یادداشت یک منتقد باسابقه در رثای اشکان منصوری (خبرنگار مرحوم)⇐کدام یک از افرادی که اکنون برای مرگ اشکان منصوری گریبان چاک میکنند، به هنگام حیات، یاریاش دادند؟/فلان تهیهکنندهای که کلی از سکانسهای بازی این جوان را حذف کرد تا دستمزدش را ندهد، چگونه رویش میشود که نام این مظلوم را بر زبان بیاورد؟/بهمان تهیهکنندهای که با وعده دروغ از اشکان بیگاری کشید از خود شرم نمیکند که ریاکارانه در مرگش جامهدرانی میکند؟/او که نمیتواند حق شخصی خود را از استهزاکنندگان بگیرد چگونه بهدنبال احقاق حق اشکان است؟/چرا مدعیان انساندوستی و مدیران شعارگو بهجای ارسال پیام تسلیت برای مردگان، به یاری زندگان گرفتار نمیشتابند؟/چرا در زمانی که اشکانها زندهاند، حالشان را نمیپرسید؟
سینماروزان/سیدرضا اورنگ(منتقد و روزنامهنگار پیشکسوت): جماعت حاشیهپرداز و مرده پرست، کی میخواهند دست از اعمال ناپسند خود بردارد؟ تا کی میخواهند تابوتی را بر دست گرفته و از حمل آن برای خود نان و نامی به دست بیاورند؟
به گزارش سینماروزان و به نقل از “ملانصرالدین”، چرا فعالان هنری وقتی در قید حیات هستند، حالی از آنان نمیپرسند و به اوضاع معیشتی شان رسیدگی نمیکنند؟
عده ای معدود، چون کرکس و کفتار در کمین نشستهاند که جسم بی جانی را بیابند تا از آن ارتزاق کنند! بارها و بارها این اتفاق افتاده و بارها و بارها نیز اتفاق خواهد افتاد،اما جماعتی که حیات خویش را در ممات دیگران می بینند،دست از رفتار، گفتار و کردار ناشایست خویش نکشیده و نخواهند کشید، زیرا منفعت شان در مرگ دیگران است.
اشکان منصوری مدتها بود که با بیماری دست و پنجه نرم میکرد و توان مالیاش آنچنان نبود تا بتواند خویش را سر پا نگهدارد، کدام یک از افرادی که اکنون برای مرگ اش گریبان چاک می کنند، یاری اش دادند یا دست دوستی به سویش دراز کردند؟ کدام یک مرهم بر زخم دل و جسم اش نهادند؟اصلا چه کسی سراغش را گرفت و حالی از او پرسید؟
فلان تهیهکنندهای که کلی از سکانسهای بازی این جوان را حذف کرد تا دستمزد این جوان سربه زیر را ندهد، چگونه رویش میشود که نام این مظلوم را بر زبان بیاورد، چه رسد به اینکه برایش منافقانه اشک حسرت بریزید؟
بهمان تهیهکنندهای که با وعده دروغ بازی در فیلم از اشکان بیگاری کشید تا اخبار فیلم هایش را خبررسانی کند،اما وعده هایش هرگز عملی نشد،از خودش شرم نمیکند که ریاکارانه در مرگش جامه درانی میکند؟
ای مدیری که سازمانت به بهانه ساخت فیلم کیلو کیلو پول مردم را به افراد پولدار سینما میدهد،اما حاضر نیست ریالی به سینماگران و اهالی رسانهای که گرفتار بیماری و بیکاری هستند بدهد، چگونه میتوانی در فراق اشکان اشک بریزی و در فضای مجازی و کذایی از محسنات او بگویی و در مرگ جانسوزش شک ایجاد کنی؟
ای مدیر رسانه! برای این جوان چه کردی؟ آیا بعد از گذشت سال ها که برای شما خبرنگاری می کرد،ارتقای مقامش دادی؟ بر عایدیاش چیزی افزودی؟ مرهمی شدی بر دردهای جسمی و روحی اش؟ اگر این کارها را نکرده ای،چگونه در مرگش می توانی شیون کنی و آه حسرت بکشی؟
ای خبرنگاری که حتی نتوانستی حق خود را از استهزاکنندگان بگیری، چگونه درخواست تشکیل کمپین میدهی؟خودت در گرفتن حق ات عاجز بودی و هستی،حال می خواهی برای اشکان کمپین خونخواهی و حق گیری راه بیندازی؟چرا هنگامی که بیمار بود و به قول برادرش اشتباه پزشکی رخ داده بود ،کمپین راه نینداختی تا جانش را نجات دهی؟حالا که مرده و روی در نقاب خاک کشیده،کمپین به چه کارش می آید؟
دوستان و همکاران! می دانید که به تک تک شما ارادت دارم و همه را از خودم میدانم. همیشه گفته ام و باز می گویم که باید زرنگ باشید و هشیار تا مغفول مرده پرستان و ریاکاران نشده و بازیچه دست شان نشوید!
امروز هم خبرنگاران و روزنامهنگاران بسیاری در بدترین شرایط معیشتی به سر میبرند، چرا این مدعیان انساندوستی و برخی از مدیران فرصتطلب و شعارگو به یاری زندگان گرفتار نمیشتابند؟حتما باید کسی دیگر بمیرد تا اشک ریایی بریزند؟ الان که زنده هستند برای شان کمپین راه بیندازید.
ای کاش به جای ارسال خیل تسلیتها، در زمان حیات دستش را میگرفتند یا به او روحیه و دلداری میدادند.
عزیزان خبرنگارم! عدهای منفعتطلب و مردارخوار عادت کردهاند تا کفن مردگان را پرچم مقاصد شوم خود کنند و در هوا بچرخانند، شما با آنان همراه نشوید. آزاده باشید و راه آزادی و استقلال پیش بگیرید.
اشکان عزیز! همان گونه که در زمان حیاتت، وعدههای دروغ را شنیدی و دیدی و باور نکردی،اکنون نیز پیامها و اشکهای دروغین را ببین و بشنو، اما باور مکن.