سینماژورنال: توزیع جوایز در جشنواره فیلم شهر و قبلتر از آن نحوه انتخاب فیلمها و اعلام کاندیداهای بخشهای مختلف این جشنواره به مانند تمامی جشنواره هایی که در کشور ما برگزار می شود به اندازه توجه به کیفیت فنی آثار دربرگیرنده ملاحظات سیاسی خاص خود را هم داراست.
به گزارش سینماژورنال شاید برای همین باشد که عدم راهیابی برخی فیلمها به این جشنواره و از آن طرف قرارگیری آثاری کم کیفیت در فهرست نامزدها چندان عجیب به نظر نرسد.
در اختتامیه جشنواره نیز غلبه همین نگاه غیرسینمایی بود که چینش جوایز اصلی را رقم زد؛ اینکه فیلمی به نام “امروز” که دو سال قبل تولید شده بهترین فیلم بین الملل شود و فیلمی به نام “بوسیدن روی ماه” که محصول ۴ سال قبل است بهترین فیلم جشنواره نام گیرد چه توجیهی می تواند داشته باشد جز توجه به دو سینماگری که در تمام سالهای اخیر سعی کرده اند با نزدیک کردن خود به مدیریت شهری، شرایط ادامه فعالیت خویش را فراهم کنند.
آیا در این چهار سال هیچ فیلم شهری بهتری تولید نشده است؟
جز این هیچ دلیلی را بر این انتخابها نمی توان تصور کرد. اگر قبول کنیم که “بوسیدن روی ماه” بهترین فیلم جشنواره ای است که در سال ۹۴ با موضوعات شهری برگزار شده قطعا باید ایمان بیاوریم به این فرضیه که در این چهار سال هیچ فیلم شهری باارزشتری تولید نشده است.
اگر “بوسیدن…” لایق شرکت در جشنواره بود چرا “شیار۱۴۳” را به جشنواره راه ندادید؟
گذشته از آن مگر “بوسیدن روی ماه” به هنگام تولید و سپس اکران به عنوان اثری در خدمت مفاهیم فراموش شده دفاع مقدس و سبک زندگی خانوادهای مفقودین و شهدا نام نگرفته بود پس چگونه است که یک فیلم دفاع مقدسی به جشنواره ای با موضوعات شهری راه می یابد و بهترین فیلم این جشنواره نام می گیرد؟
این در تناقض است با عدم انتخاب مثلا “شیار۱۴۳” و اصلا راه ندادن آن به جشنواره؛ “شیار۱۴۳” هم درباره مادران مفقودین و صبر و شکیبایی فراوان آنها در روزگار فراق از فرزندان سخن می گفت. اگر “بوسیدن…” لایق شرکت در جشنواره بود پس چرا “شیار۱۴۳” را به جشنواره راه ندادند؟
تقابل مردی صامت با بوروکراسی بیمارستان چه ربطی دارد به زندگی شهری؟
درباره “امروز” هم که همه چیز هویداست. این فیلم هم بیشتر از آن که درباره اوضاع زندگی شهری در اجتماع امروز ایران صحبت کند دغدغه های مردی صامت(!) را به تصویر می کشد که گویا از بازماندگان دفاع است! آن قدر که در این فیلم درگیریهای این مرد در تقابل با بوروکراسی یک بیمارستان دولتی در بستری کردن یک زن تنها را می بینیم از زندگی شهری چیزی نمی بینیم.
ای کاش راه را برای باتجربه ها باز می کردید
از جشنواره شهر کسی انتظار آن را نداشت که جز این به توزیع جوایز بپردازد اما از چهره هایی چون منوچهر محمدی و رضا میرکریمی انتظار می رفت که با کنار کشیدن از دریافت جوایز و باز کردن راه برای دیده شدن جوانترها، یک عنصر ضدکلیشه را برای جشنواره ای سراسر کلیشه به ارمغان آورند.
ای کاش این دو سینماگر پیشکسوت با تقدیم جوایز خود به جوانانی که تازه ابتدای راهند بدعتی را قرار می دادند برای مدیریت جشنواره های وطنی که بجای درگیری در تعارفات خسته کننده، به فکر اثرگذاری پررنگ در تاریخ سینمای مملکت باشند.