سینماروزان: هرچند مدیران سینمایی ایران و به ویژه مدیر معزول سینما عشق و علاقه وصف ناشدنی به سینمای شبهروشنفکرانه فرانسه و کندی و سکون آن داشتند و حتی با صرف کلی هزینه یک گروه سینمایی کم مخاطب را هم راه اندازی کردند که دورهمی کپی برداران آن نوع سینما را تدارک ببینند اما اغلب کارگردانان جوان فرانسوی چنان که باید به این نوع سینما روی خوش نشان نمیدهند.
الیویر مگاتون کارگردان فرانسوی تباری که برای رهایی از آلودگی به جریان شبه روشنفکرانه فرانسوی، جذب صنعت فیلمسازی هالیوود شده و دنباله آثاری نظیر «تیکن» و «ترانسپورتر» را ساخت در گفتگویی با «تسنیم» انتقادات تندی را روانه جریان فیلمسازی شبه روشنفکرانه فرانسوی کرده است.
مگاتون با اشاره به «عبداللطیف کشیش» کارگردان تونسی تبار مقیم فرانسه که برای فیلم دگرباشانه«آبی گرمترین رنگ است» برنده نخل طلای کن۲۰۱۳ شد بیان داشت: یک کارگردانی وجود دارد به نام آقای «کشیش» که از هر کسی غیر از من در فرانسه بپرسید میگوید فیلمهای خیلی خوب داردو نخل طلا برده، چند تا سِزار برده است. همیشه در فستیوالهای بزرگ شرکت میکند؛ ولی به نظر من فیلمهایش از دم همه چِرت و پِرت است و برای یک فیلمِ «Film d’Art» ـ فیلمهای هنری و غیراَکشنی ـ در فیلم اولش ۷ میلیون یورو و فیلم دومش ۱۰ میلیون یورو و فیلم آخرش ۱۵ میلیون یورو هزینه کرده است. برای Film d’Art فرانسوی ۱۵ میلیون یعنی حقِ فیلمهای دیگر را خوردی و مثالهای فرانسویاش هم وجود دارد. کسانی که پولهای زیادی میخورند و در ادامه بازگشت و خروجی ندارند.
مگاتون ادامه داد: کشیش اکثراً کارهایش با الجزایر، تونس و مراکش است و فیلم «راز دانه» که سزار گرفت همه فکر میکردند فیلم فرانسوی است ولی بعداً زمانی که نامزد اسکار شد که از آن به عنوان کارگردان سومالیایی نام بردند!!!
الیویر مگاتون با نقد سینمای خسته کننده «ژان لوک گدار» اظهار داشت: گدار با این ایده آمد که ژانرهای دیگر را خراب کند تا ژانر خودش خوب شود. از استراتژی استفاده کرد که در خیلی از موضوعاتِ غیرسینمایی هم این روزها استفاده میکنیم. به نظرم اصلاً مشکلِ اجتماع ما این داستان است که وقتی میخواهیم کارِ خودمان شناخته شود. شروع میکنیم و کارهای دیگر را میکوبیم. وقتی خودش وارد سینما شد، گفت کارگردانهای دیگر نمیدانم دربارهٔ چه صحبت میکنند. اینها سینمای بورژوازی است. سینمای به دردنخور است و حالا امروز فیلمهای گدار خودشان بورژواترین فیلمها را میسازد.
مگاتون خاطرنشان ساخت: وقتی کسی به کن دعوت میشود معنیاش این نیست که فیلمش خوب است. برای ما فرانسویها مانند این است که یک کنفرانسی است و یک صندلی به نام آقای گدار رِزرو کردند و دلیل نمیشود که کیفیت فیلمش بالا باشد. آقای گدار نسخه فرانسویِ آقای حاتمیکیا است. کسی است که چون یک جایی پیدا کرده همیشه یک صندلی برای او رِزرو است و این به این معنی نیست که کیفیت فیلمهای او خوب باشد.
این کارگردان فرانسوی با نقد تفرعنی که گریبان امثال گدار را گرفته گفت: نمیدانم گدار چند سال سن دارد؛ ولی مطمئنم بیشتر از ۸۰ سال سن دارد یا ژان پیر موکی ۸۰ و اندی سالش است. سن اینها اینقدر بالاست و همچنان فکر میکنند نظرات ناب و خوبی برای سینما دارند؛ در صورتی که من ۵۰ و خردهای سال بیشتر ندارم فکر نمیکنم نظرات ناب و جدیدی برای سینمای فرانسه داشته باشم. آیا ادعایی که الان اینها دارند کارگردانهایی مانند اسکورسیزی و دو سه نفر دیگر که اینقدر موفق بودند و الان سنشان بالا رفته است دارند؟ آدمهایی مانند گدار آدمهایی هستند که ذهنشان جای دیگری است. اگر بخواهید یک موزهٔ کارگردانها تأسیس کنید از آنها استفاده کنید. من مشکلِ شخصی با آنها ندارم. اینها فقط خودشان را با سینمای امروز منطبق نکردند. اینها میتوانستند در این سن به جای اینکه بنشینند نظر بدهند و مدعی باشند، کلاس برگزار کنند و تجربیاتشان را انتقال بدهند و اگر امروز میبینیم فقط سینمای موج نو است که دارد در مدرسههای بزرگ فرانسوی درس داده میشود، آدمهایی مانند اینها را مقصر میدانم که برای هنرشان یک حالت انحصاری به وجود آوردهاند؛ در صورتی که میتوانستند بیایند در مدرسهها راجع به کارگردانان بزرگی مانند ملویل صحبت کنند به جای اینکه راجع به موج نو صحبت کنند.آنها باعث شدند چیزِ انحصاری به وجود بیاید و ذهنِ سینمای فرانسه را به سمت موجِ نو بسته نگه دارند.
مگاتون با اشاره به آثار مطرح آلن دلون و همکاریهایش با ژان پیر ملویل بیان داشت: وقتی فیلمهای او{آلن دلون} را میبینید لحظهای نیست که متعجب نشوید. سینمای واقعی است در صورتی که اگر با گدار صحبت کنید میگوید سینمای مسخره است و واقعاً مسخره است که اینها در جریان سینمای فرانسه بمانند. این همه کارگردانان جوان با ایدههای زیبا حضور دارند؛ ولی همچنانی آدمهایی مانند او از سینما جدا نمیشوند و همچنان در آن مسیر انحصاریشان هستند.