سینماروزان: عزت الله ضرغامی با حضور فعالش در فضای مجازی و نقدهای متعادلی که به اتفاقات مختلف داشته کوشیده روزهای دوری از سازمان صداوسیما را کاملا کنشمند بگذراند تا جایی که به عنوان یکی از گزینه های ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ به وی نگریسته شود.
ضرغامی حین فعالیت در فضای مجازی هرازگاه با گفتگوهای تقصیلیش هم به بیان بخشی از اتفاقات دوران مدیریتش میپردازد. تازه ترین گفتگوی ضرغامی با «ایرناپلاس» انجام شده که در خلال آن نقبی زده است به دوران مدیریتش در سینما و حاشیه سازیهای اکران فیلمهایی نظیر «آدم برفی» و «تحفه هند».
ضرغامی با اشاره به واهمه محمد خاتمی وزیر ارشاد دولت هاشمی از «حاجی بخشی» که از فعالان انصار حزب الله بود، بیان داشت: در دوران حضور آقای خاتمی در وزارت ارشاد بحث بود که فلان کار را انجام دهیم که ایشان گفتند من این کار را انجام میدهم، اما بعدا با «حاجیبخشی» چهکار کنم؟ یعنی اصلا مرحوم «حاجیبخشی» یک قدرتی بود که به رسمیت شناخته میشد و اگر کسی میخواست خلاف کند، امثال حاجیبخشی میآمدند.
ضرغامی با واقعه نگاری فشارهای افراطیون در زمان حضورش در معاونت سینمایی بیان داشت: آقاي دهنمکی چند وقت پيش مهمان من بود. انصار حزبالله و اینها در دهه های قبل رفتارهايي داشتند. من با آنها رفيق هستم و همهشان را ميشناسم. در آن موقع تظاهرات خياباني ميكردند. درواقع قصدشان مقابله با برخي اقداماتي كه احساس ميكردند خلاف اصول انقلاب است، بود.
ضرغامی با اشاره به حاشیه های بر سر اکران فیلم «تحفه هند» ادامه داد: موقعی که خودم در سینما بودم با اینکه مواضعام مشخص بود، یک شب، تعدادی از این دوستان آمدند در سینما قدس میدان ولیعصر، شیشهها را شکستند و مردم وحشتزده شدند. من موضع گرفتم. آمدند در وزارت ارشاد تا ساعت دو شب من با اینها گفتوگو کردم. در نهایت صورتجلسهای تنظیم شد و اینها گفتند ما چون شما را قبول داریم دفعه بعد قبل از هر اقدامی میآییم به خود شما مراجعه میکنیم ولی فردای آن روز در سینما{آستارا} تجریش عده دیگری جمع شدند و مدیر سینما تماس گرفت و گفت اینها میخواهند شیشهها را بشکنند. گفتم این صورتجلسه شب گذشته ما را که توافق کردیم، پشت شیشهها بچسبانید. یک ساعت بعد دوباره مدیر سینما زنگ زد گفت دارند شیشهها را میشکنند. گفتم مگر به آنها صورتجلسه را نشان ندادی، گفت نشان دادم ولی آنان هم گفتند که ما حزبالله شمیران هستیم و مستقل عمل میکنیم و کاری به تصمیمگیری مرکزیت نداریم! این چیزها حتی تا دهه ۷۰ هم پررنگ بود.