یک گمانه تازه درباره فصل چهارم «هفت»⇐انتخاب مجری از میان شهیدیفرد یا گبرلو!!
سینماروزان: در روزهایی که همه جور شنیده ای درباره آینده برنامه «هفت» ار تعطیلی کامل برنامه تا واگذاری اجرا به یکی از سینماگران مطلوب مدیریت سینمایی شنیده میشود روزنامه فرهنگی-اجتماعی «هفت صبح» در گزارشی گمانههای تازهای را درباره فصل چهارم «هفت» مطرح کرده است.
به گزارش سینماروزان براساس این گمانه یکی از دو گزینه محمود گبرلو و محمدرضا شهیدی فرد است که اجرای فصل چهارم «هفت» را برعهده خواهد گرفت و این برنامه در نزدیکی جشنواره سی و ششم روی آنتن خواهد رفت.
متن گمانه زنی «هفت صبح» را بخوانید:
طبق پيگيري و براساس خبرهاي درگوشي که به هفت صبح رسیده، تمايل تلويزيون و سازمان سينمايي براي اجراي برنامه «هفت» محمدرضا شهيدي فرد و محمود گبرلو است. چرا مي توان به اين شايعه اعتماد كرد؟
دو روز پيش خبري در رسانه ها منتشر شد كه رسول صدرعاملي گزينه اصلي اجراي «هفت» است. در تحليل آن آمده بود سازمان سينمايي به طور مستقيم در محتواي برنامه مشاركت دارد و خط دهي هفت عملا در اين سازمان شكل ميگيرد. ديروز نوشتيم صدرعاملي تمايلي به اجراي «هفت» ندارد و اين گزينه منتفي است. از آن سو سازمان سينمايي واكنشي درباره مشاركت در ساخت «هفت» نشان نداده و طبق پي گيري كه انجام داديم مشخص شد اصل خبر صحت دارد. در حين پي گيري خبري ديگر دستگيرمان شد كه محمدرضا شهيدي فرد و محمود گبرلو گزينه هاي اصلي اجراي «هفت» هستند و شانس دومي البته بيشتر است. با كنار هم قرار دادن نشانهها مي توان شايعه را نزديك به واقعيت دانست و به اين نتيجه رسيد انتشار خبر اجراي صدرعاملي وسيله اي براي پرت كردن حواس ها به سمت ديگر بوده است.
حتما نخستين پرسش شما اين است كه چرا از ميان گزينه هاي متعدد نام محمد رضا شهيدي فرد و محمودگبرلو بيرون آمده. يك جواب كوتاه و روشن دارد: اين دو اهل حاشيه نيستند. يعني فارغ از اين كه كيفيت اجراي آن ها چيست، براي تلويزيون و سازمان سينمايي ، عدم جنجال مقدم از هر نكته ديگري است. «هفت» فريدون جيراني و بهروز افخمي بارها و بارها به جنجال كشيده شد اما محمود گبرلو در طول مدت حضور سعي مي كرد دل «همه» را بدست بياورد. حتما اين ويژگي به تنهايي امتياز مثبت نيست ولي خب نظر مسولان تاكيد بر پرهيز از هياهو است. در مقابل اما علاقمندان، دو هفت ِديگر را موفق تر و برنده تر مي دانستند.
نياز به يادآوري نيست كه محمدرضا شهيدي فرد نه تنها در قياس با محمود گبرلو كه در ميان خيل نامزدهاي اجراي هفت، گزينه مطلوب تري است. براي اين كه پي ببريم او چه مجري خوبي است؛ تماشاي يك قسمت از «چهل چراغ» كه اين شب ها روي آنتن شبكه سه است، كفايت مي كند. از قضا خيلي از مهمان ها چهره هاي سينمايي بوده اند و شهيدي فرد تسلطش را بر اين حوزه بار ديگر به رخ كشيد. كمي به عقب برگرديم؛ او علاوه بر اين كه مجري اختتاميه و افتتاحيه هاي سينمايي بوده، اجراي نشست هاي خبري جشنواره سي و سوم فجر را هم در كارنامه دارد. او در اين نشست ها نشان داد در زمين نقد، مجري آرامي است و با رعايت انصاف و در نظر گرفتن شرايط سوال ها را مطرح مي كند. اين همان مشخصه اي است كه مطلوب سازمان سينمايي و صدا و سيما است كه در كنار توانايي شهيدي فرد، از او يك مجري بدون رقيب مي سازد. ديگر نقطه قوت شهيدي فرد را از ياد نبريم؛او در زمينه برنامه سازي جزو چهره هاي شاخص تلويزيون بحساب مي آيد و بارها توانايي اش را در اين زمنيه نشان داده.«مردم ايران سلام»، «پارك ملت» و البته «خندوانه» استاندارهاي برنامه سازي تلويزيون را جابجا كردند. با اين اوصاف شكي نمي ماند او گزينه بهتري است اگر خودش بپذيرد و جمع بندي درباره اش صد در صد باشد.
محمد رضا شهيدي فرد اهل مجادله است و نشان داده در اين كار توانايي دارد اما به اقتضاي شرايط پرهيز مي كند. در مقابل محمود گبرلو ذاتا مجري آرامي است و اهل همرايي. در دوران تصدي «هفت» هر گاه خواست گفت و گوي جنجالي انجام دهد تيرش به سنگ خورد و ترجيح داد كنار مهمان بايستد نه در مقابل او. نتيجه آن كه از حيث حضور چهره هاي شاخص ، برنامه او بالاتر از هفت جيراني و افخمي مي ايستد. سينماگران مي دانستند تريبوني در اختيارشان هست كه مي توانند حرف خود را بزنند؛ ولو اين كه مجري سوال ديگري پرسيده باشد! گبرلو حتي پاي رخشان بني اعتماد را به تلويزيون باز كرد اما بعد از برنامه كسي نگفت چرا مجري با او چالش كرده. از آن طرف هنوز مدتي از حضورش در «هفت» نگذشته بود كه مسعود فراستي را كنار گذاشت تا اين گونه سايه حاشيه از برنامه دور و دورتر شود. با مانيفست صدا و سيما و سازمان سينمايي گزينه اي بهتر از او هست؟ هر چقدر اهالي رسانه و برخي از سينماگران بگويند «هفت» خنثا مي شود، گبرلو براي مسولان در قياس با حاشيه هاي بيشمار «هفت» افخمي ارجح است.
در درواني كه محود گبرلو هفت را روي آنتن مي برد، بارها ايرادهاي فني اجراي او و خود برنامه را شرح داديم و فعلا از بازخواني شان پرهيز مي كنيم. در اواخر حضور او، دايره انتقادها تنگ شده بود و غالب رسانه ها رويه برنامه و مجري اش را زير سوال بردند. اتفاقا سويه انتقادها ،صرفا خنثا شدن «هفت» نبود بلكه از اساس نوع برنامه سازي و اجرا ايراد داشت. در نهايت با تعويض مديران تلويزيون، محمود گبرلو هم كنار گذاشته شد. واكنش رسانه ها و سينماگران در برابر اين انتخاب چه خواهد بود؟
حالا به بحث ابتدايي برگرديم و به شكل مصداقي دليل تمايل سازمان سينمايي به سمت محمود گبرلو رو واكاوي كنيم. بخشي از آن تعامل و همراهي با سينماگران و عدم تسلط در وورد به مسائل حاشيه اي است كه ذكرش رفت. علاوه بر اين سازمان سينمايي يك تجربه موفق همكاري با گبرلو داشته. او در جشنواره سال پيش فجر هم، مجري نشست هاي نقد و بررسي فيلم ها بود. اتفاقا از روز اول، حاشيه ها كليد خورد و با اعلام نامزدها به اوج رسيد. محمود گبرلو اما با خونسردي حواشي را كنترل مي كرد و رفتارش به گونه اي بود كه گويي نماينده سينماگران است نه سازمان سينمايي. مثلا وقتي ساره بيات تعارض ديدگاه داوران را پيش كشيد و خواست سند رو كند، گبرلو همراهي اش كرد و گفت اين نوع رفتارها با سينماگران زيبنده نيست. سياست او كه دل همه را بدست مي آورد مطلوب سازمان سينمايي است. از آن سو عدم ورودش به مباحث جنجالي باعث شده حتي آن دسته از مديران تلويزيون كه مخالف حضورش در هفت هستند، نظرشان را تجديد كنند.
يك نشانه عيني ديگر مي گويد محمودگبرلو به صندلي «هفت» نزديك تر شده. او بتازگي به مساله قهر مهدي فخيم زاده از سينما دو ورود كرده و در صفحه اينستاگرام خود يادداشتي به اشتراك گذاشته:«چه عواملی باعث می شود دریک برنامه زنده تلویزیونی یک هنرمند پیشکسوت صحنه گفتگو را به عنوان اعتراض ترک می کند. این تحلیل را برای بهتر شدن و باتجربه شدن تهیه کنندگان و مجریان محترم عرض می کنم. وقتی هنرمند پیشکسوتی همچون آقای فخیم زاده برای یک بحث کارشناسی دعوت می شوند لازم است تمام محورهای گفتگو زمان گفتگو نحوه نشستن آن فرد با دیگران و حتی شخص مجری که روبروی او می نشیند از قبل برنامه ریزی و هماهنگ شود …» نوشته او گويا است؛
گبرلو از موضع يك مجري و برنامه ساز باتجربه ورود كرده و براي دست اندركاران«سينما دو» توصيه هايي دارد. حتما نيتشخير است اما معاني ديگر هم در آن مستتر است. او مي داند نوشته اش به دست مديران بالادستي تلويزيون مي رسد و چه فرصتي بهتر از اين تا غير مستقيم بگويد كنترل يك برنامه زنده كار هر كسي نيست ولي من مي توانم. نكته ظريف ديگر؛او مي گويد بايد و شروط مهمان را مهيا كرد. آيا سپردن تمام و كمال عنان به دست مهمان،يك برنامه را خنثا نمي كند؟ پس شايعه شرط ابراهيم حاتمي كيا كه «هفت» زنده نباشد و هر سوالي پرسيده نشود،صحت دارد؟
وانگهي وقتي مجري گفت و گو با لاله اسكندي را شروع مي كند،تلفن قطع مي شود و بحثش را با فخيم زاده ادامه مي دهد. اين يعني فخيم زاده مشكلي با شرايط نداشته و طولاني شدن گفت و گوي تلفني او را كلافه مي كند. از كسي كه مدعي تجربه است انتظار مي رود متوجه اين نكات مهم شود.
گبرلو در بخش ديگر نوشته اش چند توصيه براي مجريان دارد كه بعد از قهر مهمان چه كنند:«مجری نباید با لم دادن به صندلی تظاهر کند که برایش اهمیت ندارد…»
اين ادبيات نقادانه و تاختن به يك برنامه تلويزيوني كم سابقه است و مي تواند به«موضع گيري مجري اسبق هفت عليه تلويزيون» تعبير شود. حتما هدف گبرلو اين نبوده اما چنين معنايي از آن برمي آيد.شايد هم زمينه چيني براي به حاشيه راندن رقيبي به نام «سينما دو» براي «هفت» است كه گفته مي شود بهمن ماه به آنتن باز مي گردد.