سینماروزان: اواخر تیرماه امسال بود که «بنیتا» دختر هشتماهه ایرانی بود در حالی که درون خودروی پراید پدرش بود، ربوده شد و پس از شش روز، در بامداد ۴ مرداد، جسد او پیدا شد.
کودکی که ۶ روز داخل خودروی به سرقت رفته پدرش با شیشههای بسته و درهایی که قفل نبودند در کنار خیابانی خلوت از گرسنگی و تشنگی جان داد؛ او به دلیل باقی ماندن در خودرو و شدت گرما جان داده بود!!
به گزارش سینماروزان یک ماه بعد از آن اتفاق تلخ حالا مجید عباسی تهیه کننده «دو لکه ابر» تازه ترین فیلم مهرشاد کارخانی در یادداشتی که برای «ایلنا» نگاشته در حالی به گلایه از اوضاع نابسامان اکران و دو سال پشت خط اکران ماندن فیلمش پرداخته که در این یادداشت اشاره ای هم داشته به ربط فیلمش با ماجرای «بنیتا»ی هشت ماهه.
متن یادداشت تهیه کننده «دو لکه ابر» را بخوانید:
سه سال پیش فیلمنامهی «دو لکه ابر» از کارگردانی مستقل و مولف، با مضمون اصلی گمشدگانی که سرنوشت آنها در گذر زمان به فراموشی سپرده شده، به دستم رسید و اقدام برای اخذ پروانه ساخت آن کردم. فیلم بدون کمک هیچ نهاد دولتی و شبه دولتی با سرمایه محدود شخصی ساخته شد. نتیجه آن -فارغ از هرگونه تعصب و تعلق خاطری- فیلمی متفاوت، خوش ساخت و تاثیرگذار شده است.
با این وجود، علیرغم گذشت دو سال از اتمام ساخت آن، در هجمه سینمای گیشه سالار و سیکل بیسرانجام بوروکراسی اداری، تاکنون رنگ پرده را ندیده است.
در این سالها اکران فیلمهایی با مضامینی عموما کلیشهای، با چهرههایی تکراری، به بهانه حفظ اقتصاد سینما به گونهای پرده سینما را به تسخیر درآورده، که مضامینی همچون فیلم «دو لکه ابر» مجال دیده شدن پیدا نمیکنند.
شرایط به گونهای شده که حتی ماجرای تلخ “بنیتا”ی معصوم هم که نمونه اخیر این معضل اجتماعیست، نتوانسته تلنگری برای توجه به مضمون انسانی و دغدغهمند فیلمهای مستقلی چون «دو لکه ابر» شود.
با نگاهی گذرا به جریان غالب فیلمهایی که در سالهای اخیر اکران شده؛ مشاهده میکنیم که بسیاری از فیلمهای سطح پایین کمدی و هجو با عنوان پرطمطراق “سینمای اجتماعی” اکران میشوند و این شائبه ایجاد میشود که تمایل متولیان سینمایی کشور، تولید فیلمهایی خنثی و بیارتباط با معضلات جاری جامعه است که ماحصل آن به جایی برنمیخورد.
این جریان که به شکل مضحکی داعیه مستقل بودن دارد، با حمایتهای مالی مستقیم و غیرمستقیم دولتی و با بهکارگیری بازیگران مورد اقبال عامه، فیلم میسازند و در نهایت سهم بالایی از سالنهای محدود نمایش را در اختیار میگیرند.
عدم اکران فیلمهایی -به معنای صحیح- مستقل و دغدغهمند، همچون «دو لکه ابر» به معنای پاک کردن صورت مساله معضلات جامعه است نه حذف و ریشه کنی واقعی مشکلات!
با این همه، همچنان امید دارم شرایطی برای دیده شدن «دو لکه ابر» ایجاد شود تا شاید سرآغازی شود برای حل مشکل گمشدگان.