سینماروزان: فیلم قتل زن داداش عبدالمالک ریگی با نام «شبی که ماه کامل شد» نه فقط به لحاظ ساختاری آن قدر لرزان و مرتعش بود که سرگیجه را موجب شد بلکه به لحاظ دامنه گسترده اعتراضات نسبت به خودش هم به شدت سوال برانگیز شده است.
ابتدا خانواده فائزه و شهاب منصوری دو شهیدی که زندگیشان دستمایه داستان پردازی فیلم شده به تولید آن اعتراض کردند. اعظم محسنیدوست مادر فائزه و شهاب منصوری(همسر و برادر همسر عبدالحمید ریگی) با نگارش نامه ای که در «سینمامخاطب» منتشر شد، به دبیر جشنواره فیلم فجر نوشت: مدیر محترم جشنواره فیلم فجر! اینجانب اعظم محسنیدوست مادر شهیدان فائزه و شهاب منصوری درخصوص ساخت فیلمی با عنوان «شبی که ماه کامل شد» به کارگردانی خانم نرگس آبیار و تهیه کنندگی آقای محمدحسین قاسمی مراتب ذیل را در اعتراض به ساخت فیلم فوق اعلام می دارم.ساخت فیلمی با این عنوان که در ابتدای فیلم ادعایی آمده است که بر اساس واقعیت ساخته شده است، خود باعث تاثیر در افکار بیننده است؛ فیلم مذکور با اختلافی فاحش از واقعیت ساخته شده و از همه مهمتر در تمام مدت ساخت فیلم هیچ یک از عوامل درجهت اخذ اطلاعات از زندگینامه از این دو شهید بزرگوار به این خانواده مراجعه ننمودند. اینکه فیلمی با موضوع خاص ساخته شود و با هر محتویاتی به جشنواره فیلم فجر برسد جای بسی تأمل و تاسف دارد. با توجه به اینکه ساخت فیلمی خلاف واقعیت توسط عوامل سازنده فیلم موجبات فشار روحی و روانی به اینجانب مادرشهیدان و همچنین فرزندان آن شهید است و القای مطالب و محتویات فیلم تاثیرات مخربی به جامعه و همچنین خانواده می گذارد، خواهشمندم نسبت به توقف اکران فیلم مذکور اقدام و در خصوص تعیین تکلیف موضوعات مورد نظر از مراجع ذیصلاح اقدام گردد.
به دنبال مادر شهدای ترور، سهراب خسروی تدوینگری که سیمرغ جشنواره فجر را به خاطر «تابستان داغ» در کارنامه دارد با انتقاد از عملکرد نادرست سازندگان این فیلم به «سینمامثبت» گفت: در اواخر فروردین ماه من قرارداد تدوین این فیلم از سوی محمد حسین قاسمی تهیه کننده پروژه با من بسته شد. حدود شش ماه بطور کامل همزمان با فیلم برداری٫ فیلم توسط من و همکاری گروه سه نفره انجام در خدمت سازندگان این فیلم بودم و سکانس به سکانس پس از فیلم برداری، تدوین انجام شده به تأیید نرگس آبیار کارگردان میرسید تا کل فیلم به مرحله فاین کات رسید. در ادامه متاسفانه در قسمت فاین کات حتی با وجود خروجی بعضی از سکانسها برای مرحله صدا گذاری و ویژوال با کارگردان اختلاف دیدگاه داشتیم که بخشی هم مربوط به مدت زمان نهایی فیلم بود؛ کارگردان بیشتر به یک اجراکار نیاز داشت تا تدوینگر. وضعیتی غیر منعطف که امکان تعامل و گفتگو بین تدوینگر و کارگردان از بین رفته بود و فضای کار تدوین تبدیل به تک گویی و دیکته کردن از جانب کارگردان شده بود. در ادامه با توجه به اینکه پروژه اصلی تدوین در دفتر محمد قاسمی موجود بود خودشان یک طرفه تصمیم گرفتند فاین کات را انجام دهند و بدون اینکه من مطلع باشم، با شخص دیگری ادامه مراحل بعدی تدوین را به انجام رساندند. با کارگردان و تهیه کننده صحبت کردیم اما متاسفانه با وجود زمانِ حدوداً یک ماهه تا جشنواره فیلم فجر به نتیجه مطلوب برای ادامه کار نرسیدیم. طی جلسهای که کارگردان و تهیه کننده، گفته شد از سبک و ساختار کار بنده و بخشهایی که تدوین کردهام در فیلم استفاده نخواهند کرد. قرار بر این بود که فیلم را از ابتدا تدوین کنند. بعدتر از طریق یکی از همکاران مطلع شدم شخصی بنام حمید نجفی راد که ظاهراً در شرکت تصویرگسترپاسارگاد کارهای تبلیغاتی فیلمها را انجام میداده، ادامه تدوین فیلم را کار کردند. بعد در جشنواره متوجه شدم دو اتفاق روی داده است. یکی استفاده از سکانسهایی که بنده تدوین کرده بودم دربسیاری از موارد بشکل راف کات و دوم حذف اسم خودم و همکارانم از تیتراژ فیلم حتی اسم گروه سه نفره تدوین که شش ماه در تهران و چابهار در حال کار بودند در فیلم قید نشده است. متاسفانه علاوه بر مسائل گفته شده، در خصوص دستمزد من و دستیارانم، تهیه کننده به تعهدات خود پایبند نبوده است. حتی قرار بود نسخه نهایی را به اتفاق ببینیم که این موضوع هم رخ نداد و با آنچه بر پرده دیدم متوجه شدم که دلیل دوری گزینی و قطع ارتباط یک طرفه آنها با بنده ناشی از چه بوده است! متاسفانه همچنان در سینما درگیر مسائل امنیت شغلی هستیم.