1

یک منتقد و مدرس سینما بیان کرد: از روزگاری که پای سیاست به سینما باز شد، فرهنگ از سینما جلای وطن کرد!/کسانی عهده دار سینما شده اند که نه برای فرهنگ ارزش قائلند و نه برای اعتقادات!/ آنچه این روز‌ها بر سینما حکم می‌راند، نگاه‌های سیاسی متصل به ثروت مافیا و پولشویان است!!/سینمای ایران نیازمند معماری نوین است!

سینماروزان: چند سالي است در فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی دیگر کمتر خبری از روحیه جوانمردی، مروت و گذشت در قصه ها و قهرمانان فيلم ها پیدا می‌شود.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “جوان آنلاین” سینمای دهه ۶۰ و ۷۰ مملو از قهرمانانی بود که روحیه پهلوانی جوانمردی و از خودگذشتگی داشتند، اما رفته رفته با غلبه جریان روشنفکری بر سینمای ایران این قهرمان‌ها نیز از پرده رخت بر بستند و جای خود را به شخصیت‌هایی شکست خورده، درمانده، مایوس و در در کار خود مانده، دادند. در طرفی دیگر نیز از سریال‌های نظیر «پهلوانان نمی‌میرند» و «پدر سالار» که از مهمترین ویژگی‌های بارز آن‌ها اخلاق و پهلوان منشی بود رسیده‌ایم به یک مشت سریال آبکی با شخصیت‌های منفعل و دور از خانواده.

از همین رو با جبار آذین، منتقد و مدرس سینما درباره اینکه سینما و تلویزیون چه نقشی در ترویج اخلاق و روحیه جوانمردی در جامعه دارد گفت و گو کرده‌ایم.

جبار آذین، منتقد و مدرس سینما در خصوص کمرنگ شدن روحیه جوانمردی و پهلواني  در سينماي ايران بويژه شخصیت‌های اصلی فیلم‌ها به «جوان آنلاین» می‌گوید: به نظر من از روزگاری که پای سیاست و تجارت به عرصه فرهنگ و هنر و به ویژه سینما باز شد، به ناگزیر فرهنگ از حوزه فرهنگ جلای وطن کرده است.

آذین می‌افزاید: با حضور و نقش پر رنگ سوداگری، رفاقت و تجارت و همچنین دور شدن اداره سینما از معیار‌ها و ملاک‌های فرهنگی و باور‌های جامعه کسانی عهده دار سینما شده‌اند که نه در امور فرهنگ و سینما صاحب تخصص بوده‌اند و نه اینکه برای اعتقادات ، سلیقه و دیدگاه‌های جامعه ارزش قائل بوده‌اند. از همین رو تولید فیلم‌های با محتوا و ارزشی به مرور جای خود را به آثار سطحی و سبک و بی محتوا داد تا گیشه‌ها از آن بی هنران، علف‌های هرز، مافیا و سوداگران باشد.

این مدرس سینما تصریح می‌کند:«معتقدم سالهاست که دیگر به جز مواردی اندک به همت برخی سینماگران متدین و متعهد ما شاهد آثار شاخص و ارزشمند که دارای استاندار‌های سینمایی و فرهنگی باشند در سینما نیستیم. به عبارت دیگر آنچه این روز‌ها بر سینما حکم می‌راند، نگاه‌های سیاسی، جناحی و بی هنری است که از فیلتر قدرت و ثروت مافیا و پولشویان سینما می‌گذرد. به همین دلایل است که سینما به حال خود رها شده و اغلب به گونه بازار مکاره و محلی برای کسب ثروت، موقعیت و قدرت و شهرت درآمده و کمتر مدیر و هنرمندی را می‌توان یافت که برای مسائل فرهنگی، معنوی و اخلاقی امتیازی قائل باشد.

آذین ادامه مي دهد: روشن اینکه آنچه در سینمای کنونی کشور حرف اول را می‌زند، فرهنگ، اخلاق، انسان و دین مداری نیست بلکه لودگی، تمسخر، همجمه به فرهنگ، ارزش‌ها و آرمان‌های جامعه است.در جامعه‌ای که اعتقادت و باور‌های دینی، ملی، انسانی و اخلاقی در آن سلطه دارد می‌طلبد که فرهنگ و هنر و سینمای آن هم بازتاب این گونه نگرش‌ها و خواست‌ها باشد و در جهت ارتقا سینما بکوشد.

جبار آذین، منتقد و مدرس سینما در خاتمه تاکید می‌کند: سینمای ایران به معماران و معماری نوین که با فرهنگ و سلیقه و انتظارات جامعه و سینماگران همسو بوده و از مسیر واقعیت‌ها و ارزش‌ها عبور کند، نیازمند است.