1

چه بر سر چهار دختری آمد که موهایشان را برای بازی در فیلم “کاناپه” تراشیدند؟/یکی جوانمرگ شد و بقیه…

سینماروزان/مهدی فلاح: بیتا بیگی بازیگر فیلم “کاناپه‌” ساخته کیانوش عیاری که به دلیل استفاده از پوستیژ برای زنان در نماهای داخلی، سالهاست مجوز نمایش نیافته در دلنوشته‌ای برای سینماروزان، از مرارت هایی نوشته که برای بازی در این فیلم متحمل شده و سرانجام حتی نتوانسته فیلم را روی پرده عریض یکی از این همه سینماهای کشور که به زودی تعدادشان به هزار میرسد، ببیند.

 

متن یادداشت بیتا بیگی که فارغ التحصیل ادبیات دراماتیک و دانش آموخته کارگردانی سینما است را بخوانید:

 

“کاناپه‌‌”ی کیانوش عیاری همچنان بعد از گذشت سالیان توقیف است؛ روایت اصلی این فیلم به زندگی طبقه‌ی متوسط ایران برمی‌گردد و تمام آن تضادها و خشونت‌هایی که زیر پوسته‌ی ظاهرا مدرن این زندگی خفته‌اند‌.

یک خانواده‌، کاناپه‌ای را از مد افتاده و غیر قابل استفاده می‌دانند و خانواده‌ی دیگر آن را چون محصولی ارزشمند، گرامی می‌دارند؛ هوشمندی کارگردانی چون عیاری در اینجاست که با دست‌گذاشتن روی یک «شیء» خشونت‌ها و تضادهای اجتماعی روانی جامعه‌اش را به چالش می‌کشد!

 

نقش اصلی فیلم، خودِ «کاناپه» است ! این گونه بازی کشیدن و بازی کردن با یک «شیء» آنقدر ساده و آنقدر پیچیده است که می‌تواند در دل سادگی‌اش عمیق‌ترین دردهای ما را به صحنه بیاورد چرا که دردهای عمیق بشری در ریشه‌ها به هم پیوند دارد و سرچشمه‌هایشان به طرز هولناکی شبیهِ به هم است!

 

فقط کافی‌است اشیاء«دست اول» و ارژینال از یک خانواده به به عنوان شیء«دست دوم » به خانه‌‌ای از طبقه‌ی اجتماعی دیگری سفر کند، آن‌وقت است که تمام ارزش‌های خانواده‌ی دوم به ارزش‌های «دستِ دوم» بدل می‌شود و همه‌ی عفونت‌های روحی و خشونت‌ها با آن شیء بیرون می‌زند.

 

روایت دیگر، زنان بازیگر فیلم هستند؛ عیاری می‌خواست انسان را همانند خودِ زندگی به صحنه بیاورد و از کاریکاتوری به نام زن با روسری در خانه! با روسری به رختخواب رفتن فاصله بگیرد و تصویری «انسانی» از «زن» را به صحنه بیاورد؛ تصویری که به او به مثابه‌ی بازیگر اجازه می‌دهد خودش را همانند خودش زندگی کند و بازی‌اش شبیه واقعیت انسانی‌اش باشد!

 

کارگردان واقع‌گرای ِفیلم تلاش کرد به یاری خِرد و دانشِ بی‌مانندش، با همه‌‌ی توان هنری‌اش و حتی با به کار گرفتن چیزی به نام موهای مصنوعی و کلاه‌گیس‌های مجوز گیرنده! به کاریکاتوری به نام زن_با روسری_در_خانه‌ی خودش پایان دهد!

بیتا بیگی بازیگر فیلم کاناپه به کارگردانی کیانوش عیاری
بیتا بیگی بازیگر فیلم کاناپه به کارگردانی کیانوش عیاری

ما بازیگرانِ فیلم، موهای واقعی‌مان را به «عشق ِسینما» از ته تراشیدیم. من-بیتا بیگی-موهای بلندی داشتم که دل کندن از آنها برایم آنقدر سخت بود که تا امروز «گیسِ بریده‌ام»را چون شی‌ء گرانبها نگه داشته‌ام ! من بیتا بیگی با شور جوانی نقشم را زیستم و موهایم را در پستوی خانه نهان کردم! به عشق اینکه حضور «زن» و هنرِ بازیگری زنان از پستوی خانه بیرون بیاید.

 

ما اما همچنان در پستوی خانه‌ی این سینماییم و کسی جان‌گذاشتن ما جلوی دوربین را ندیده است! ما از این‌جا رانده و از‌ آنجا رانده‌ایم. ما هم موهایمان را تراشیدیم، ساعتها گرما را تحمل کردیم-بازی کردن با کلاه‌گیس بارها از داشتن روسری سخت‌تر است…گاهی تا مرز حالت تهوع و بیماری می‌رفتیم- ما رنج را تحمل کردیم ، به یاری عیاری بزرگ و به خاطر جانی که گذاشتیم بازی‌هایی متفاوت از ما بیرون آمد که به زعم منتقدان علاوه بر اینکه کل اثر یکی از تاثیرگذارترین و بی‌نظیرترین کارهای سینمای ایران به شمار می‌رود در این میان بازی زنان دیگرگونه و در نوع خود بی‌نظیر است.

 

چه بر سر بازیگران یک فیلم و جوانی‌شان می‌آید وقتی از همه چیزشان از تار تار گیسوی‌شان، از سلامتی‌شان می‌گذرند و باز هنرشان در پستوی خانه نهان است و همچنان نهان است! فیلمی که مجوز نمی‌گیرد فقط فیلمی نیست که مجوز نگرفته است، زنده به گور شدن نور و صدا و تصویر و جوانی و شوق و انگیزه‌هاست!چه بر سرِ چهار دختری آمد که موهایشان را تراشیدند همین بس که یکی از ما -تینا عبدی-جوان‌مرگ شد و شاید اگر آن فیلم مجوز می‌گرفت او الان زنده بود…؟؟