سینماروزان: با تصویب قانون منع حضور بازنشستگان در مناصب مدیریتی دولتی توسط مجلس، گمانههای فراوانی درباره تغییر و تحول در سازمان سینمایی شکل گرفته و از محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی تا مهدی یزدانی(مدیر رسانه های تصویری)، علیرضا قاسم خان(مدیر موزه سینما)، محمود اربابی(معاون توسعه جشنواره ها)، مجید مسچی(مدیر سینماشهر) و جعفر صانعی مقدم(مدیر هنروتجربه) به عنوان مدیرانی که به علت بازنشستگی باید تعویض شوند نام برده میشود.
تلاشهای تیم فعلی سازمان سینمایی برای استقرار نیروهای معتمد خویش در جریان تغییر و تحولات احتمالی را که کنار بگذاریم اینکه برخی از رسانه های منتفع از زیرشاخه های مدیریتی سازمان سینمایی سعی میکنند پلتیکهای جالبی برای ادامه کار بالاسریهای خویش در سازمان ارائه کنند هم جالب به نظر میرسد.
یکی از ماهنامه های سینمایی قدیمی که در اغلب سالهای حیاتش مشتری پروپاقرص رپورتاژگیری از سازمان سینمایی و محافل متبوعش بوده به تازگی مدعی شده است: گروه دولتی هنروتجربه چون به عنوان موسسه غیردولتی و غیرانتفاعی به ثبت رسیده مدیرعامل مشمول قانون منع حضور بازنشستگان در مدیریت دولتی نمیشود!!
اینکه چرا این ماهنامه فقط درباره هنروتجربه این مدعا را طرح کرده کاملا طبیعی است؟ سردبیر این ماهنامه از بدو راه اندازی این گروه به عنوان یکی از اعضای شورای سیاستگزاری آن فعالیت کرده و علاوه بر دستمزد خویش برای این حضور رپورتاژهایی ویژه نیز برای این گروه در ماهنامه اش منتشر میکند.
پرسش اصلی اما بر سر آن است که دست اندرکاران یک گروه کاملا دولتی چگونه توانسته اند نه با پول توی جیبشان که با هزینه دولت، یک گروه کاملا دولتی را به نام موسسه ای غیردولتی ثبت کنند؟؟ آیا راننده یک سازمان دولتی، میتواند خودروی خدمت را به نام خود معامله کند؟؟
مطابق ادعای این ماهنامه چنین اتفاقی رخ داده است! آیا حیدریان میتواند با استفاده از تجارب این ماهنامه در خصوصی کردن سیستمهای دولتی، مجالی فراهم کند برای امتداد حضور خویش در سازمان سینمایی؟
امثال سردبیر این مجله سالهاست هم از توبره دولت میخورن و هم از اخور ملت،وتعجبی هم نداره
اغلب توده ایها همین بوده و هستن
البته امیدوارم ربطی به این قضیه نداشت باشد که چندین سال قبل… در همان ماهنامه، و تحت نظارت همان سردبیر، فعالیت میکردند
این جماعت ۴۰ سال ژست انتلکت گرفتن و تمام دولتها از دولت اصلاحات تا دولت احمدی نژاد و روحانی رو تیغ زدن
هیچ خروجی هم برای فرهنگ این مملکت نداشتن
شما درنظر بگیرید که در همین مجله هیچ کس نتونست رشد کنه و مثل نظامهای ارباب-رعیتی
همه ارباب اون سه نفر بودن
با انتشار این مطلب دو خدمت کردید به گردانندگان اون مجله
اول اینکه از ارشیو شدن یکی از محتواهاشون به دلیل باد کردن روی کیوسک جلوگیری کردید
دوم اینکه حالا اینا باز به بهانه همین کاسه لیسیا میرن باج سبیل میگیرن از جفری
سالهاست دارن کاسبی میکنن
اینا همونایی ان که اگه اگهی بگیرن عکس مبتذل ترین فیلما رو هم روی جلد میزنن
و از اونور تو محافل میگن پیف پیف