یک تهیهکننده تلویزیون مطرح کرد⇐چرا در سریالسازی، قائم به شخص هستیم؟/چرا همه سریال “سلمان” به میرباقری ختم میشود یا مثلا تمام سریال “موسی” به حاتمیکیا؟/اگر خدای نکرده وسط ساخت سریال “سلمان” اتفاقی برای میرباقری بیفتد، سرانجام این پروژه چه خواهد شد؟/ “بازی تاج و تخت” در چند فصل و با کارگردانهای مختلف ساخته شد و نه با یک شخص!/حتی در ترکیه هم سریالهایشان را با یک گروه کارگردانی تولید میکنند!/باید یاد بگیریم سریالهایی مثل “موسی” را با زمانبندی مشخص و با گروه کارگردانی به سرانجام برسانیم!
سینماروزان/مصطفی پورکیانی: یکی از تولیدات مهم تلویزیون برای مخاطبان، ساخت سریالهای الف ویژه و فاخر است که معمولا با صرف هزینههای بالا و با گروه تولید و بازیگران فراوان تهیه و تولید میشود.
به گزارش سینماروزان و به نقل از روزنامه وطن امروز، نکته مهمی که در زمینه ساخت چنین سریالهایی مطرح است، مدت زمان طولانی چندین سالهای است که صرف ساخت آنها میشود و در زمانهای که مخاطب در معرض انتخاب بهروزترین سریالهای متنوع ایرانی و خارجی است، ساخت چنین سریالهایی با همان روشهای مرسوم و قدیمی و زمانبر، منطقی و تجاری به نظر نمیرسد؛ اگر چه برای ماندگاری در تاریخ، ساخت چنین سریالهایی مهم است. از سویی گذشت زمان و فرسایشی شدن آن قطعا بر خروجی و کیفیت نهایی کار اثر میگذارد.
مجید مولایی تهیهکننده سریالهایی مانند “نابرده رنج”، “هفتسنگ”، “چرخ فلک” و “بانوی عمارت” در گفتگو با روزنامه وطن امروز درباره چرایی فرسایشی شدن تولید سریالهای فاخر سخن گفته است.
متن گفتگوی مجید مولایی با وطن امروز را بخوانید:
* اصولاً زمان زیادی صرف ساخت سریالهای الف ویژه و فاخر در تلویزیون میشود. میرباقری مختارنامه را در ۸ سال ساخت و الان که یکی دو سال از شروع فیلمبرداری سریال سلمان میگذرد، گفته شده ۴ تا ۵ سال دیگر این سریال به کنداکتور پخش میرسد. به نظر میرسد در مقایسه با هالیوود و حتی ساخت سریال در کشورهای همسایه، ما زمان بسیار بیشتری را صرف تهیه سریالهایمان میکنیم تا جایی که ممکن است در زمان پخش، چه از نظر کیفیت و چه قصه و همراهی مخاطب، دیگر آن استقبال لازم را به همراه نداشته باشد. به نظر شما چه دلایلی باعث شده تا این اتفاق بیفتد؟
مهمترین دلیلی که باعث این اتفاق شده تا در سریالسازی در مقایسه با هالیوود وضعیت کاملا متفاوتی داشته باشیم، این است که ما ساخت سریالهایمان قائم به شخص است. مثلا ما از آقای داوود میرباقری میخواهیم تا سلمان را برایمان بسازد و گویا همه سریال سلمان به میرباقری ختم میشود یا مثلا تمام سریال موسی به حاتمیکیا، در حالی که در هالیوود ساخت سریال اساسا بر دوش یک فرد نیست. سریالسازی در این جایگاه، فرمت و ساختاری دارد که یک فرد قدرت و توانایی ساخت آن را به تنهایی ندارد. به عنوان مثال سریال «بازی تاج و تخت» در چند فصل و با کارگردانهای مختلف ساخته شد و آنها هم که در زمانبندی فصلهای آخر طبق برنامهریزی جلو نرفتند، با کاهش کیفیت از نظر مخاطبان همراه شدند. سریالی با آن حجم کیفیت و ساخت قطعا با برنامهریزی دقیق و گروهی ساخته خواهد شد تا مخاطبان خود را نگه دارد.
* معمولاً خواست و سلیقه مخاطب در ساخت چنین سریالهایی فراموش میشود.
بله! چون شرایط مخاطب بشدت در حال تغییر است و او مدام در حال دیدن فیلم و سریالهای متفاوت است؛ قطعا سلیقه مخاطب با 6-5 سال دیگر متفاوت خواهد بود. ما ناچاریم یاد بگیریم که در سریالسازی نگاه حرفهایتر و بهروزتری داشته باشیم و برای این کار لازم است قائم به فرد نباشیم و فرد را به یک سیستم و گروه سریالساز تبدیل کنیم؛ چه در حوزه فیلمنامه و چه در حوزه اجرا. متاسفانه ما در حوزه فیلمنامه نتوانستهایم بهروز باشیم که سریالی را که تولید میکنیم توسط متخصصان متنوع تولید شود؛ در هالیوود یک نفر مخصوص نوشتن پایلوت است، یک نفر فقط ادیت استوری میکند، نفر دیگر عهدهدار شخصیتپردازی و کاراکترهاست و نوشتن دیالوگها بر عهده فرد دیگری است و یک گروه فیلمنامه را تهیه میکنند که در نهایت توسط گروه کارگردانی این نوشته مدیریت میشود تا طبق برنامهریزی از پیش تعیینشده کار جلو برود. هیچکدام از این موارد در سریالسازی ما رعایت نمیشود و به همان سبک قدیمی گذشته در حال تهیه سریال هستیم. شما فکر کنید اگر خدای نکرده اتفاقی برای آقای میرباقری وسط ساخت سریال سلمان بیفتد، سرانجام این پروژه چه خواهد شد؟ این مدل سریالسازی در کارهای فاخر به نظر منطقی، درست و بهروز نیست.
* یکی از انتقادات تهیهکنندگان چنین سریالهایی ماجرای کمبود بودجه است که به گفته آنها زمان ساخت سریال را طولانیتر میکند. نظر شما چیست؟
معمولا در سریالهای فاخر، برآورد مالی دقیقی از ابتدا روی کاغذ نوشته نمیشود و شما نمیدانید مثلا ساخت سریال حضرت موسی با این عدد ساخته خواهد شد، چون درباره سریالی صحبت میکنید که قرار است در 6-5 سال ساخته شود و در این زمان وضعیت تورم، هزینهها و موارد اینچنینی اصلا قابل برآورد نیست. معمولا در این سریالها همیشه یک خط بودجه برقرار است و هزینه میشود تا ساخت سریال تمام شود که این هم ریشه در همان عدم برنامهریزی دارد. ما باید یاد بگیریم که این نوع پروژهها را با برنامهریزی و در زمانبندی مشخص و معقول و با تیم کارگردانی یعنی چند کارگردان و نویسنده به سرانجام برسانیم. اینها همه تجربههایی است که در هالیوود و حتی ترکیه انجام شده است که برای تولید از گروه کارگردانی استفاده میکنند و نه شخص. ما چارهای نداریم جز اینکه به سمت حرفهای شدن در تولید و اجرا حرکت کنیم.
* امکانات و زیرساختهای ما چقدر در طولانی شدن این پروژهها اثرگذار است؟
یکی دیگر از مشکلاتی که در این زمینه ما درگیر آن هستیم و خود را بهروز نکردهایم و بسیار اهمیت دارد، استفاده از جلوههای ویژه رایانهای در ساخت سریالهاست. هنوز بخش زیادی از سریالهای الف ویژه ما در میدان و جلوی دوربین ساخته میشود. ما خیلی مسلط به امکانات استودیویی و ویژوال نیستیم. درصورتی که وقتی پشت صحنه سریالهای بزرگ را میبینیم، حجم زیادی از سریالهایی مانند «بازی تاج و تخت» با استفاده از همین تکنولوژیهای رایانهای ساخته میشود ولی ما خیلی از این ابزارها استفاده نمیکنیم؛ با اینکه برخی مدعی استفاده حرفهای از این امکانات هستند اما چون هنوز در بوته آزمایش قرار نگرفتهاند، کارگردانهای ما هنوز به آنها اعتماد ندارند و ترجیح میدهند تا همه چیز جلوی چشمشان و دوربین ضبط شود و همه اینها دست در دست هم میدهند تا ما نتوانیم یک پروژه جدی سریالسازی داشته باشیم.
***