سینماروزان: با مشخص شدن شش کانديداي نهايي انتخابات رياست جمهوري رفتهرفته رقابت سياسي ميان شهروندان له يا عليه يک کانديداي خاص صورت میگیرد و از آن سو سينماگران هم در حمايت از نامزدي خاص احتمالاً شاهد رقابتهايي ميان خود خواهند بود.
به گزارش سینماروزان و به نقل از «جوان» مهمتر از اين رقابتها که در ذات هر انتخاباتي نهفته است هر کدام از کانديداهاي انتخاباتي بايد به دقت برنامههاي خود را براي عرصههاي فرهنگ و هنر و بهخصوص مقوله سينما مشخص کنند. در سالهاي اخير و با روي کار آمدن دولت اعتدال هرچند پيشبيني ميشد براي تحقق شعار تدبير هم که شده اين سينماگران باشند که مديريت سينماي ايران را در دست گيرند، اما اتفاقي که افتاد استفاده از چهرههاي با حداقل رزومه سينمايي در حيطه مديريت سينمايي بود، اتفاقي که البته مهمترين نتيجهاش تغيير رئيس سازمان سينمايي در هفتههاي انتهايي سال گذشته بود.
در انتخابات پيشرو و بهخصوص در مناظرات انتخاباتي کانديداهاي مختلف حتماً بايد درباره برنامهاي که براي فرهنگ و هنر و سينما دارند به صراحت سخن گويند و در صورت امکان حتي گزينههايي را که براي مديريت وزارت ارشاد و البته زيرمجموعههايي مانند معاونت هنري و سازمان سينمايي دارند، به طور کاملاً شفاف اعلام کنند.
با کلیگویی، شعرخوانی و سلفی گرفتن نمیتوان سینما را مدیریت کرد
کانديدايي که برنامهاي قطعي براي راهبردهاي فرهنگي ندارد و البته منتظر است ببيند انتخاب ميشود يا نه تا تازه بعد از آن به فکر پيدا کردن وزير و مدير فرهنگي باشد، قطعاً نخواهد توانست در اين حيطههاي مهم اثرگذار باشد.
اين يک واقعيت است، حتي اگر بناست در مقولاتي مانند صنعت، اقتصاد و تجارت هم پيشرفت کنيم به ايجاد زيرساختهاي فرهنگي نياز داريم و اين زيرساختهاي فرهنگي ايجاد نميشود مگر با کمک يک سلسله مديران فرهنگي درجه يک و البته داراي رزومه در حيطه فرهنگ.
تجربه اين سالها نشان داد که صرفاً با کليگويي، شعرخواني و سلفي گرفتن با هنرمندان نميتوان مديريت هنري قابل قبولي داشت و اينکه کوشش شود صداهاي منتقدان عارضههاي فرهنگي با انگهايي چون مزدوري زير سؤال رود، روشي منطقي براي مديريت فرهنگي لااقل در دهه ۹۰ نيست.
دهه ۹۰ خورشيدي از ميانه گذشته است و حالا هر دولتي که روي کار ميآيد بايد حتماً از چهرههاي داراي رزومه فرهنگي مؤثر و نه حاشيهاي براي مديريت فرهنگي استفاده کند. اگر بناست معاونت هنري انتخاب شود بايد به سراغ چهرههايي رفت که در شاخههايي چون موسيقي و هنرهاي تجسمي صاحب کارنامه مؤثر بودهاند و اگر بناست رئيس سازمان سينمايي انتخاب شود قطعاً بايد به سراغ آنها رفت که لااقل بيشتر از يک دهه در سينما حضوري مثمرثمر داشتهاند!
شعرو که رییس معزول سینما میخوند
خیلی هم خوب حفظ کرده بود
اگه میرفت مسابقه مشاعره نفر اول می شد خدایی
ههههههههههههههههههههههه
مدیر سینما باید سینماگر باشه
اونم سینماگری که لااقل بیست سال تو سینما بوده باشه
مدیر دفتر موسیقی باید موزیسین
باز هم با سابقه بیست ساله
این شعرخوانی که گفتین برای ایوبی بود دیگه
بیچاره ایوبی
بیچاره
چرا بیچاره؟؟
بدون دانش سینمایی اومد و سینما رو گرفت و عاقبتشو هم که دیدیم چی شد
سینما همیشه بی کس و کاره
و هر کی هم بخواد بهش گیر میده