1

چرا «دورهمی» در فرود تمام شد؟⇐از متن‌های تکراری تا وزن پایین مهمانان/از سوالات تکراری مجری تا سیامکی که کار خاصی نمیکرد و فقط بود که باشد!!!

سینماروزان/احمد رنجبر: خبر پايان توليد «دورهمي» خيلي وفت است به رسانه ها راه يافته اما تمام شدن پخش فصل دوم را پنج شنبه شب متوجه شديم. جايي كه شبكه نسيم در زيرنويسي اعلام كرد مسابقه «ادا بازي» شنبه ساعت 23 پخش مي شود.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «هفت صبح» هنوز خبري متقن درباره ادامه همكاري مهران مديري با تلويزيون رسانه اي نشده و همه چيز در حد گمان است؛‌ او در سينما مي ماند؟ به شبكه سه مي رود؟ «دورهمي» را ادامه مي دهد؟ سال پيش در برنامه «هفت» گفته بود برنامه هايي از جنس «دورهمي» را دوست دارد؛‌منتها آن زمان برنامه در اوج بود و با صلابت به پايان رسيد. نوروز فصل دوم آغاز شد؛‌ تنها تغييرات چشمگير آن كاهش بازيگران بود. دكور تغيير نكرد و خط سير اصلي «دورهمي» دست نخورد. پس طبيعي است كه آرام آرام رنگ تكرار بگيرد تا حالا در پايان فصل دوم از آن به عنوان برنامه اي ناموفق ياد كنيم.

در ادامه برخی از دلایل عدم موفقیت «دورهمی» مرور شده است:

آيتم هاي نمايشي

به دو دليل اصلي آيتم هاي نمايشي فصل دوم «دورهمي» موفقيت سري قبل را تكرار نكردند. علت اول كم شدن بازيگران است كه برغم برخي ايرادها كم كم به فهم و زبان مشترك رسيده بودند و هر كدام يك ويژگي براي جذاب كردن نمايش داشتند. در سري دوم ، فقط سيامك انصاري و سروش جمشيدي باقي ماندند و مه لقا باقري به اين جمع افزوده شد. انصاري كه كار خاصي نمي كرد و فقط بود؛‌ خانم باقري هم بعد از چند قسمت روي دور تكرار افتاد و اكت و بيانش به بار طنز آيتم ها كمك نمي كرد. وظيفه جذاب كردن آيتم هاي نمايشي در فصل دوم هم بر عهده جمشيدي (كاراكتر قيمت) بود. اين شخصيت در فصل اول گل كرد و تكيه كلامش «گل من» سر زبان ها افتاد. در سري دوم اين موفقيت به اندازه قبل تكرار نشد اما باز هم نتيجه تلاش جمشيدي به كار «دورهمي» آمد. حالات چهره و نوع بيان و نيز مختصات ذاتي اين كاراكتر پتاسيل گرفتن خنده را در هر قسمت داشت و وقتي متن هاي نمايشي خوب بودند او هم خوب بود.

متن ها

بخش عمده اي از موفقيت برنامه اي از جنس «دورهمي» مرهون متن آن است. آيتم هاي نمايشي،پلاتوها و گفت و گو با مهمان ها متن محور هستند و آن طور كه امير وفايي سرپرست نويسندگان گفته بود همه تلاش اين است كه از بداهه پرهيز شود. در فصل اول برگ برنده «دورهمي» سوژه ها و پرورش آن ها توسط نويسندگان بود. از وقتي اميرمهدي ژوله رفت و وفايي جاي او را گرفت، اصالت متن ها خيلي زود به چشم آمد. او و همكارانش تلاش مي كردند دنباله رو اتفاقات و شوخي هاي فضاي مجازي نباشند و خودشان پيشرو باشند. اين مهم اما رخ نداد. دليل اول را بايد در تكرار دانست؛‌بالا رفتن تعداد قسمت هاي برنامه باعث ته كشيدن سوژه ها و نيز متن هاي جذاب شد. پلاتوهاي مهران مديري جايي به چشم مي آمدند كه حاوي كنايه هاي سياسي بودند و آيتم هاي نمايشي غالبا توان خنداندن نداشتند. سوال هاي گفت و گو با مهمان ها هم يكنواخت شد و اگر مهمان در برابر سوال ها مقاومت مي كرد،‌مجري خلع سلاح مي شد.

مهمان ها

معضل اصلي برنامه هاي تلويزيون حضور چهره هاي تكراري است. تا جايي كه امكان دارد يك شب يك نفر را در دو برنامه متفاوت ديد. كم بوده اند برنامه هايي كه از چهره هاي تراز اول ميزباني كنند و يا پلن شان براي مواجه با مهمان ها متمايز باشد(مثل خندوانه).

برنامه «دورهمي» در بدو شروع مي خواست چالشي متفاوت با مهمان ها داشته باشد؛‌مثل زدن سبيل و تراشيدن موي سر و … اعتراض ها اما مانع شد. مديري رو به گفت و گوهاي روتين آورد و با عاريت از گفته هاي پيشين مهمان و نيز سوال هايي درباره خوشبختي و … سعي داشت مصاحبه هايي جذاب تحويل بيننده دهد. در اين راه موفق بود؛ منتها در فصل دوم اشتباه سري اول پررنگ تر تكرار شد و مهماني برابر او قرار گرفتند كه وزن برنامه را پايين مي آوردند.

مديري چه بايد مي كرد كه مصاحبه با مهمان هايي مثل مژده لواساني، پدرام كريمي، مجيد اخشابي،مريم معصومي، نگين معتضدي و … جذاب شود؟ او در برنامه هاي آخر هم دوستانش را از ياد نبرد و ميزبان نصرالله رادش، رضا نيكخواه و نادر سليماني شد.

استندآپ ها

از ابتداي آغاز برنامه «دورهمي» يكي از برگ برنده هاي آن پلاتوهايي است كه مهران مديري اجرا مي كند. بارها به اين مساله اشاره كرده و گفته ايم او جزو پيشگامان اجراي استندآپ در تلويزيون است و خيلي خوب مي تواند تماشاچي و مخاطب را سرگرم كند، به فكر وادارد و بخنداند. از نظر كيفيت اجرا، در فصل دوم هم او موفق بود و نمي توان از اين بابت خرده اي به اجرايش وارد كرد. لطمه اصلي از ناحيه متن ها به استندآپ هاي مهران مديري وارد شد. همان طور كه اشاره كرديم متن ها در فصل جديد رنگ تكرار گرفته بودند و به همين نسبت پلاتوهاي مديري هم تكراري شدند. منوال از فصل اول اين بود كه يك مساله محور شود و مديري به اين و آن طعنه بزند. او با طنازي، رفتار مردم را زير سوال مي برد و بلد است طوري نيش بزند كه به كسي برنخورد. پلاتوها جايي به چشم آمدند كه حاوي كنايه سياسي بودند و در باكس آخر به شكل مجزا درباره اش نوشته ايم.

حاشيه ها

اشاره كرديم استندآپ هاي مهران مديري وقتي به چشم مي آمدند كه نيش سياسي داشتند. او در فصل اول كم كنايه نزد اما در سري دوم تصميم داشت زبان مردم باشد. اولين حاشيه «دورهمي» فروردين رقم خورد كه مهران مديري به مسولان كنايه زد:« تحقیقات نشان داده است که پروسه تنبلی در سطوح بالا معمولا در یک بازه زمانی چهار ساله اتفاق می‌افتد، یعنی در دوره تبلیغات همه به شدت فعال و پر انرژی هستند و هر وقت تلویزیون را روشن می‌کنی مدام می‌گویند همه چیز درست می‌شود.» او چند شب مساله حقوق‌های نجومی را به چالش كشيد: «هیچی نداشتند، میلیونر شدند. » اين گفته ها حمله به دولت تعبير شد تا جايي كه چند ماه بعد توضيح داد: «چیزی که می گویم خصومت شخصی نیست. من زبان مردم هستم. » و در همين شب پاي مطالبات مردم را پيش كشيد: «هر کسی که یک رای داده شخصا مطالبه دارد. می خواهد که به آنچه گفتید عمل کنید.» آخرين حاشيه مديري دعوت از بازيگران فيلمش در دو شب پشت سر هم بود.