سینماروزان: حدودا دو ماه بعد از آن که ابراهیم گلستان زادروز «قیصر» را مجالی کرد برای نگارش دلنوشته ای برای مسعود کیمیایی(اینجا را بخوانید)، کیمیایی هم ۲۶مهر زادروز گلستان را بهانهای کرده برای نگارش یادداشتی در ستایش از ابراهیم گلستان و در خلال این یادداشت تعریضی زده به اوضاع پیرامونی که قهرمانی تمام وقت برایش وجود ندارد.
متن یادداشت کیمیایی را بخوانید:
از ابراهيم گلستان هزارسال ميگذرد. يك ساختمان مانده در تاريخ سرزمين من. هيچ تعريفي از او ندارم؛ فقط دانستهگي كه برفراز آن ايستاده، يك كهنه پرواز كه غنيمت شعور و فهم است. غمگيني بزرگ كه اگر سزاوار اين جهان ما نباشد… سزاواري است پيوسته به تاريخ فهم.
نقاشان بسياري را ستوده، شاعران بسياري را به شعر رسانده و در كارگاه سينمايياش بسيار آورده. ابراهيم گلستان تنها يك چيز نميداند و آنهم خود ستودن است. چون ميداند انساني سربرمعرفت، در هيچ ايستگاهي منتظر نميماند.
جوي ديوار تشنه، مد و مه تا خشت و آيينه و تا… نميدانم تا كجا… ايستاده در فهم.
مرور برزندگي سياسي او، مرور برادبيات او و مرور دست آخر به زندگي او، خيلي از ما را حواس خواهد داد. زندگي سياسي يكبار سايه و چادري سياه بر روح ما خواهد كشيد. چادر را پس زدن، طعم آفتاب را چشيدن، اعداد ديگري ميخواهد. يكبار، خيلي دور گفت: ترست رو به آغوش بگير… از چيزي كه تو آغوشته نميترسي… روزهاي توفان اعداد نامطلوب است.
خوشا به حال شما كه ميداني قهرمان تمام وقت، اين روزها دروغ است… مهمتر… هيچوقت شما را نميشود كهنه ديد.