سینماروزان/پیمان اسماعیلی: سعید آقاخانی به همراه رضا عطاران جزو نامهای قابل اعتنا در عرصه سریالسازی طنز در سه دهه اخیر هستند و در عیار آنها همین بس که بازپخش چندینباره “متهم گریخت” به نویسندگی آقاخانی و کارگردانی عطاران همچنان جزو پرمخاطبترین محتواهای رمضان۹۹ است.
آقاخانی بعد از تجربه موفق فصل نخست “نون.خ” رفت به سمت ساخت فصل دوم سریال و با هوشمندی و با استفاده از بومیسازی و بهرهگیری از پتانسیل بازیگران بومی و کردتبار و تاکید بر لوکیشنهای زیبای مناطق مختلف کردستان و درآمیختن دردهای مردمان کرد با شیرینی و سادگی زندگی این قوم، خیلی زود توانست به اثرش هویت و کاراکتر بدهد.
سوای موفقیت آقاخانی در خلق موقعیتهای طنز با استفاده از شگرد جذاب و امتحان پس داده قرار گرفتن آدمهای خنگ، مشنگ و سربههوا و گیج در موقعیتهای کمیک، او توانست به ارائه مفاهیم انسانی و اخلاقی در سریالش بپردازد؛ مسالهای که در سریالهای این روزهای تلویزیون یا خیلی بااغراق و شعاری بدان پرداخته میشود یا اصلا بدان پرداخته نمیشود.
دلیل اصلی اینکه “نون_خ۲” توانست هم اشارات اجتماعی خود را داشته باشد و هم طنازی کند ولی “پایتخت۶” نه طعنههای سیاسیاش درآمد و نه طنازیهایش به دل نشست همین حفظ حریم اخلاقیات بود.
پردهدری “پایتخت۶” در توهینهای مداوم کوچکترها به بزرگترها، سمپات کردن کاراکتر ریاکار مرکزی داستان و ارائه تصویری شیرین(!) از یک قاچاقچی، ترویج زیادهخواهی، تمرکز بر دروغگوییهای مکرر در بطن داستان سریال که تبدیل به ویژگی شخصیتی تمام آدمها(!) شده و از همه بدتر ادای دین گاه و بیگاه نویسنده تازهکار سریال به فیلمفارسیهای گوگوش آتشین از “ماه عسل” و “همسفر” تا “در امتداد شب” چنان آش شوری ایجاد کرد که حتی دل مخاطبان قدیمی “پایتخت” را زد.
تندروی “پایتخت۶” کاری کرد که برخی سکانسهای دیدنی “نون.خ۲” نیز از ترس حاشیهسازی گرفتار ممیزی شوند ولی انگاری ممیزان حواسشان نبود آقاخانی بنای سریال خود را بر نمایش خوبی و بدی کنار هم قرار داده و برای همین طعنههای تند سریال هم دلزننده نمیشود.
سعید آقاخانی در “نون.ح۲” با انتخاب روستایی کوچک به عنوان مکان اصلی رخدادهای داستان، تلاش میکند در پس ارائه اثری سرگرم کننده و مفرح ، مروج فضائل و خصلتهای نیک و پسندیده اخلاقی باشد ولی نه شعاری و بهسبک راهپیماییها(!) که کاملا غیرمستقیم و با تحت تاثیر قرار دادن ناخودآگاه مخاطب و همین است که “نون.خ۲” را موفق کرد و “پایتخت۶” را شکستخورده.
ببینید آش چقدر شور شده که نویسندهها و منتقدان هم علنن خودسانسوری رو تبلیغ و ترویج میکنند.بیچاره و بینوا، ما مخاطبان…