سینماروزان: تعدد جشنهایی که به دنبال هم در خانه سینما برگزار میشود و از آن سو افزایش مدام دامنه جشنواره هایی که با بودجه نهادهای دولتی و شبهدولتی در کشور ما برگزار میشوند موجب آن شده که روزنامه اصولگرای «کیهان» در گزارشی صریح به انتقاد از بریز و بپاش میلیاردی این محافل بپردازد آن هم در حالی که پرفروش ترین فیلم سینمای ایران خیلی که هنر کند فقط ۳ تا ۴درصد جامعه ایران را به سینماها بکشاند.
متن گزارش «کیهان» را بخوانید:
برپایی جشنهای تکراری از جیب مردم
هنوز جشن کارگردانان سینما به پایان نرسیده که جشن منتقدان از راه رسیده است و بعد جشن دنیای تصویر و اینک در انتظار جشن خانه سینما نیز هستیم. ضمن اینکه جشن فیلمهای کوتاه و مستند و همچنین انیمیشن را هم در طی همین مدت قلیل پشت سرگذاردیم. البته جشنوارههای ریز و درشت به اصطلاح تخصصی و غیر تخصصی مانند جشنواره کودکان و نوجوانان هم برگزار شده و برخی دیگر نیز مانند جشنواره فیلم کوتاه، رشد و سینما حقیقت نیز در راه هستند، ضمن اینکه بازار تجلیل و تقدیر و تحسین هم به مناسبتهای مختلف گرم است و در هر مناسبتی جشن و سور و ساتی برپاست!
اغلب شرکتکنندگان و هیئتهای انتخاب و داوری و برگزیدگان و مجریان و اهداءکنندگان جوایز و … در این جشن ها و جشنواره ها هم اگر یکسان نباشند، مشابه بوده و سلیقهها هم تقریبا یکی است. از همین روی تقریبا از همه این مراسم مختلف محصولات و نتایج همسان بیرون میآید!
اما آنچه ورای همه این دهها و صدها جشن و مراسم در طی یک سال رخ مینمایاند، هزینههای هنگفتی است که تا چند صد میلیون و حتی رقمهای بالای چند میلیارد تومان هم میرسد و بعضا گفته شده که مجموع این هزینه ها چند برابر کل بودجه ساخت فیلمهای یکسال سینمای ایران است! البته غالبا بهانه این است که یک ریال از بودجه دولتی استفاده نشده و همه آن توسط حامی مالی تأمین گردیده است. ولی به جز اینکه اغلب حامیان مالی یاد شده دولتی بوده یا به نوعی به دولت و یا موسسات شبه دولتی متصل هستند و به هر صورت از جیب ملت هزینه میکنند، سوال اینجاست که چرا بایستی چنین هزینههای کلانی صرف برگزاری این تعداد کثیر مراسم و جشنهای تکراری شود که حاصل اغلب آنها، یکی است؟!
چرا برای سینمایی که مخاطبان پرفروشترین فیلم آن را حداکثر سه تا چهار درصد از جمعیت این مملکت تشکیل داده و بیش از ۹۵ درصد جمعیت ایران اساسا تماشاگر سینما نیستند، و از این منظر به هیچ عنوان سینمای مردمی تلقی نمیشود، مردم باید هزینه کنند تا مثلا عوامل فیلمهای آن جایزه بگیرند، شبی را جشن برپا کرده و بریز و بپاش کنند.
چرا باید ازکیسه و جیب مردم، معارضان و معاندان با همین مردم و ارزشها و باورهایشان را به روی صحنه این مراسم و جشن ها آورده و برایشان دست زده و نازشان را بکشند؟!
نمی شود حالا که سازمان و ارگانی وجود ندارد تا سر و سامانی به این افسارگسیختگی جشنواره ای دهد و اغلب موسسات و نهادها و ادارات هم برخود واجب میبینند بودجههای سرگردان خود را صرف بخشهای فرهنگی کنند، دست از سر جشن و جشنواره بازی و تقدیر و تجلیلهای تکراری برداشته و برای اموری به مصرف برسانند که حداقل بخشی از اختلال موجود در دستگاههای فرهنگی را التیام بخشیده یا لااقل به آنها دامن نزند؟!