اولین فیلم بلند وحید جلیلوند صداپیشه و مجری شناخته شده با عنوان “چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت” صراحتی کم نظیر دارد؛ صراحتی برای بیان دردهای اقتصادی جامعه ای که همچنان هستند درون آن آدمهایی که درد دیگران را عین درد خود می دانند. حین روایت همین دردهاست که اشاراتی هم به تعاریف متفاوتی صورت می گیرد که نسبت به مفهوم “اخلال در نظم عمومی” وجود دارد!
سینماژورنال: یکی از بحث برانگیزترین فیلمهای جشنواره سی و سوم “چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت” است؛ فیلمی به کارگردانی وحید جلیلوند که پیشتر به عنوان صداپیشه شناخته شده بود.
به گزارش سینماژورنال لحن گزنده و صراحت روایت اثر که یادآور نئورئالیستهای ایتالیایی است آن قدر ملتهب است که احتمالا به هنگام ارائه پروانه نمایش دست اندرکاران ممیزی ارشاد را وادار به حذف بخشهایی از فیلم می کند اما خوشحالیم که این گزندگی لااقل مدیران به شدت محافظه کار جشنواره امسال را ترغیب به مثله کردن فیلم ننموده!
“چهارشنبه…” تصویری تلخ و البته به شدت واقعگرایانه از اجتماع معاصر ایران ارائه میدهد؛ اجتماعی که دغدغه های اقتصادی مردمان چنان شرایطی را ایجاد کرده که انتشار آگهی کمکی ۳۰ میلیونی از سوی نیکوکاری به نام “جلال” در نیازمندیهای همشهری صف طویلی از آدمیان را در برابر دفتر آگهی دهنده تشکیل میدهد! اینجا جامعه ای است که ارقام چکهای رد و بدل شده روازنه یک اداره شبه دولتی آن به صدها میلیون میرسد اما همچنان در این جامعه هستند آدمهایی که با سی میلیون زندگیشان از این رو به آن رو میشود.
تنشی که در سلول به سلول جامعه وجود دارد
فیلم اول وحید جلیلوند ابایی ندارد از نمایش تنش و عصبیتی که شاید به واسطه همین دغدغه های مالی ایجاد شده؛ عصبیتی که حتی دامن یک سروان انتظامی را هم می گیرد. سروانی که وقتی برای جمع کردن غائله گردآمدن نیازمندان برای تخصیص کمک ۳۰ میلیونی از راه می رسد به جای اینکه شخص آگهی دهنده را به آرامش دعوت کند با بیانی کاملا عصبی از او میخواهد که بازی مسخره اش را به اتمام برساند.
تعریفی متفاوت از مفهوم “اخلال در نظم عمومی”
خشونتی که در فیلم از مامور نیروی انتظامی می بینیم کمتر در سینما یا تلویزیون تجربه کرده ایم. البته که واکنش آگهی دهنده به مامور انتظامی نیز بدجوری خشونت طلبانه است. این آگهی دهنده وقتی در برابر این تصمیم مامور انتظامی قرار میگیرد که باید با وی به کلانتری محل برود به صراحت از غیرقانونی بودن تصمیم وی سخن می گوید و صریحتر از وی مامور انتظامی است که به وی می گوید به دلیل ایجاد اخلال در نظم عمومی است که مورد اتهام واقع شده!
طعنه های تندی که مردم به نیروی انتظامی که برای جمع کردن غائله آمده است می زنند نیز بر حجم صراحت اثر می افزاید. مردمان نیازمند اجتماع وقتی با واکنش نیروی انتظامی برای ترک محل مواجه میشوند از این می گویند که چطور میشود اختلاسهای چند صد میلیونی در کشور روی میدهد و کسی برای جمع کردن آنها وارد عمل نمیشود!
پرهیز از سانتی مانتالیزم
در میان مراجعه کنندگان دریافت کمک ۳۰ میلیون همه جور آدمی است؛ از معلولان جسمی و حرکتی گرفته تا بانوانی که به دلیل از کارافتادگی همسر درگیر سوء استفاده شده اند. تصویرسازی جلیلوند از این طیف نیازمند اجتماع کمترین سانتی مانتالیسمی در خود ندارد و اتفاقا سعی بر آن است که نیازمندانی ایستاده روی پاهایشان را به مخاطب ارائه کند…