سینماروزان: واقعیت دراماتیک دهه نودی جامعه ایران آن است که ایرانیان خسته از راست و چپ سنتی به فکر جریان سومی هستند که به جای خودی و غیرخودی ساختن، تمام مردم را به حساب آورد و شرایط توزیع عادلانه فرصتها را میان همگان و صرفا براساس قابلیت فردی و نه وابستگیهای نسبی و سببی فراهم سازد.
به گزارش سینماروزان این واقعیت که نمود هشداریش را در سینمای این سالها هم کم و بیش دیده ایم همچنان جای تحلیل و ارائه راهبرد سینمایی دارد به خصوص حالا که محسن صفایی فراهانی از سران اصلاح طلبی و یکی از مدیران فوتبالی محبوب دو دهه اخیر هم بر آن صحه گذاشته است.
محسن صفایی فراهانی در همایش اصلاحات و چالشها بیان داشت: اصلاحات حزب نيست که مانيفست داشته باشد؛ اين يک مشي است که ۲۰ سال پيش شروع شده و تا امروز ادامه دارد. امروز من نااميد نيستم. زماني که خودم دانشجو بودم، اگر يک اعلاميه را ميخواستيم تکثير کنيم، با دستگاهي بود که بيشتر از ۱۰۰ نسخه نميشد تکثير کرد، اما شما بهدليل ميزان و نوع و سرعت اطلاعاتي که به شما ميرسد، دائما در جريان قرار داريد.
او درباره خطوط قرمز اصلاحات ابراز كرد: اشتباه اين است که اصلاحات را حزب ميبينيم. احزاب مرامنامه و خط قرمز دارند. مردم جامعه که رويکرد اصلاحات دارند بايد بگويند خط قرمزشان چيست؟ اگر کليت آنها خط قرمز دارند پس چنين خطي هست.
اين نماينده مجلس ششم با اشاره به ناآرامیهای ديماه ابراز كرد: در ديماه با من مصاحبه کردند، گفتند خيليها اين شعار را ميدهند. گفتم اگر شما از همانها بپرسيد، قانون و حقوق و کرامت خود را قبول داريد؟ اگر بگويند بله، پس دنبال اصلاحات هستند. چون اين هدف اصلاحات است که از خواسته مردم و حضور مردم تمکين کند. آنچه در اين ۲۰۰ سال دنبال ميکرده، همين بوده است. انتهاي مشروطيت چيست؟ حکومت مردم.
او اضافه کرد: آنچه شما در ديماه ديديد بروز و ظهور اين مشکلات بود. از آن سمت همانطور که رهبري هم گفت عدالت مغفول واقع شده است. چون عدالت رعايت نشده، تعدادي شرايط مطلوب دارند و بسياري شرايط نامطلوب. طرز فکر مردم باز شده و حقوق خود را ميشناسند و نگران خودشان هستند. عامل اين نگراني را در ميزان مهاجرت ميبينيد. اين ميزان از دوران جنگ هشت ساله بيشتر است. اين نشان ميدهد افراد حقوق خود را فهميدند و فرايندهايي را ميبينند که نگرانند.
او ادامه داد: ما هميشه فکر ميکنيم اصلاحات بايد متولي داشته باشند. مردم از احزاب اصلاحطلب جلو افتادند چون واقعيت زندگي خودشان است. دليلي وجود ندارد که تصور کنيم حتما اين احزاب اصلاحطلب حاکمان پرقدرتي در جامعه ميشوند، چهبسا گرايشهاي ديگر مردم در جامعه بروز کند.
اين نماينده مجلس ششم با تأكيد بر اينکه اصلاحات منحصر به گروه خاصي نيست، تصريح کرد: اينطور نيست که يک گروه سياسي فقط انحصار اصلاحات را داشته باشند. تاجزاده و بقيه مواضع خود را ميگويند. نه شما مريد آنها هستيد و نه لزوما آنها خواستار بهقدرترسيدن هستند.
صفاييفراهاني با بيان اينکه بايد شاهد بلوغي در مردم باشيم که بدانند يک اقليت محدود نميتوانند آنها را مهار کنند، خاطرنشان کرد: اگر به اين شرايط برسيم، مردم برنده شدهاند. مشي اصلاحطلبي براي کل مردم است. نهايت اصلاحطلبي يعني همين که مردم حاکمان خودشان باشند. جوامع توسعهيافته چه کردند؟
اين فعال سياسي اصلاحطلب با بيان اينکه مردم هدايتگر خاصي مدنظرشان نبود ولي خواستار حق بودند، ابراز كرد: اين موضوع براي کشوري است که سابقه تاريخي هم ندارد. شما سه هزار سال سابقه داريد. پس ميشود با تداوم پيگيري حقوق مردم کاري کرد. نبايد تصور کنيم اصلاحطلبي منوط به احزاب اصلاحطلب است. همه مردمي که دنبال حقوق خود هستند، اصلاحطلبند.
صفاييفراهاني اضافه کرد: اگر خط قرمزي در سيستم جامعه ميخواهد مطرح شود، خط قرمز جامعه است. اين خط قرمز مبنايي ميشود براي خوب و بد اما چون اصلاحات حزب نيست، نميتواند مرامنامه داشته باشد و يک چيزهايي را رد و قبول کند. بايد از ذهن خود بيرون کنيم که خاتمي يک خط قرمز بنويسد و خط قرمز بگذارد. اگر يک روز حزب تشکيل دهد، درست اما تا وقتي حزبي ندارد خاتمی هم يکي از آحاد مردم است و بايد تمکين کند.
او درباره وضعيت ارائه ليست از سوي جريان اصلاحات در انتخاباتها يادآور شد: اين ايراد واقعا وارد است؛ چه در رابطه با مجلس و چه شوراها. مردم به تعدادي از افراد رأي دادند، چون مورد حمايت اصلاحطلبان بودند و خاتمي هم به ناچار پشت آنها درآمده بود اما حزب يا جامعه مدني زماني تأثيرگذار است که شکل سازمانيافته داشته باشد.