سینماژورنال: ارائه آماری درباره آن که پرفروشترین فیلمهای سینماهای حوزه هنری در نوروز “من سالوادور نیستم” و “۵۰ کیلو آلبالو” بوده اند در شرایطی که مدیران حوزه هنری در هفته های گذشته با انتقاد از اوضاع کمدی های روی پرده از تولید کمدی های پاک در آینده نزدیک سخن گرفته اند به قدر کافی تناقض برانگیز است بخصوص اگر بدانیم همین حوزه هنری در سالهای قبل برخی از آثار کمدی و از جمله “گشت ارشاد” را توقیف کرده بود.
به گزارش سینماژورنال این تناقض زمینه ای شده است تا روزنامه اصولگرای “جوان” با ارائه تحلیلی با تیتر “سربه زیری مشکوک حوزه هنری” و روتیتر “هم آلبالو پخش ميكنيم و هم فيلم نميسازيم؛ به كسي چه؟!” به انتقاد از سیاستهای دوگانه این نهاد بپردازد.
سینماژورنال متن کامل تحلیل “جوان” را ارائه می دهد:
تفاوت قصه سالهای گذشته با قصه این سالها
البته يكي دو سالي حداقل ميشود كه سينماي ما ديگر مثل بچه سربه هوا نيست و توي اكران جنجال و هوچيگري نميكند، جز همين اواخر بر سر يكي دو فيلم مثل آلبالوي ماني حقيقي. گرچه بودن اين فيلمها از جهتي نيز خوب است؛ اينكه تفاوت كيفي فيلمها مشخص ميشود و يا اينكه يقه برخيها را ميشود گرفت كه با اين همه پول و بودجه، چرا شماها فيلم درست و حسابي نميسازيد؟
كمي به عقبتر برگرديم؛ چندسال قبل و زماني كه سر و صداها به سمت پرده اكران رفت. برخي فيلمسازان و در كنارش سازمان سينمايي حساب كار دستشان آمد كه سينما قصه چرك پرت مندرآوردي لازم ندارد و البته كسي نيز با تلخِ واقعي و غيره ساختن مشكل ندارد. اينها حرف كساني است مثل حوزه هنري كه به قول عدهاي سر بزنگاه نقش سد را در اكران پيدا كردند.
بالاخره سالنهاي زيادي در سينما دارند و با توجه به دغدغه چند سال پيششان ممانعت كردند از اكران فيلمهاي خاصِ عدهاي فيلمساز كه سينما را با اتاق خواب و يا عالم نشئگي اشتباه ميگرفتند. فرقي هم براي حوزه هنري آن سالها نميكرد كه فيلم مثلاً كمدي باشد يا اجتماعي و غيره. با پنبه سر ميبريدند تا كار سينما در قصهگويي به جاهاي باريك نكشد. بالاخره صاحب مِلك هستند و كسي حق دخالت در مالشان را كه سالنها باشد، ندارد.
البته اين وظيفه حوزه هنري هم هست كه فيلم بسازد در كنار اينكه جلوي هر فيلم نچسبي هم بايستد. اما همين حوزه هنري كه روزي چندان آرام نبود، چهرههاي سينمايي كه اتفاقاً وابسته به خانه سينماي قبل بودند را به درونش نيز پناه داد! حسابي هم بودجه گرفتند و فيلم ساختند!
حوزه سعی می کند سربه زیر بماند؟
فيلمهاي خيلي بيكيفيتي نيز نبودند، حداقل اينكه در چارچوب فكري حوزه هنري ساختند و پولشان را نيز گرفتند. اين قضيه اعتراض چپي و راستي را هم گرچه در پي داشت و چندان قضيه در سكوت نگذشت. با اين حال فضاي آرام سينما گويا به مذاق همين مركز كه حوزه باشد نيز گويا حسابي خوش آمده و سعي ميكند در همان كنج و سر به زير بماند! اينكه نه فيلم ميسازد و نه اعتراضي و صدايي و غيره از سمتش بلند نميشود. حتي سالنها را تمام و كمال در اختيار همه آثار سينمايي قرار داده كه اين نيز اتفاق به ظاهر عادلانهاي هم هست.
حوزه هنري چند سال پيش كجا و الانشان كجا؟
ولي آن حوزه هنري چند سال پيش كجا و الانشان كجا؟ حتي بهطور مصداقيتر در قبال فيلم آلبالوي ماني حقيقي كه گلايه وزير ارشاد را نيز در برداشت، باز سكوت محض كرد و هرچه سالن داشت را در اختيارش گذاشت و بازهم دغدغه حوزه كجا و قصه عجيب و چَرَند «۵۰ كيلو آلبالو» كجا؟ لابد خبري است! اين را نيز بايد در نظر گرفت كه وظيفه اين مركز با بودجه ميلياردي فعلاً گويا خلاصه شده در بازار نشري كه خود حوزه همين سال گذشته چندميليارد تومان ضرر كرده است.
حجم عظيم كتابهايي كه فقط چند مثالش واقعاً ايدهآل است و خيليهايش نه. اين به كنار؛ چرا ردپايي از اين مركز در سينما ديگر نيست. لابد در اكران سكوت محض كرده تا كمكاريشان در توليدات سينمايي، در خفا فراموش شود. پس اين همه بودجه كجا خلاصه ميشود؟ سالي يك فيلم كه نهايتاً ۱/۵ ميليارد برايشان هزينه دارد، مسلماً براي اينها عددي نيست، اما فعلاً كه نميسازند! دليلش را بيپولي اعلام ميكنند كه چندان واقعيت ندارد.
گرچه قبلترهايي هم كه ساختهاند متأسفانه عمدتاً بدون مخاطبسنجي بوده است. تعهدي هم اگر پشت فيلمها هست، روي پرده نتوانستند خودي نشان بدهند؛ فقط ساخته شدهاند و عمدتاً نيز متوسطند و بيكيفيت؛ «دلبري» و «حق سكوت» و «تاج محل» و غيره.
سکوت زیاد مرکزی که زمانی فیلمساز تربیت می کرد
سكوت زياد از حد حوزه هنري در حوزه سينما آن هم براي مركزي كه خودش فيلمساز تربيت ميكرد و فيلمهاي آنچناني ميساخت، واقعاً، قابل توجيه است؟ نه! پس جمع كردن اين همه كارمند و مثلاً فيلمساز و نويسنده در يك سفره دورهمي براي چيست، جز اينكه به توليد منتج شود؟ فعلاً كه براي حوزه هنري گويا همه چيز گل و بلبل است.
فيلم نميسازيد لااقل حواستان باشد اين همه سالنهايتان در اختيار چه فيلمهايي است؟ احتمالاً بايد بگوييم كه شايعه ساخت و پاخت با برخي فيلمسازان حتي مثلاً بچهروشنفكرزدهها، يا شايد هم پشيماني از اكران نكردن برخيها در چندسال گذشته، حيف و ميل بودجه ميلياردي و غيره در موردتان انگار وجود دارد.
بيچاره ما مردم كه پول بيتالمال و پول نقتي كه قرار بود سر سفرههامون بنشينه، بايد درامثال اين گونه حوزهها و نهادها و سازمانها و …. حيف و ميل بشه و به قول نويسنده، به كسي چه!!!!!!!!!!