یک رسانه اصلاح طلب درباره سریال «بانوی عمارت»⇐ميخواهند با «حريم سلطان» رقابت كنند و براي اين رقابت، فهم تاريخي و هنري را فاکتور گرفتهاند!/براي هر دقيقه از این سريال مثلا تاريخي، کلی هزینه ميشود ولی نه ساختار حرفه ای دارد و نه حرفی برای گفتن!!/چرا کارگردان نخواسته به آثار فاخر تاریخی نگاهی بیندازد و در مسیر استانداردها گام بردارد؟
سینماروزان: در روزهایی که عزیز الله حمیدنژاد مدتها بعد از بیکاری در سینما با سریال “بانوی عمارت” به تلویزیون آمده به ناگاه نامش به عنوان چهره ای قابل تقدیر در جشنواره فیلم فجر اعلام شد!
به گزارش سینماروزان درباره “بانوی عمارت” ولی حرف و حدیث زیاد است و کم نیستند رسانه هایی که سطحیت تاریخی آن را به چالش کشیده اند.
روزنامه اصلاح طلب “اعتماد” درباره این سریال نوشت: مگر ميتوان چشم بر سريالِ «بانوي عمارت» بست كه با هزينه هنگفتي توليد شده و مخاطباني را هم با خود دنبال كرده است. شايد باورتان نشود اما براي هر دقيقه از همين سريال مثلا تاريخي، براي همه صحنههاي قدم زدن بانو كه از بيرون به اندروني ميرود، ميليونها تومان(؟) فاكتور ميشود. حاصل اين هزينه سرسامآور براي بازيگرانِ نوپايش كسب كردن شهرتهاي فستفودي و اينستاگرامي ميشود، اما مازاد اين توليد براي ما مردم هيچ چيزي نيست؛ نه به ما انديشهاي ياد ميدهد و نه ما را وادار به انديشيدن ميكند، نه ساختاري حرفهاي دارد و نه حرفي براي گفتن، نه به ما فهمي از تاريخ ميدهد و نه درام جذاب و استواري دارد.
این روزنامه ادامه داد: ساسا مشخص است كه خود دستاندركاران اين توليد هم فهمي از تاريخ و هنر ندارند. شما را ارجاع ميدهم به صحبتهاي يكي از بازيگران اصلي اين سريال؛ هماني كه فهمش از «اثرِ درام تاريخي» آنقدر است كه از بازي كردن زنان دماغ عملي در نقشهاي تاريخي نه تنها دفاع ميكند، بلكه در ادامه ميگويد: اثر {هنري} بايد جذابيت بصري داشته باشد و ما مستندنگاري نميكنيم! اگر ديگر دستاندركاران اين اثر با او هم عقيده و همدل نبودند قطعا خود را از اين سخن مبرا ميكردند و با سكوت خود مهر تاييد بر آن نميزدند. از كنار سخن اين بازيگر نبايد به سادگي گذشت، سخن او بازنمايي سطحي از كار فرهنگي در كشور است كه با خرجِ ميلياردها پول حاصل ميشود. قطعا كارگردان كار هرگز از او نخواسته تا به آثار فاخر تاريخي نگاهي بيندازد و از او بخواهد كه در مسير نزديك شدن به استانداردها قدم بردارد؛ به او بگويد كه اعجوبهاي مانند «ژان ژاك آنو» وقتي ميخواهد «به نام گل سرخ» را بسازد دو تن از بزرگترين فيلسوفان معاصر دين و چندين تن از متخصصان قرون وسطي را به عنوان مشاور به خدمت ميگيرد، بارها «صومعه» اي كه لوكيشن اصلي فيلم است را سنگ به سنگ ميسازند و بالا ميبرند و چندين بار خراب ميكنند تا آنچيزي شود كه بايد بشود. اما براي بازيگر سريال بانوي عمارت، احتمالا نه كارگردان از او خواسته و نه براي تهيهكننده صرف ميكند با اين همه هزينههاي ميلياردي چنين مته به خشخاش بگذارد.
“اعتماد” افزود: آنها ميخواهند كه با «حريم سلطان» رقابت كنند و براي اين رقابت، بهقولِ آقاي بازيگر، به جذابيت بصري نياز است نه فهم تاريخي و هنري. اگر چنين محصولي را بر فرض محال كسي با سرمايه شخصي ميساخت، ميشد بيتفاوت از كنار آن گذشت اما اينها كالايي است ساخته شده با هزينههاي عمومي؛ هزينههايي كه ميتوانست بهجاي آن صرفِ هزارانِ كار ضروري ديگر شود. بانوي عمارت و كليت صداوسيما از اين حيث است كه بايد براي همه و بهخصوص اهل نظر مهم باشد. نقد بانوي عمارت عار نيست، عار بيتفاوت بودن در برابر اين حجم ابتذال است.