سینماروزان: در حالی که چندی قبل برخی رسانهها از یک سال محرومیت پزشک آقای عباس کیارستمی بابت رها کردن بیمار پس از عمل و سه قصور دیگر خبر داده بودند به تازگی حکم رسمی این پرونده مشخص شد. با اعلام حکم رسمی مشخص شده که فقط سه ماه محرومیت از طبابت آن هم فقط در بیمارستان جم جریمه پزشک کیارستمی بوده است.(اینجا را بخوانید)
به گزارش سینماروزان هیأت بدوی انتظامی نظام پزشکی در متن حکم خود محکومیت نامبرده به «سه ماه محرومیت از مطب در محل ارتکاب تخلف» را اعلام داشته است.
هرچند بسیاری از مخاطبان سینما بعد از شنیدن این حکم آن را نشان دهنده قدرت صنف پزشکان و سازمان نظام پزشکی دانستهاند اما بسیاری هم یکی از دلایل سادهگیری در پروندهای که یک طرف آن یک کارگردان مشهور سینمای ایران بوده را ضعف ساختار صنفی سینمای ایران دانستهاند که هیچ گاه نتوانسته است در قامت یک صنف واقعی به دنبال اعاده حقوق بدنهاش باشد.
چرا ماجرای کیارستمی شفاف سازی نشد؟
آقای سیروس تسلیمی از سینماگران پیشکسوت ایرانی است که همواره سعی کرده به عنوان سینماگر شناخته شود و برخلاف برخی از همکاران سینماییاش اغلب دور از سیاسیبازیهای مرسوم در سینمای ایران حرکت کرده است.
تسلیمی با نگاهی متعادل نسبت به حکمی که برای کیارستمی صادر شده است به «صبح نو» گفت: قبل از هر چیز باید بگویم ماجرایی که قصور پزشک کیارستمی نامیده شد به طور شفاف برای جامعه باز نشد به خصوص برای جامعه هنری که مشخص شود واقعاً چه اتفاقی برای ایشان رخ داده است. بهتر بود حداقل یک بار همه ماجراها به صورت صریح و شفاف از طریق روابط عمومی سازمان نظام پزشکی رسانهای میشد تا اگر هم بناست قضاوتی در میان افکار عمومی صورت گیرد، قضاوت منصفانه باشد.
وی ادامه داد: اما با جوی که در میان اهالی سینما و حتی دوستداران سینما وجود داشت توقع حکم شدیدتری داشتیم.اگر واقعاً آن پزشک مقصر بوده است، مسلماً این حکم بسیار غیرمنصفانه است و نیاز است اعتراض به این حکم صورت گیرد ولی از آن طرف توصیه میکنم که پیگیری قضایی این ماجرا نباید به سمتی برود که جامعه هنری روبهروی جامعه پزشکی بایستد بهخصوص که در این وسط عدهای هم آتش بیار معرکه شدهاند و بیشتر به دنبال تسویه حساب سیاسیاند تا پیگیری قضایی پرونده کیارستمی.
متأسفم که مدیران سینمایی دیپلمات هستند و نه سینماگر
تهیهکننده آثاری مانند «پرنده کوچک خوشبختی» و «میکس» خاطرنشان ساخت: ما در منطقهای زندگی میکنیم که دور تا دورمان جنگ و انفجار و بمباران است و من امید دارم که حداقل خودمان از این همه هیاهو در امان باشیم و در آرامش و بدون هر گونه تنش شرایط حل مشکلاتی مانند مسأله کیارستمی را که جنبهای ملی پیدا کرده فراهم کنیم.
سیروس تسلیمی با اشاره به اینکه در این گونه مواقع است که صنف سینما و مدیران سینمایی باید به کمک اهالی سینما بیایند، گفت: به هر حال اینکه یک قصور مهم پزشکی فقط ۳ ماه ممنوعیت از طبابت در بیمارستانی خاص را شامل میشود، نشان دهنده آن است که قدرت صنف پزشکان بیشتر از صنف سینما و حتی مدیران دولتی سینماست.
این نویسنده ادامه داد: این ضعف خود به طور مستقیم ناشی از آن است که چه مدیران صنفی چه مدیران سینمایی بیشتر از آن که از بدنه سینما باشند دیپلمات هستند یعنی هنگام تصمیمگیریها مدام خواستههای یک جناح سیاسی خاص را احتساب میکنند و همین است که باعث میشود حقوق ابتدایی اهالی سینما به راحتی زیر سؤال رود و این روند هم عمیقاً جای تأسف دارد.
وی افزود: همین حالا وزیر ارشاد آقای علی جنتی خود یک دیپلمات است و ایشان در کویت نیز دیپلمات بودهاند و مسلماً تمام دوستان و همکاران بالادستی وی هم بیشتر دیپلمات هستند.
اهالی سینمای ایران حتی یک بیمارستان تخصصی هم ندارند
نویسنده آثاری مانند «خبرچین» و «پرنده آهنین» با تمرکز بر مدیران سینمای ایران ادامه داد: متأسفانه مدیران سینمایی فعلی عقبه سینمایی چندانی ندارند و طبیعی است که باید چند سال بگذرد تا جریانات سینمایی و فضای سینما را بشناسند. این میشود که در برخورد با موردی مانند مرگ کیارستمی در اثر قصور پزشکی هم بیشتر به دنبال آن هستند که شرایط تدفین و برگزاری مراسم یادبود را فراهم کنند تا اینکه بخواهند به طور دقیق به ارزیابی دلایل مرگ کیارستمی و اصلاً چرایی مسألهای مانند این بپردازند که چرا اهالی سینمای ایران بعد از صدها سال از تأسیس سینما در این ملک، هنوز یک بیمارستان تخصصی ندارند که وقتی چهرههایی امثال کیارستمی که در جهان شناخته شدهاند دچار مشکل میشوند تحت نظر پزشکان معتمد این بیمارستان باشند.
بیشتر به فکر عکس یادگاری با تابوت هستند تا بهبود اوضاع صنف
وی ادامه داد: آنچه از رفتار مدیران این سالها دیدهایم بیشتر نوعی مسامحهکاری در برخورد با بحرانهاست یعنی برای نگهداری از پست مدیریتی خود بسیار محافظهکارانه برخورد میکنند و خیلی جاها منفعلاند و گونهای رفتار میکنند که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است و به جای تأمل برای حل مشکل، مدام بهدنبال ارائه بیلان از فعالیتهای نکرده خویشاند.
تسلیمی در پایان گفتوگوی خود با اشاره به اینکه در ماجرای کیارستمی هم، بیشتر فرزندان وی و رسانهها بودهاند که خواستار برخورد با پزشک خاطی شدهاند، گفت: یقیناً اعتراض به حکم صادر شده که بیشتر نفع صنف پزشکان در آن دیده شده ابتداییترین حق فرزندان این کارگردان درگذشته است ولی اگر به فکر آیندگان هستیم، باید از مدیران دولتی و صنفی سینمایمان بخواهیم به فکر تمامی صنف باشند. این همه بودجه در حوزه سینما صرف تولید محصولاتی میشود که حتی هزار نفر هم آنها را نمیبینند چرا یکی از همین مدیرانی که بعد از مرگ کیارستمی از خاطراتشان با ایشان میگویند به فکر این نیست که یک مرکز درمانی تخصصی برای اهالی سینما ایجاد کند؟ آیا جز این است که هدف فقط شعار دادن و کسب اشتهار حتی با تابوت یک کارگردان است و نه توجه واقعی به صنف؟
سلاااام
زدین تو خااال اقای تسلیمی
این سینما هر چی میکشه از دست اعضای بی حالشه
و مدیران بی ربطش
چرا این جوریه؟
چرا مدیر سازمان سینمایی نباید یه سینمایی باشه؟
مثلا یه تهیه کننده قدیمی و البته بی طرف که هم سینما رو بشناسه و هم بدبختیای صنف سنیما رو
چرا مرتب ادمای سیاسی رو میارن توی سینما
تنها معاونای سینمایی که خودشون کار سینما کرده بودن سیف الله داد بود و شمقدری
در صورتی که باید قانونگذاری بشه که معاون سینمایی حتما از اهالی سینما باشه نه کارمند یه سازمان بی ربط که اومده تو سینما اشتهار کسب کنه
هر قدر که امثال شمقدری با لج و لجبازی به جای اصلاح در خانه سینما به دنبال تعطیلی اش بودند
حالا هم ایوبی و تیمش بیشتر از هر چیز دیگه به دنبال این هستند که سلفی بگیرن با بدنه سینما
و چهره های شناخته شده و اعتبار کسب کنن و بعد از خروج از سازمان سینمایی از این اعتبار استفاده کنن
همون طور که سیروس تسلیمی گفته حتی از تابوب کیارستمی هم نگذشتن
و برای سلفی با تابوت صف واستادند
این جمله سیروس تسلیمی رو باید طلا بگیرید:
“همین حالا وزیر ارشاد آقای علی جنتی خود یک دیپلمات است و ایشان در کویت نیز دیپلمات بودهاند و مسلماً تمام دوستان و همکاران بالادستی وی هم بیشتر دیپلمات هستند.”
به عنوان یه بازیگر قدیمی میگم ما دیپلمات نمیخوایم
ما مدیر سینمایی میخوایم
مدیری که صنف شناس باشه و نه کاسبکار
مدیری که سیاسی نباشه
مدیری که به دنبال کاسبی با نام و اعتبار سینما نباشه