سینماژورنال: در روزهایی که تازه ترین فیلم رضا درمیشیان با عنوان “لانتوری” یکهتاز گیشه سینماهاست و در کمتر از یک هفته رقم فروش یک میلیارد را رد کرده است، فرزاد جمشیدی مجری ممنوع التصویر تلویزیون به شرح تفصیلی معنای “لانتوری” پرداخته است!
به گزارش سینماژورنال جمشیدی با اشاره به اینکه “لانتوری” برآمده از “لانترن” به معنای فانوس است، ریشه این واژه را به مناطق جنوبی کشور و شهرهایی دانسته است که به دلیل راه اندازی تجهیزات نفت و در اثر معاشرت با انگلیسی ها تحت تأثیر واژگان آنها قرار گرفته اند.
شرح کامل فرزاد جمشیدی بر این واژه را بخوانید:
برآمده از ادبیات جنوب
هنگامی که برای تحقیقات فرهنگ نامه ی جامع مشاهیر ایران به نقاط مختلف ایران سفر می کردیم، در مناطق جنوبی کشور، خاصه آبادان و خرمشهر و شهرهایی چون بوشهر و بندرعباس به کلمات، عبارات و اصطلاحاتی برمی خوردیم که زاده ی معاشرت و مهاجرت خارجیان (به ویژه انگلیسی ها) به میهنمان بودند.
در همین زمینه اصطلاحات جالبی را پیدا کردیم. مثلا در آبادان هنوز هم برخی از این کلمات و اصطلاحات خارجی در محاورات مردم بومی شنیده می شود مثل:
آفیس بوی (پادو، گماشته)؛ پیپ حوس (شلنگ) ؛ تماته (گوجه فرنگی) ؛ اسپکتر (مسئول، سرپرست) ؛ اورد (دستور) !
کسی که فانوس حمل می کرد!!!
بر همین مبنا در جنوب کشورمان کلمه ی “لانتوری” چندین بار به گوش ام خورد و در پی آن برآمدم که معنا و مفهوم آنرا پیدا کنم. در همانجا بود که متوجه شدم سابق بر این و در زمان نبودن یا کم بودن برق و لامپ در ایران، فانوس هایی از خارج کشور همراه با ملوانان و کارکنان صنعت نفت انگلیس وارد ایران می شود. این فانوس ها “لانترن” نام داشته که برگرفته از خود کلمه ی فانوس (Lantern یعنی فانوس) بوده است.
البته (lunt) به معنی مشعل هم در آن مناطق، مورد استفاده ی کارگران صنعت نفت قرار می گیرد.
همانطور که گفته شد، وجود پالایشگاه ها و بنادر مختلف در کشورمان موجب معاشرت هموطنان جنوبی ما با افراد مختلف خارجی شده بود و همین موضوع باعث تطور و تحول کلمات خارجی در زبان ایرانی شده است.
بر این اساس، سابقا کلمه فانوس را در جنوب کشور به نام لانترن اسم می بردند. کمااینکه اولین رژه لب را به نام “برند” (Brand) آن، “ماتیک”…. اولین سقز فرنگی را “آدامس”، اولین پودر رختشویی را “تاید”، اولین اسپری موی سر را “تافت” و اولین ذرت بوداده را “چسترفیلد” می گفتند که بعدها و تا هنوز با نام عجیب دیگری در ایران معروف شده است!
عجیب این است که لانترن به معنای فانوس در طی زمان و در محاوره متعدد محلی، با علامت صفت فاعلی در انگلیسی (er) یک کلمه ی مرکب ایجاد کرده و “لانتر” یا “لانتور” به معنای کسی است که فانوس را حمل می کرده!
اما چرا کلمه ی لانتوری به معنای ناسزا در ایران استفاده می شود؟
در قمارخانه ها و کازینوهای قدیمی جنوب ایران مرسوم بوده هر کس می باخته و در ازای آن نمی توانسته از عهده ی تادیه و پرداخت کامل وجه خود برآید، می بایست به مدت چند روز برای فرد برنده و پیروز در قمار، فانوسی حمل می کرده و ای بسا این حمل فانوس به مکان های خلوت تر و کارهای فرومایه تر دیگری نیز می انجامیده و همه اینها برای ایجاد کسر شان در فرد بازنده بوده است. و از همین روی “فانوس کش” یا “فانوس کشی” به عنوان فحش و ناسزا استفاده می شده !
بنابراین اصطلاح “لانتوری” به صورت خلاصه و مجمل، یعنی فردی در مرتبه ی بسیار پایین جامعه!