1

“کیهان” طرح کرد⇐اگر “فروشنده” رکورد زده یعنی پول ۲۰۰ هزار نفر از مخاطبان “سالوادور…” پس داده شده

سینماروزان: شائبه های مرتبط با رکوردزنی “فروشنده” اصغر فرهادی در گیشه ها مدام بیشتر می شود.

به گزارش سینماروزان در روزهای گذشته و  در شرایطی که برخی رسانه های نزدیک به فرهادی از رکوردزنی این فیلم حرف زده و به آمار سینماتیکت استناد می کردند گزارشی منتشر شد و البته در آن گزارش مشخص شد که مبتنی بر آمار پخش کنندگان “فروشنده” نه تنها رکورد نزده بلکه حداقل یک میلیاردی تا رکوردزنی فاصله دارد.(اینجا را بخوانید)

به تازگی روزنامه “کیهان” نیز با ارائه گزارشی که رگه های طنز دارد به طرح شبهه مرتبط با رکوردزنی متکی بر آمار فروش بلیت فقط در سینماهای مکانیزه پرداخته است.

متن گزارش “کیهان” را بخوانید:

حکایت برره‌ای فروش در سینمای ایران

روز 19 آبان بود که ناگهان پخش‌کننده فیلم «فروشنده» اعلام کرد این فیلم به توفیق دیگری در تاریخ سینمای ایران دست یافته (بدون آنکه لیست توفیقات قبلی ضمیمه این اعلام شود!) و با گذشتن از رکورد قبلی پرفروش‌ترین فیلم (14 میلیارد و 330 میلیون تومان) که متعلق به فیلم «من سالوادور نیستم» بود، به مقام پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران نائل آمده است.

میزان فروشی که در همان روز از سوی دفتر پخش فیلم یاد شده اعلام شد و در خبرگزاری‌ها هم انعکاس یافت، رقم 14 میلیارد و 600 میلیون تومان بود. این درحالی بود که 4 روز بعد وب‌سایت خبر آنلاین (از پایگاههای خبری وابسته به دولت) میزان فروش فیلم «فروشنده» را حدود 16 میلیارد تومان اعلام کرد. یعنی فیلم فوق‌الذکر در طی 4 روز، یک میلیارد و 400 میلیون دیگر فروخته بود!

به عبارت دیگر روزانه 350 میلیون تومان برای دیدن این فیلم بلیط فروخته شده بود که بطور متوسط آمار 35000 بیننده را برای هر روز رقم می‌زد. یعنی اگر بطور متوسط هر سالن سینما را با 100 صندلی فرض کرده و بر فرض محال هم فکر کنیم که این سالن‌ها در تمام مدت این 4 روز پر بوده و جای سوزن انداختن نداشته، بازهم 350 سالن سینما مورد نیاز  بوده تا این تعداد تماشاگر را جوابگو باشد.
با توجه به اینکه براساس آمار رسمی موسسه «سینماشهر» تعداد سینماهای فعال در کشور 212 با 315 سالن است، بنابراین برای به حقیقت پیوستن آمارهای یاد شده، حتما  138 سینما یا  35 سالن در طول این 4 روز ساخته شده یا از جایی قرض گرفته شده و یا در عالم رویا تحقق یافته است!

“فروشنده” به فروش دو ماه قبل “…آلبالو” هم نرسیده بود
البته برای فروش فیلم «فروشنده» این آمارها و تحرکات به اصطلاح پوچ از همان بدو اکران شروع شد که علیرغم خرید تمامی بلیط‌های سانس‌های اولیه (گویا حتی در ساعت 5/6 صبح)، بازهم اکثر سالن‌های نمایش‌دهنده به قول معروف پر از خالی بود!
اما نگاهی به آمارهایی که توسط مراکز رسمی و دفاتر فروش فیلم‌ها در ماههای قبل ارائه گردید، مسئله فروش «فروشنده» را مشکوک‌تر می‌کند! مثلا روزنامه سینما در شماره 176 مورخ 9 خرداد 1395 براساس آمار رسمی، میزان فروش کل فیلم «من سالوادور نیستم» را 15 میلیارد و 255 میلیون تومان ذکر کرده و 3 ماه بعد، آمار فروش این فیلم (که در نشریات همان زمان درج شد) حکایت از فروش 16 میلیارد و 150 میلیونی آن داشت. ضمن آنکه در همان زمان فروش فیلم «پنجاه کیلو آلبالو» 15 میلیارد و 50 میلیون تومان ذکر شده بود.

یعنی در همان روزی که دفتر پخش فیلم «فروشنده» رکورد‌شکنی تاریخی آن را با 14 میلیارد و 600 میلیون تومان اعلام کرد، براساس آمار ارائه شده، آن فیلم حتی به رقم فروش دو ماه قبل فیلم «پنجاه کیلو آلبالو» هم نرسیده بوده! اگرچه در آن تاریخ فیلم اخیر از اکران برداشته شده بود.)

اگر “فروشنده” رکورد زده یعنی پول 200 هزار نفر از مخاطبان “سالوادور…” پس داده شده
حالا نگاهی به آغاز این مطلب و ادعای پخش‌کننده فیلم «فروشنده» در رکورد شکنی تاریخی این فیلم که البته مورد تایید برخی وب‌سایت‌های خبری و نشریات و حتی دفاتر فروش هم قرار گرفت، بیندازید و آن را با آمارهای دو ماه قبلش مقایسه نمایید. با یک حساب ساده متوجه خواهید شد که در طی دو ماه،میزان فروش فیلم «من سالوادور نیستم» از 16 میلیارد و 150 میلیون تومان به رقم 14 میلیارد و 600 میلیون تقلیل یافته است! یعنی حدود یک میلیارد و 550 میلیون تومان کم شده است! آیا چنین موضوعی امکان دارد؟!

بله ممکن است! البته فقط یک راه داشته وآن اینکه حدود 200 هزار نفر از تماشاگران فیلم «من سالوادور نیستم» به پخش‌کننده آن  فیلم مراجعه کرده و پول خود را پس گرفته اند! به همین سادگی! چرا؟ برای اینکه فیلم «فروشنده» بتواند رکورد تاریخی خود را با هر امکان و به هر وسیله‌ای اعم از دوپینگ تماشاگر و بلیط و گیشه و پخش‌کننده و … بزند!

در قسمتی از سریال تلویزیونی «شب‌های برره»، پایین برره ای‌ها، آب رودخانه را به روی بالا برره‌ای‌ها بسته بودند. شخصیت اصلی داستان که به این منطقه تبعید شده بود، پرسید چگونه چنین چیزی ممکن است؟ مگر می‌شود آب از پایین به بالا برود؟ در پاسخش می‌گفتند اینجا برره است دیگر!