1

چرا کارگردان «انزوا» به جای متوسلانی و سیروس الوند و «روی هاگینس» از رییس اداره نظارت تشکر کرد؟!

سینماروزان: کارگردان جوان “انزوا” که در نشست پرسش و پاسخ فیلمش گریسته و نه به خاطر تن و بدن سالمش و نه حتی سرمایه گذاری که بر روی چنین تجربه ای پرگاف پول گذاشته، بلکه بخاطر ریاست حبیب ایل بیگی بر اداره نظارت خدا را شکر می گوید یا زیادی طناز است یا زیادی آماتور.
طنازی این کارگردان تنها جایی که نمود دارد ابتدای فیلمش است و آن هم ناشی از شوخ و شنگی و بداهه پردازی مهران رجبی! پس می ماند فرض دوم که آماتوریسم این جوان است.
آماتوریسمی که در “انزوا” و با فریاد خود را می نماید؛ آماتوریسمی که کوشیده خلا درام را با تقطیع سریع، موسیقی گل درشت و استفاده از پوستر “جانگو رهاشده” در طراحی صحنه کاور کند!
آماتوری که نمی داند تقطیع سریع در متن ملتهب و دلهره آور و تریلینگ کاربرد دارد و نه در ساختاری بسته و پر از تکرار و اسپویل شده در همان یک ربع ابتدایی.

فیلم این آماتور یادآور کلی فیلم دیگر است؛ از سریال «فراری» روی هاگینس و اقتباس سینمایی اندرو دیویس از آن با بازی هریسون فورد گرفته تا «ذبیح» محمد متوسلانی با بازی بهروز وثوقی و “سنجر” سیروس الوند با بازی بهمن مفید و این اواخر «خودزنی» احمد کاوری با بازی امیررضا دلاوری!
با این حجم از یادآوری اصلا چگونگی پروانه ساخت گرفتن فیلمنامه ای تا این حد وامدار دسترنج دیگران جای سوال است.
اما کارگردان به جای پاسخ دادن به چرایی این همه شابلون گذاری نادرست در نشست فیلمش می گرید و باری تعالی را بخاطر رییس فعلی اداره نظارت سپاس می گوید.
این سپاسگزاری وقتی شبهه ناکتر می شود که نام برادرزاده رییس اداره نظارت را به عنوان مدیر فیلمبرداری این تجربه آماتوری می بینیم!
بر منکران حدیث “من لم یشکرالمخلوق لم یشکرالخالق” لعنت و ایرادی هم ندارد در شرایطی که همین امسال با ده ها متقاضی کارگردانی دارای رزومه روشن مواجه بوده ایم که پشت سد دریافت مجوز کارگردانی سینما مانده اند، یکی که توانسته از سد بگذرد سپاسگزار رییس اداره نظارت باشد.
پرسش اما اینجاست که چرا این جوان آماتور از امثال متوسلانی ها و اندرو دیویس ها و روی هاگینس ها که شابلونی جلوی روی وی گذاشته اند برای کپی-پیستی ولو نادرست سپاسگزاری نکرده؟