پیشنهاد معاون اسبق رسانه ملی متعاقب ادعای تحریم صداوسیما از سوی دولت آمریکا⇐فضای تعامل با مخاطب را گسترش دهید
سینماروزان/محمدصادق عابدینی: چند روزي است بحث تحريم صداوسيما از سوي دولت امريكا مطرح شده است؛ تحريمي كه بعد از اغتشاشات روزهاي اخير مطرح شده و بيشتر از آنكه جنبه اجرايي داشته باشد، ظاهراً جنبه بلوف و ترساندن ايران را دارد.
«جوان» احتمال تحريم صداوسيما و تأثيرات آن را در گفت و گو با محمد اخگري، معاون اسبق برونمرزي سازمان صداوسيما بررسي كرده است.
چرا امريكا به دنبال تحريم صداوسيما است؟
واقعيت اين است كه صداوسيما چه در بعد داخلي و چه بعد برونمرزي به دليل پيگيري گفتمان انقلاب اسلامي از ويژگيهايي برخوردار است كه آن را به رسانهاي خاص تبديل كرده است، بهخصوص در بعد بينالملل مواضع و رويكردي كه صداوسيما دنبال ميكند به مذاق امپراتوري رسانهاي غرب خوش نيامده است؛ اتفاقاتي مانند قضيه فلسطين، نقش دولت استعماري امريكا در كل منطقه و حمايتهايش از گروههاي تكفيري و دولتهاي مرتجع عربي مثل عربستان يا سكوتي كه غرب در مقابل اتفاقات بحرين و يمن داشته، در حالي كه هميشه داعيهدار حقوق بشر بوده است!
پس دشمني با صداوسيما در اصل خصومت با كل نظام اسلامي است؟!
جمهوري اسلامي نقش اساسي در بيداري اسلامي دارد كه از زمان پيروزي انقلاب اسلامي ايران بعد بينالمللي پيدا كرده است و براي مخاطبانش در سراسر جهان داراي جذابيت است براي همين نظام سلطه تلاش ميكند از كوچكترين اتفاقاتي كه در ايران رخ ميدهد به نفع خودش بهرهبرداري كند؛ چيزي كه در روزهاي اخير شاهد آن بوديم و اخبار نادرست زيادي برخلاف ادعاهاي رسانهاي غرب مبني بر حرفهاي بودن و صداقت داشتن منتشر شد.
صحبت از تحريم صداوسيما تا چه حد ميتواند جدي باشد؟
طبعاً آنها هميشه تلاش كردهاند صداوسيما را تهديد و تحريم كنند و اين اولينباري نيست كه شاهد چنين بحثهايي هستيم. بعد از فتنه سال 88 هم شاهد بوديم كه «آفكام» شبكه پرستيوي را تحريم كرد. بعد از آن هم كل شبكههاي صداوسيما چه شبكههاي برونمرزي و چه شبكههاي داخلي كه در خارج از كشور نيز پخش ميشدند، براي مدتي تحريم شدند،اما هميشه صداوسيما راهكارهاي جايگزين داشته است.
رسانه ملي چه تدابيري براي مقابله با تحريمها داشته است؟
يكي از ابزارهایی كه در دست صداوسيماست، استفاده از فضاي وب و اينترنت است. اطلاعرساني بر بستر اينترنت بسيار گسترده بوده و نميشود با شيوههاي فعلي تحريمها، آن را محدود كرد. بهخصوص اينكه هر وقت شبكههاي ايراني تحريم شدند، استقبال و استفاده از وب سايتهاي آنها بيشتر شده است، مثل سايتهاي «پرستي وي» و «العالم» كه استقبال از آنها زياد شد. در يكي از اسناد منتشر شده در ويكي ليكس آمده است كه دولت عربستان مستقيماً دستور داده تا پخش شبكه «العالم» از ماهوارههاي عربي حذف شود. اين كار شايد براي فضاي ماهواره جواب دهد، اما در فعاليت بر بستر وب مشاهده كرديم كه مخاطبان شبكه خودشان پيامهاي آن را نشر دادند و به اشتراك گذاشتند. علاقهمندان به يك رسانه با اين كار نميگذارند صداي آن خاموش شود.
به سؤال قبل بازگرديم، صحبت از تحريمها تا چه حد ميتواند جدي باشد؟
بيشتر مانور تبليغاتي است. ميخواهند صداوسيما را بايكوت كنند. يكي از روشهاي قديمي غرب در مواجهه با رسانههاي مستقل همين بايكوت كردن است تا صداهاي مخالف را خاموش كنند. پرستي وي شعاري دارد كه ميگويد «صداي كساني است كه صدايي ندارند» آنهايي كه مخاطب اين پيام هستند،يعني كساني را كه در سراسر جهان نظام غرب امكان شنيدن صداي آنها را از بين برده، طبعاً به دنبال حقيقت ميآيند و رسانه را پيدا ميكنند، پس ميشود گفت كه عملاً تحريم تأثيري بر كار صداوسيما به خصوص در حوزه بينالملل ندارد، حتي فكر ميكنم صحبت از تحريمها يعني صداوسيما توانسته مؤثر عمل كند و چقدر كار حساس و درستي را انجام داده است و بايد از اين به بعد با ايمان بيشتر به اين كار ادامه دهد تا اين صداي مستقل راستين به گوش مخاطبان در سراسر جهان برسد.
كدام يك از فعاليتهاي رسانه ملي به خصوص در بعد برونمرزي باعث شده تا صحبت از تحريمها پيش كشيده شود؟
بارها و بارها صداوسيما اخباري را در جهان پوشش داده كه هيچ رسانه ديگري سراغ آنها نرفته است. وقتي ميگويم صداوسيما در اينجا مجموعه رسانههاي جبهه مقاومت است؛ اتفاقاتي مانند پيروزي مقاومت بر تكفيريسم در منطقه و رسوا كردن چهره كريه جريان تكفير و حاميان آن.
مهمترين ابزار صداوسيما براي بياثر كردن تحريمهاي احتمالي چيست؟
ما برودكست را به معناي ارسال فركانس از ماهوارهها تعبير ميكنيم، اما امروز با «وبكست» روبهرو هستيم. وب كستينگ به معناي قرار دادن صوت و تصوير روي وب نيست بلكه معناي اصلي آن «شيرينگ» يا همرساني است كه بر پايه پلتفرمهاي مختلف انجام ميشود. شبيه پلتفرمهاي OTT كه در تلويزيونهاي اسمارت (هوشمند) انجام ميشود. شركتهاي مختلفي هستند كه چنين پلتفرمهايي را ارائه ميدهند. به نظرم صداوسيما بايد بيش از پيش از نظر فني و محتوايي روي پلتفرمها كار كند. صرفاً نبايد محدود به استفاده از پلتفرمهاي جديد باشيم، بلكه مهمتر از آن محتوايي است كه ارائه ميشود. در «نيو مديا» محتواي حرفهاي در ايجاد جذابيت نقش اساسي دارد. مدل رسانهاي امروز ميگويند چه چيزي جذابيت براي كليك دارد؟ محتوا در فضاي مجازي زماني ارزشمند است كه مخاطب روي آن كليك كند، آن را لايك كند و در نهايت آن را به اشتراك بگذارد، ما به محتوايي «محتواي خوب» ميگوييم كه هر سه كليك، لايك و اشتراك را داشته باشد. اين محتوا بيشترين وزن را در ديدهشدن رسانه خواهد داشت. صداوسيما بايد روي محتواهاي كوتاه قابلنشر در رسانههاي موبايلي كار كند؛ محتوايي كه مخاطبانش خودشان آن را براي هم «شيرينگ» كنند. رسانه ملي بايد روي توليد محتواي «اينتراكتيو» تمركز كند و فضاي تعامل با مخاطب را گسترش دهد. در گذشته بعد از آنكه محتوا پخش ميشد، كار كارمند تمام ميشد و به خانهاش ميرفت، اما در فضاي تعاملي قبل و بعد از پخش است كه كار داريم. تازه كار كارمند رسانه با پخش محتوا وسيعتر ميشود بايد ارتباط با مخاطب را مديريت كند.
پس صحبت از تحريمها فرصتي براي استفاده بيشتر صداوسيما از فضاي مجازي است؟
تحريمها يك هشدار است. هشداري براي توليدكنندگان محتوا در صداوسيما كه روي فضاي مجازي بيشتر كار كنند. فضاي مجازي آنقدر اهميت دارد كه مقام معظم رهبري در حكم انتصاب رئيس رسانه ملي بر استفاده از آن تأكيد كردهاند. صداوسيما ميتواند با استفاده از همين فضا و توليد محتواي خوب تحريمها را بياثر كند.