فیلم «ایستاده در غبار» آقای محمدحسین مهدویان شاید از نخستین پروژههای سینمایی بود که از این شیوه برای جلب برخی از بازیگران خود استفاده کرد که البته در نهایت نقش اصلی خود را به آقای هادی حجازیفر، از بازیگران گمنام اما باتجربه تئاتر سپرد.
از “فروشنده” تا “فراری”
«فروشنده» آقای اصغر فرهادی، دیگر پروژه سینمایی بود که بر سر انتخاب بازیگران آن از طریق فراخوان تلگرامی حواشی بسیاری شکل گرفت و در نهایت اما نه فقط هیچ یک از نقشهای اصلی به شرکتکنندگان در فراخوان نرسید که نقش مکمل و به اصطلاح بدمن فیلم به آقای فرید سجادی حسینی، عموی آقای کاوه سجادی حسینی دستیار کارگردان فرهادی رسید!
«فراری» آقای علیرضا داوودنژاد، دیگر پروژهای بود که برای انتخاب بازیگر خود فراخوان گذاشت اما در نهایت نقش اصلی این فیلم که میبایست دختری جوان و دیده نشده باشد به خانم ترلان پروانه، بازیگر شناخته شده سینما و تلویزیون رسید.
خواهرزاده کارگردان؛ خروجی فراخوان!
تازهترین مورد از این دست هم پروژه «زیر سقف دودی» خانم پوران درخشنده است که برای انتخاب بازیگران این فیلم هم فراخوان برگزار و البته هیاهوی رسانهای بالایی هم برای این فراخوان ایجاد شد ولی غیر از نقشهای اصلی این فیلم که به چهرههایی چون آقای فرهاد اصلانی و خانم مریلا زارعی رسید.
نقشهای مکمل هم میان بازیگران صاحب نامی چون خانمها و آقایان مریم بوبانی، هادی مرزبان، فریبا متخصص، شهرام حقیقت دوست، رسول نجفیان و نفیسه روشن توزیع شد و تنها خروجی فراخوان، بازیگری بوده با نام آقای ابوالفضل میری که خواهرزاده پوران درخشنده کارگردان کار است.
یک فریب بزرگ
چرایی چنین روندی و اینکه چرا فراخوان بازیگری در تلگرام برگزار میشود و در نهایت غیر از نامهای شناخته شده، بستگان و خویشاوندان عوامل هستند که به خروجی فراخوان بدل میشوند، پرسش بسیاری از مخاطبان علاقهمند به سینماست.
آقای محسن حسینی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون که سالهاست به تدریس بازیگری هم میپردازد دلیل اصلی این روند را نوعی نابسامانی میداند که بر هنرهای نمایشی حکمفرماست.
حسینی با اشاره به اینکه هیچ گاه نهاد نظارتی قوی برای رسیدگی به این اتفاقات در سینما و تئاتر وجود نداشته به «صبح نو» گفت: نسل جوان اعم از تحصیلکردگان رشتههای بازیگری یا علاقهمندان به این رشته همه مشتاق دیده شدن هستند و دلشان میخواهد مقابل دوربین سینما بروند یا سر از تئاتر شهر درآورند بلکه بگویند ما هم توانایی داریم. طبیعی است که در فراخوانهایی این گونه، حجم بالایی از داوطلبان حاضر شوند ولی در نهایت خروجی کار جز چند نام شناخته شده و البته فک و فامیل تهیهکننده و کارگردان نیست. گلایههای مشتاقان هم فراوانند اما مشکل این است که نمیدانند شکایت به کجا ببرند؟ ما در خانه سینما و تئاتر یک شورای داوری یا حل اختلاف برای رسیدگی به اعتراضات داریم که آنها سعی میکنند با کدخدامنشی همه چیز را حل و فصل کنند در صورتی که ما نیاز داریم به نهاد نظارتی قوی که بازوی حقوقی قدرتمندی هم داشته باشد تا جلوی این همه فریب و نگاه کاسبکارانه گرفته شود.
حسینی که فارغالتحصیل تئاتر از آلمان است، با بیان اینکه هیچگاه چنین اتفاقاتی در تئاتر یا سینمای آلمان نمیافتد بیان داشت: در آنجا اگر بخواهند بازیگر انتخاب کنند، سراغ رزومه افراد میروند و حتی اگر بخواهند چهره تازه بیاورند به دانشکدهها میروند و آنها را میبینند که مدتها کارهای دانشجویی داشتهاند نه اینکه فراخوانی در تلگرام بگذارند و کلی جوان را ابتدا امیدوار و بعد کلاً بدبین کنند. خیلیها میگویند چون آنها از نظر فرهنگی رشد کردهاند چنین اتفاقاتی در کشورشان رخ نمیدهد ولی بهتر است بدانید در آلمان اگر قانون نباشد رفتارهایی صدمرتبه وحشیانهتر از بدویت را میبینید. در آلمان چون قوانین سفت و سختی درباره سوءاستفادههای هنری وجود دارد، کسی جرأت نمیکند از علاقهمندان بازیگری سوءاستفاده کند.
قوه قضاییه ورود کند
بازیگر «راه آبی ابریشم» و «چهره به چهره» ادامه داد: همواره به جوانان توصیه کردهام که ابداً فریب این فراخوانهای تلگرامی را نخورند. مگر امکان دارد کارگردانی بعد از نگارش یا مطالعه فیلمنامه، شخصیتهای اصلی فیلمش را با بازیگران حرفهای معادلسازی نکند و تازه بخواهد از طریق فراخوان بازیگر انتخاب کند؟ شاید کارگردانان کارنابلد درجه سه و چهار بخواهند با راه انداختن فراخوان احیاناً بازیگر-اسپانسر یا هنرور پیدا کنند ولی کارگردان مطرح بعید است حتی نقش مکمل خود را هم با بازیگر حرفهای نچیند.
کارگردان نمایشهای «مده آ»، «گیلگمش» و «شهرزاد و هفت قصهاش» ورود قوه قضاییه به درگیریهای هنری را بهترین راه برای جلوگیری از افزایش سوءاستفادهها دانست و گفت: بهشدت معتقدم نیاز داریم به اینکه ساز کاری ترتیب داده شود تا قوه قضاییه به درگیریهای هنری ورود کرده و مجالی را برای رسیدگی به اعتراضات فراهم کند. سالهاست مشکلات فراوانی در تسویهحساب تهیهکنندگان با عوامل پروژهها وجود دارد که نبود نهاد نظارتی قوی باعث شده این مشکل لاینحل بماند. اخیراً هم که کاسبی با تلگرام راه افتاده و اینها همه نشاندهنده آن است که به لحاظ نظارتی در برخورد با سوءاستفادهها قوی عمل نکردهایم.
قدیما اقای کیمیایی پسرشو بازیگر میکرد
و خانم بنی اعتماد دخترشو
و بیخود هم مردم و سر کار نمیزاشتن که فراخوان گذاشتیم
اما الان ملتو سرکار میزارن
و بعد خواهرزاده خانم کارگردان از گلدون درمیاد
یا پدر کهنسال دستیار کارگردانی که همه هنرش ساختن فیلمای نفروش با اعتبار پرویز پرستویی ه
واققعا قوه قضاییه چرا
رسیدگی نمیکنه به این سوء استفاده هایی که میشه از علاقمندان بازیگری
دختر خودم سه بار گول همین تلگرامو خورد
و یه بار هم علنا بهش…
واقعا درست نیست
این روال
بله . واقعا امیدوارم قانونگذاران اقدامات لازم را انجام بدهند و ما دیگر شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم.
یک نکته که فقط برای این مینویسم چون سایت شما خیلی به القای این حس فریب علاقه دارد:
فرهادی هیچ وقت نگفت که میخواهد تمام بازیگران فیلمش را از فراخوان تلگرامی انتخاب کند. اما به جز حسینی و علیدوستی، برای تمام نقش ها از بازیگران فراخوان تست گرفت. حتی به جز آن علاقه مندان، از خیلی چهره های سینما و تلویزیون هم که در فراخوان شرکت نکرده بودند تست گرفت. فقط یک نفرش ، امیر مهدی ژوله بود که شاید یک ماه رفت و آمد. (نامش را مینویسم چون خودش در مصاحبه ای گفته بود) در این مورد یکی از دستیاران فرهادی در نشریه کانون برنامه ریزان خانه سینما یک یادداشت نوشته است.
فرهادی به عنوان یک فیلمساز حق دارد از تمام ظرفیت هایی که میتوانست برای انتخاب بازیگر استفاده کند. در نهایت هم به جز چهار پنج بازیگر اصلی که انتخاب اول او بودند، سایر بازیگران از همین فراخوان انتخاب شد. افرادی مثل صحرا اسدالهی، عماد امامی، آزاده موحد، مجتبی پیرزاده، سام ولی پور، دانش آموزان هنرستان، همسایگان آپارتمان اول و دوم و … از این اسامی بعضی ها برای اولین بار جلوی دوربین یک فیلم میرفتند و بعضی مثل مجتبی پیرزاده تجربه قبلی داشتند. اما حالا همگی بازیگرانی هستند که پیشنهادات خوبی برای بازی دارند.
در مورد فرید سجادی حسینی، فرهادی از ابتدا دنبال بازیگری گمنام با چهره او میگشت. فرید سجادی پیش از آنکه عموی کاوه سجادی حسینی باشد یکی از با سابقه ترین برنامه ریزان سینماست و فرهادی او را حتی قبل از آشنایی با کاوه سجادی حسینی میشناخت. عمو فرید برای بچه های سینما که ناشناخته نیست. اما در نهایت و بعد از تست های فراوان – حتی میان بازیگران مشهور میانسال ایران – فرهادی دوباره به خود فرید رسید. حتی دستیاران فرهادی تصدیق میکنند که منهای علاقه مندان فراخوان، آنها روزها در خیابان های شهر هم دنبال افرادی با چهره فرید میگشتند و پیدا نمیکردند. منهای این مورد، آیا بازی فرید سجادی حسینی در فیلم یک بازی بد از یک شخص گمنام سفارش شده است؟ مطمئن باشید اگر فرهادی کسی بود که با سفارش دستیارش، مهمترین نقش فیلمش را به یک فامیل میسپرد، حالا فرهادی نبود!
در کل در فروشنده منهای شهاب حسینی، ترانه علیدوستی، بابک کریمی، مهدی کوشکی و مینا ساداتی، بیشتر از ۱۵ بازیگر فرعی و ۵۰ بازیگر فرعی تر بازی کرده اند که تقریبا همگی از همین فراخوان تلگرامی، یا تست های انتخاب بازیگر در آموزشگاه های بازیگری و مردم عادی انتخاب شده اند. اینکه ۱۶ هزار نفر برای فرهادی فیلم فرستادند و به جز آن از حدود صد نفر دیگر هم تست گرفته شد، تقصیر فرهادی نیست و به خاطر محبوبیت اوست. محبوبیتی که از فیلمهایش به دست آمده و روابط و رسانه و پشت پرده ها در آن نقشی ندارند.
اول اینکه خیلی جالب است که محبوبیت ایشان را منهای رسانه دانسته اید
و این را نگفته اید اگر تلگرام نبود این چند هزارنفر چگونه سر از فراخوان درمی آوردند
…..
دوم اینکه اقای کاوه سجادی حسینی همین حالا دستیار فیلمی شده و مجددا عمویشان را وارد فیلم کرده! پس اینکه در خیابانها می گشته اند برای یافتن چهره ای شبیه فرید ابلهانه است! او که از خیابان بازیگر پیدا میکند رضا عطاران است و دیده ایم که همواره نیز غریب ترین ادمها به خود یا عواملش را بازیگر می کند
….
سوم اینکه نه اصغر و نه کاوه هیچ کدام نگفتند دنبال هنرور هستند و از لفظ انتخاب بازیگر استفاده کردند اما علاقمندان را جز هنرور نخواستند
….
چهارم اینکه شما که این همه جزییات در اختیار دارید نامتان کاوه نیست احیانا؟ یا شاید هم فرید؟
چهارم اینکه رفیق، نه نامم کاوه است و نه فرید! اما جزوی از جماعت کوچک سینمای ایرانم که همه با هم دوستیم و اخبار را از هم میگیریم نه رسانه ها و و تجربه هایمان را منتقل میکنیم.
اول اینکه، تصور کن در سال ۱۳۹۵ خودت یک کارگردان مشهور سینمای ایران هستی و میخواهی برای ساخت یک فیلم سینمایی بازیگر ناشناس انتخاب کنی. برای فراخوان دادن انتخاب بازیگر دو راه داری:
میتوانی یک آگهی بزرگ در روزنامه ها چاپ کنی و بنویسی که هر که دوست دارد میتواند در فلان تاریخ به فلان جا بیاید و تست بدهد. نتیجه را سالها پیش در سلام سینمای مخملباف دیده ای. با تخمین جمعیت ۸۰ میلیونی امروز ایران، چند ده هزار نفر به لوکیشن انتخاب بازیگر فیلمت هجوم میآورند و کلی خبر و سر و صدا میشود و هم برای تبلیغ فیلمت خوب است و هم کلی برای شخص خودت تبلیغ میشود. اما مسلم است که نتیجه ندارد.
یا میتوانی مثل فرهادی، درخشنده و دیگران از ابزارهای روز ارتباطات ایران استفاده کنی و بخواهی هر کسی که دوست دارد، برایت یک فیلم بفرستد. در مورد فرهادی ۱۶ هزار فیلم در ده روز ارسال میشود و در مورد یک کارگردان دیگر هم بعد از یک ماه حدود ۱۳۰۰ فیلم میرسد. کسی که مخاطب را مجبور نکرده! هر کسی که دوست دارد در این فراخوان شرکت میکند و هر کسی هم که نخواهد، شرکت نمیکند… به خدا خیلی ساده است! این موضوع ارتباط مستقیمی بین میزان محبوبیت شما (هنرمند) با جامعه دارد. حالا انصافا به نظرت فرهادی – هر چقدر هم که فیلمساز خوب یا بدی باشد – لازم دارد میزان محبوبیت خودش را بسنجد؟ بابا طرف اسکار گرفت و دو فیلم آخرش نخل طلای کن برده اند. این چیزها را رد کرده به خدا!!
در مورد محبوبیت فرهادی به جز رسانه ها، موضوع درباره فیلم آخرش کاملا صدق میکند. بدون تبلیغات رسانهای او پرفروش ترین فیلم سال ۹۵ را اکران کرد. منظورم این است.
دوم اینکه، کاوه سجادی حسینی اتفاقن ۹ سال است که دستیار کارگردان نیست و خودش کارگردانی میکند اما پیشنهاد فرهادی برای دستیاری اش را پذیرفت. بعد از آن هم دستیار فیلمی نیست و اتفاقن همین روزها پیش تولید فیلم بعدی خودش را شروع میکند. این یک خبر اشتباه است. اما در مورد عمو فرید سجادی حسینی، حالا هر چه من و بقیه بچه های سینما به شما بگوییم که گوش نمیکنید: فرید سجادی حسینی برادر مرحوم علی سجادی حسینی کارگردان فقید سینمای ایران است و سابقه اش در سینما و تلویزیون ایران خیلی خیلی بیشتر از برادر زاده اش کاوه سجادی است. اسم فرید را در گوگل سرچ کن و خودت ببین. ورود کاوه سجادی به سینما به واسطه دستیاری عمویش بوده و در کل خاندان سجادی حسینی در سینمای ایران مثل خانواده اسکندری هستند. همانطور که در اسکندری ها همه برادر زاده ها و خواهر زاده ها و دامادها و عروس ها گریمور هستند، در خاندان سجادی حسینی هم بیشتر از ۱۵ دستیار کارگردان و برنامه ریز و عکاس میبینی. بزرگترین و معتبرترینشان همین فرید سجادی حسینی است که اتفاقا اکثر اعضای خانواده را او به عنوان دستیاران خودش وارد سینما کرده. دقیقا مثل کسب و کارهای خانوادگی که اعضای یک خانواده و فامیل یک حرفه را در خاندان خود حفظ میکنند. و همانطور که مخاطبان سینما مثلا پرویز پرستویی و بهرام رادان را میشناسند، عوامل سینما هم فرید سجادی حسینی را میشناسند. قبلا هم گفتم، فرید برای فرهادی پیش از دستیار شدن کاوه هم شناخته شده بود و او اصلا برای کارکتری با فیزیک فرید سجادی این شخصیت را نوشته بود.
اینکه نوشته ای «جستجوی دستیاران فرهادی در خیابان ابلهانه است» دیگر بی انصافی است. رفیق جان الان فرصت این را داری که از یک نفر مطلع پاسخت را بگیری… پس دیگر توهین نکن! رضا عطاران – که اتفاقن او هم یکی از انتخاب های اولیه فرهادی برای نقش عماد بود و به خاطر دراکولا نتوانست بیاید – همین کاری که گفتی را در سریال هایش میکرد. فرهادی هم همینطور. عیاری هم همینطور. کیارستمی مرحوم هم همینطور. پرویز شهبازی هم همینطور. جعفر پناهی هم همینطور. خیلی از کارگردان های دیگر سینمای ایران هم همینطور! این موضوع نه حسن طرف است و نه عیب طرف، یک ویژگی ساده است به خصوص وقتی که نگران فشار تهیه کننده برای انتخاب سوپراستارها و فروش نباشی.
سوم اینکه حضور بازیگران انتخاب شده در فیلم فرهادی، حضور هنروران نیست. هنروران در فروشنده تماشاگران تئاتر و چند رهگذر راکوردی هستند. بازیگران انتخاب شده، چند نقشی هستند که در کامنت قبلی نوشته بودم و خیلی با هنروران فرق میکنند. اصولا هم کسی به هنروران برای بازی در فیلمهای بعدی پیشنهاد نمیدهد. اگر بیشتر برایت سئوال است، فکر میکنم بد نباشد از همین سایت بخواهی از بازیگران غیر ستاره فیلم فروشنده بپرسد الان مشغول چه کارهایی هستند و دیده شدن در فیلم فرهادی برایشان چه سودی داشت.
در نهایت به نظرم موفقیت فرهادی و بچه های فیلمش موفقیت تمام سینمای ایران است. فرهادی دوباره با استانداردهای سینمای ایران و در روزهایی که همه میگفتند سینما مرده و مخاطب ندارد فیلمی ساخت که جامعه را درگیر خود کرد. آن هم در سالی که خدارو شکر سینمای ایران حیات خیلی خوبی داشت و کلی فیلم پرمخاطب جذاب ساخته شد. و باز در سالی که بالاخره عیاری دارد دوباره فیلم میسازد و موتور سینما روشن شده. دم فرهادی و شما و ما گرم!
البته آقای فرید یا کاوه یا اصغر
فرهادی هنوز نخل طلا نگرفته
واقعا خیلی زشته که
کلی جوون مردمو علاف میکنن
و از اون طرف عموی خودشون یا خواهرزاده شونو وارد پروژه میکنن
باعث تاسفه این روال
اونم از امثال فرهادی و خانم درخشنده