سینماژورنال: «رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ» این ابتدای دعای ربنا با صدای محمدرضا شجریان است و بیش از سیسال به مدت یک ماه قبل از آغاز مراسم افطار و بازکردن روزه این آخرین نوایی بود که روزه داران پیش از اذان مغرب میشنیدند. «ربنا»ی شجریان از یک جایی به بعد از خود او عبور کرد و تبدیل به بخش مهمی از حافظه تاریخی – مذهبی مردم ایران شد.
به گزارش سینماژورنال و به نقل از “شهروند” ممکن بود خیلیها بسته به نگاه و جهانبینی شخصی خود هیچکدام از آثار شجریان را نشنیده و حتی با آثار موسیقیایی او ارتباط برقرار نکرده باشد، اما داستان «ربنا» با همه آثار او فرق میکرد. یک اصل روانشناسی میگوید وقتی در دوران سختی مسألهای باعث آرامش فرد شود، این آرامش ماندگار خواهد بود و وابستگی طرف به آن بسیار زیاد است. این اصل درخصوص احساس مردم ایران نسبت به «ربنا»ی شجریان صادق است.
تستی که ماندگار شد
ربنا در سال ٥٨ خوانده شد، آن هم به شکل یک تست از سوی شجریان تا شاگردانش که قرار بود «ربنا»های متعددی بخوانند بدانند که استاد از آنها چه میخواهد اما آن نسخه یک بار خوانده شده علیرغم میل باطنی شجریان پخش شد و با چنان استقبالی مواجه شد که تنها نمونه مشابه آن را میتوان اذان استاد زنده یاد رحیم موذنزاده اردبیلی دانست. در طول دوران جنگ «ربنا»ی شجریان سر سفرههای افطار همراه با اشک ریختنهای پیر و جوان بود و دعای مردم سر افطار برای پیروزی رزمندهها.
دیگر شنیدن «ربنا» قبل از افطار آنقدر مسأله عادی و طبیعیای بود که کمتر کسی تصور نبود آن را میکرد. تا اینکه وقایع انتخابات سال ٨٨ رخ داد و طی آن محمدرضا شجریان در مرکز دو حاشیه بزرگ قرار گرفت. اول نامهای بود که برای رئیس وقت سازمان صداوسیما فرستاد و از آنها خواست دیگر تصنیف «سپیده» (ایران، ای سرای امید) را از تلویزیون پخش نکنند، البته او در این نامه قطعه «ربنا» را به این دلیل که با سفره افطار ایرانیان در ماه رمضان عجین شده، استثناء دانست و اجازه پخش آن را داد. مورد دوم هم اظهار نظرات مختلف شجریان در طول وقایع ٨٨ بود که باعث مشکلات فراوانی برای او شد.
این دو دلیل کافی بود تا صداوسیما در حرکتی شاید تلافیجویانه از سال ١٣٨٩ پخش «ربنا» در زمان افطار را از دستور کار خود خارج کرد. این اقدام تلویزیون با واکنشهای بسیار منفی از سوی همه اقشار مواجه شد. چرا که عموم معتقد بودند «ربنا» ربطی به شخص محمدرضا شجریان ندارد و لزوم حضورش سر سفره افطار مردم را نباید با رفتارهای شخصی کسی که آن را خوانده سنجید و در بارهاش تصمیمگیری کرد. البته تلویزیون که عموما نظرات مردم خیلی در سیاستهای کلانش تأثیری ندارد، اینبار هم توجهی به این نظرات نداشت اما مردم خودشان دست به کار شدند.
دنیای مجازی راهحل دستیابی به ربنا
از جستوجوهای اینترنتی شروع میکنیم. وقتی در موتور جستوجوی گوگل کلمات ربنا، شجریان و دانلود را سرچ میکنید بیش از ٢١٨هزار صفحه در اختیار مخاطب میگذارد که میتوان از طریق آنها ربنا را دانلود کرد. به برخی از سایتها سر میزنیم رقم تعداد دانلود «ربنا» شگفتانگیز است. اعداد از ١٠٠٠ دانلود شروع میشود و در یکی از سایتها به بیش از ٤٠٠هزار دانلود میرسد.
درحال ادامه جستوجو هستیم که ناگهان به سایت جالبی برمی خوریم. سایتی به نام «rabanaa.com» که برای بزرگداشت ربنا طراحی شده است. در این سایت مخاطب میتواند دعای ربنا را به شکل کامل دانلود کند و از آن مهمتر میتواند برای این «ربنا» دل نوشته بگذارد. تا کنون بیش از سههزار دلنوشته در این سایت برای «ربنا» به نگارش درآمده است. دلنوشتههایی که گاهی عمیقا تأثربرانگیز و پرشور نوشته شده است.
در بیشتر این دل نوشتهها به مضامینی برمیخوریم که انگار متعلق به نسل جوان است: «رمضان را با ربنای تو آغاز کردم و خدا را با این صدا شناختم. هنوز هم همیشه ربنایت را گوش میکنم و میدانم که خواندن آن برای زمین معجزه بود» یا «ربناي استاد شجريان يعني بهترين ساعتهايي كه اعلام ميكرد لحظه خاطره انگيزه افطار است، الان بدون ربنا افطار صفا نداره، هنوز من خودم ربنا رو قبل از افطار ميگذارم تا يادي كنم از صداي استاد» یا حتی «هرچه که میگذرد این ربنا بیشتر و بیشتر در دل مردم بهخصوص نسل جدید (که به همت رسانه ملی آنها را از موسیقی سنتی دور کرده) نفوذ میکند و هیچ اقدام سیاسی نمیتواند آن را از دل و جان مردم دور کند.»
از این دست دلنوشتهها در این سایت زیاد است و این سایت ظاهرا تازهتأسیس روز به روز دلنوشتههای بیشتری از سوی مردم درباره «ربنا» دریافت میکند. در بسیاری از این دلنوشتهها همانگونه که در نمونه بالا به آن اشاره شد مردم بارها به این نکته اشاره کردهاند که پخش نشدن ربنا از تلویزیون نتوانسته ذرهای از محبوبیت آن بین مردم کم کند و آنها با دسترسی به نوای «ربنا» از طرق مختلف جای خالی آن در رسانه ملی را شخصا پر میکنند.
محبوبترین پیشواز موبایل
اما نکته جالب بعدی این است که درحالیکه تلویزیون هنوز بعد از ٥سال حاضر نشده از موضع خود درباره پخش نوای ربنا پایین بیاید، اما همچنان در بسیاری از مساجد شهر پیش از آغاز افطار صدای ربنای شجریان شنیده میشود. از متولی یکی از مساجد مرکز شهر تهران درباره علت پخش «ربنا»ی شجریان در مسجد سوال کردیم که پاسخ جالبی میدهد: «هر کسی مسئول رفتار و کردار خودش است. من خودم خیلی کار به آقای شجریان ندارم و نمیدانم چه کار کرده یا چه کار میکند ولی ربنای او پر از عرفان و معنویت است که مدیون آیات قرآن است. وقتی صدای شجریان توانسته به شکلی دلنشین و تأثیرگذار آیات قرآن را تکرار کند استفاده از آن نهتنها اشکالی ندارد بلکه به نظرم لازم است. بههرحال نواهای معنوی همیشه میتواند بر حال مردم تأثیرات مثبتی بگذارد و نمیتوان نسبت به این تأثیرگذاری بیتفاوت بود. اگر قرار بود این تأثیرگذاری تکرار شود تا الان تکرار شده بود اما وقتی هنوز هم بسیاری از جوانان را میبینم که دوست دارند قبل از باز کردن روزه خود «ربنا» را بشنوند چرا نباید آن را برایشان پخش کنیم.»
ملودی پیشواز دو اپراتور اصلی تلفن همراه
جالبتر اینکه دو اپراتور اصلی تلفن همراه کشور یعنی «همراه اول» و «ایرانسل» در ایام ماه مبارک رمضان دعای ربنا را بهعنوان یکی از آهنگهای پیشواز خود قرار دادهاند که گویا در ماه رمضان پرطرفدارترین آهنگ پیشواز هر دو اپراتور «ربنا» است. نزدیک به ٢٠٠هزار سایت و فروم کدهای مخصوصی که مخاطب میتواند این پیشواز را برای موبایل خود انتخاب کند را در سایت خود گذاشتهاند و با یک جستوجوی کوچک میبینیم صفحات مخصوص این آهنگ پیشواز در همین دو روز ابتدای ماه رمضان بیشترین تعداد مخاطب و بازدید را داشته است. همه اینها را گفتیم که مشخص شود حذف برخی چیزها از زندگی و ذهن مردم امکانپذیر نیست و شاید حرف حامد بهداد در نامهای که پنجسال پیش برای ربنا نوشت تصویر کامل و درستی از برخورد مردم با حذف ربنای شجریان در تلویزیون باشد: «ما صدای ربنا را در موبایلهایمان داریم. وقت افطار که میشود پای سفره افطار مینشینیم. صدای تلویزیون را میبندیم و با صدای ربنا صبر میکنیم تا وقت افطار برسد.»