سینماروزان/محمد شاکری: نقطه عطف تاک شوی “سپنج” را باید همان کشف آسمانِ هستی دانست که از زبان محمد بهشتی شیرازی-از مهمانان برنامه- مطرح شد.
علی درستکار که میتوان در اجرا او را ادامه دهنده امثال محمد صالح علاء و محمدرضا شهیدی فر و در زمره مجریانی دانست که شعور را بر شور ترجیح داده اند در “سپنج” کوشیده راهی ایجاد کند برای ارتباط عامه با ادبیات نخبگی.
تاک شوی “سپنج” کم تيتر حاشیه دار ندارد ولی شگرد درستکار و فیلیمو-به عنوان عرضه کننده برنامه- آن بوده که حتی در وایرال محتواهای برنامه، هدف گذاری اصلی مبتنی بر حفظ اصالت را از دست ندهند.
مهمانان “سپنج” گاهی عیاردار و وزنه های حرفه های خویشند مثل علی نصیریان، قطب الدین صادقی، محمد بهشتی و ژاله آموزگار و گاه نیز غلبه نوعی سمپاتی سیاسی خاص در انتخاب آنان به چشم میخورد و درعین حال میتوان همچنان دایره انتخاب مهمانان را متنوع تر کرد و افراد کمگوی نخبه را به سمت و سوی فرش دوتکه سپنج هدایت کرد.
علی درستکار در اجرای سپنج، اثری از خودنمایی ندارد و حتی اگر مهمانان بخاطر کهولت سن در گفتگو،تعلل کنند او همچنان سکوت را پیشه میکند و سعی در رقابت با مهمان و جلو زدن ندارد. همین است که مهمان را به احترام متقابل واداشته و اعتماد افزایش یافته و گفتگو، رونق میگیرد.
“سپنج” که معنای موقت و عاریه را میدهد به دنبال آن است پاسخی بهینه بیابد بر اینکه برای بهبود زندگی عاریتی دنیا چه باید کرد؟ این پرسش گاه از یک نویسنده پرسیده میشود،گاه از یک بازیگر، گاه از یک جامعه شناس و گاه یک شاعر و گاه یک دانشمند.
آنچه پاسخ میدهند نه اینکه اهمیت نداشته باشد اما مهمتر آن است که “سپنج” و فیلیمو نشان میدهند که میشود حتی در سپهر سرگرمیزدهی فضای پلتفرمی، گفتمانهایی شکل داد که قدری بیشتر ما را به چیستی و چرایی زندگی از نوع ایرانی وادارد و در عین حال، وجه سرگرمکننده هم داشت.
آنچه محمد بهشتی شیرازی در “سپنج” درباره کشف آسمان از روی زمین گفت و اینکه هر موجودی میتواند آسمان خود را درک کند قبل از آن که به آسمان رود، میتواند موجزترین تعریف برای این برنامه باشد.