تلويزيون از پس زندگي يك گروهبان ساده برنميآيند. درجه مهدي فخيمزاده در سريال عيدش چه بود؟ استوار؟ ستوان؟ حالا هرچه. مهدي فخيمزاده با آن همه واردي و اهن و تلپش بايد ميديديد كه چه افتضاحي درآمده فيلمش. من چند دقيقه ديدم كه در يك رستوران بيوك ميرزايي قرار بود با تير مهدي فخيم را بكشد. آبروريزي بود. هيچ نميفهميدي كي به كي است. “تيكن” را ميدادند اين دوستان ميساختند كل سيا را به خاك سياه مينشاندند. همه ترس من اين است كه سردار سليماني را بسازند و همين كارشان باعث شود كه داعش و غير داعش رويشان را زياد كنند و گستاخي كنند و… از عرض من نرنجيد.
با همه چیز شوخی کنید به جز سردار سلیمانی
من منكر سينماي ملي نيستم و توان رفيقان فيلمساز را هم واقفم. لذا در كمال تواضع عرض ميكنم بلكه خواهش ميكنم كه با همهچيز شوخي كنيد و درباره همهچيز فيلم بسازيد جز سردار سليماني. مگر ما چند سردار داريم؟ حالا بقيه چيزها زيادند و به نظرم به جايي برنميخورد كه چندين فيلم ضعيف بسازند…
یکی فیلم مناسبتی میسازد و کاربران به آن میخندند
يادم آمد يكي هست توي فضاي مجازي كه فيلمهاي مناسبتي ميسازد و به ايرج ملكي مشهور است. ظاهرا جدي و حساب شده ميسازد اما كاربران به آن ميخندند و نوع فيلمسازياش را دست مياندازند و برايش مضمون كوك ميكنند. عيب ماجرا اين است كه اين رفيق بزرگوار فاصله چنداني با فيلمسازان حرفهايمان ندارد و آنها هم همين تصنع و تكلف را درآثارشان دارند منتها قدريتر و تميزتر و حرفهايتر.
برویم جلوی ماشین شمقدری بخوابیم…
من البته حساب چند فيلمساز بزرگوار را كه آبروي هنر كشورند از بقيه جدا ميكنم اما با همه اينها معتقدم كه اگر شده برويم جلوي ماشين شمقدري و دوستانش بخوابيم نگذاريم كه فيلم حاج قاسم را بسازند. اين محبوبيت ارزان به دست نيامده و نبايد مفت و مسلم از دستش داد. اصلا سليماني هر چقدر از ديدهها پنهان باشد و جلوي دوربين نيايد هم براي خودش بهتر است و هم براي طرفدارانش و هم برايشأن نظامي مملكت. ما هرچه را كه در چنته داريم نبايد رو كنيم يعني حتي اگر ريدلي اسكات هم ميخواست چنين پروژهاي را پيش ببرد بايد جلويش را ميگرفتيم. سليماني كه رمبو و جيسون بورن نيست.
موضوع برای فیلمسازی کم نیست
ميخواهيد فيلم جذاب و اكشن بسازيد موضوع كم نيست. چرا از تخيل خود استفاده نميكنيد؟ سردار سليماني خود نماد صدها جوان و جوانپيري است كه موي خود را در عملياتهاي نظامي سپيد كردهاند و هركدام براي خود يلي هستند اما دخلي به فيلم و سينما ندارند و نميشود بلكه نبايد دراماتيزهشان كرد و به تقليد از هاليوود فيلمشان را ساخت.
کدام مضمون سیاسی را آبرومند کار کرده اند
بحث قداست و شأنيت اين بزرگان يك طرف بحث توان نظامي ايران يك طرف. باز برگردم به بضاعت فيلمسازيمان. فيلمهاي هستهاي تلويزيون را ببينيد. بيشتر باعث خنده و شوخي است. شما به من بگوييد دوستان ما كدام فيلم را خوب و جذاب ساختهاند و از پس كدام مضمون سياسي و نظامي آبرومند برآمدهاند تا بگذاريم با خيال راحت بروند سراغ موضوعاتي به اين مهمي و حساسي. واي به حالمان كه بخواهند عشق و عاشقي و درام را هم داخل در سينما كنند و رابطههاي عاطفي را هم به تصوير بكشند.
قاچ زین را بچسبید، اسب سواری پیشکش
عجله نكنيد. اين سينما با اين مخاطب كاري زمين مانده ندارد و ماموريتي در اين باره بر دوشش سنگيني نميكند. به همين فيلمهاي آپارتماني قناعت كنيد و قاچ زين را بچسبيد، اسبسواري پيشكش. گيرم كه خوب ساختيد. كيست كه بيايد ببيند؟ مگر “روباه” افخمي را كسي ميبيند؟ مگر شما براي كسي حوصله سينما گذاشتيد؟